اخلاق اسلامی (سادات): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي' به 'می'
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
خط ۳۹: خط ۳۹:
مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آن‌ها توضيحاتى ارائه نموده است.
مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آن‌ها توضيحاتى ارائه نموده است.


در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است.
در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است.


وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در این معنا، یکى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مى‌باشد.
وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در این معنا، یکى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مى‌باشد.


برخى از مطالب این فصل عبارت است از: تعليم، تربيت و اخلاق؛ ضرورت فراگيرى علم اخلاق؛ اهميت اخلاق در مراكز علمى و دانشگاهى؛ برداشت نادرست از علم اخلاق؛ حساس بودن تربيت اخلاقى؛ اهميت سازندگى فردى در اسلام.
برخى از مطالب این فصل عبارت است از: تعليم، تربيت و اخلاق؛ ضرورت فراگيرى علم اخلاق؛ اهمیت اخلاق در مراكز علمى و دانشگاهى؛ برداشت نادرست از علم اخلاق؛ حساس بودن تربيت اخلاقى؛ اهمیت سازندگى فردى در اسلام.


فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع این فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است.
فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع این فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است.
خط ۴۹: خط ۴۹:
به باور نویسنده، كمال انسان، یک امر واقعى و یک صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مى‌شود.
به باور نویسنده، كمال انسان، یک امر واقعى و یک صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مى‌شود.


به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقوله‌اى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت.
به نظر وى در ضمینه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقوله‌اى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت.


نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت این امر نمى‌داند. و بيان مى‌كند كه برای شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد.
نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت این امر نمى‌داند. و بيان مى‌كند كه برای شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد.
خط ۶۱: خط ۶۱:
در این فصل، هم‌چنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است.
در این فصل، هم‌چنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است.


عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه این فصل، به این نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه یکى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. نویسنده در این زمينه، احاديثى را نقل كرده است.
عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه این فصل، به این نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه یکى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. نویسنده در این زمینه، احاديثى را نقل كرده است.


فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون این مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است.
فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون این مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش