۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
نویسنده در ادامه، مجدداً و با تفصيل بيشترى از پيدايش دو فرقه «مستعليه» و «نزاريه» سخن مىگويد. استاد امين تهمت «حشاشين» به معناى مصرفكننده حشيش را درباره نزاريان مورد بحث و بررسى قرار مىدهد و اظهار مىدارد كه این تهمت از ناحيه ماركوپولو مىباشد و اسناد تاريخى و منابع موثق تاريخى نشان مىدهند كه آنها «حشاش» به معناى معتاد به ماده مخدر معروف نبودهاند، بلكه يا به معناى فروشنده گياه دارويى بودهاند و يا به معناى كسانى كه در عقيده به امامت نزار چونان كسانى هستند كه از شدت استعمال حشيش منگ و خرف شدهاند. | نویسنده در ادامه، مجدداً و با تفصيل بيشترى از پيدايش دو فرقه «مستعليه» و «نزاريه» سخن مىگويد. استاد امين تهمت «حشاشين» به معناى مصرفكننده حشيش را درباره نزاريان مورد بحث و بررسى قرار مىدهد و اظهار مىدارد كه این تهمت از ناحيه ماركوپولو مىباشد و اسناد تاريخى و منابع موثق تاريخى نشان مىدهند كه آنها «حشاش» به معناى معتاد به ماده مخدر معروف نبودهاند، بلكه يا به معناى فروشنده گياه دارويى بودهاند و يا به معناى كسانى كه در عقيده به امامت نزار چونان كسانى هستند كه از شدت استعمال حشيش منگ و خرف شدهاند. | ||
دكتر سيدحسن امين سپس به مناسبت، | دكتر سيدحسن امين سپس به مناسبت، داستانهایى از فدائيان نزارى و عمليات ترور را كه آنها هدايت كردند، ذكر مىكند و به دليل ارتباط این عمليات با قلعههاى تسخيرناپذيرى كه آنها داشتند، از مهمترين قلعههاى آنان ياد كرده، ويژگىهاى آنها را بيان مىكند. آنگاه تحت عنوان «چه كسى مغولها را تحریک كرد»، يادآور این حقيقت مىشود كه در ميان مسلمانان، عدهاى بودند كه سركوب نزاريان را از سركوب مغولان ملحد لازمتر مىدانستند و ازاينرو، بهجاى مجهز شدن در مقابل مغولان، به سركوب نزاريان پرداختند. | ||
استاد امين، برای تكميل بحث، نظر یک نویسنده مبنى بر همپيمانى و اتحاد مغولها با صليبيان در حمله به جهان اسلام را مورد بررسى قرار مىدهد و مىگويد: «رغبت و اشتياق صليبيان در همپيمانى با مغولهاى بتپرست امرى مسلم است، اما سؤالى كه مطرح مىباشد این است كه دليل رغبت و اشتياق مغولها به این موضوع و انگيزه آنان چه بوده است؟». | استاد امين، برای تكميل بحث، نظر یک نویسنده مبنى بر همپيمانى و اتحاد مغولها با صليبيان در حمله به جهان اسلام را مورد بررسى قرار مىدهد و مىگويد: «رغبت و اشتياق صليبيان در همپيمانى با مغولهاى بتپرست امرى مسلم است، اما سؤالى كه مطرح مىباشد این است كه دليل رغبت و اشتياق مغولها به این موضوع و انگيزه آنان چه بوده است؟». | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
ايشان سپس گزارشى مفصل و دقيق از سفر خود به «الموت» را مىآورد كه اگرچه جالب و خواندنى به نظر مىرسد، ولى با معيارهاى یک کتاب تحقيقى ناسازگار است. | ايشان سپس گزارشى مفصل و دقيق از سفر خود به «الموت» را مىآورد كه اگرچه جالب و خواندنى به نظر مىرسد، ولى با معيارهاى یک کتاب تحقيقى ناسازگار است. | ||
نویسنده سپس به چگونگى فعاليت اسماعيليان ایرانى در دوره قاجاريه مىپردازد و توضيح مىدهد كه پس از انقراض حكومت اسماعيليان نزارى به دست هلاكو در سال 654، پيروان مذهب اسماعيليه در ایران فعاليت خود را بهصورت پراكنده و پنهانى آغاز كردند. آنگاه در باب استتار امامان اسماعيلى و شهر «سلميه» و ارتباط آن با اسماعيليه و همچنين اسماعيليان يمن و در | نویسنده سپس به چگونگى فعاليت اسماعيليان ایرانى در دوره قاجاريه مىپردازد و توضيح مىدهد كه پس از انقراض حكومت اسماعيليان نزارى به دست هلاكو در سال 654، پيروان مذهب اسماعيليه در ایران فعاليت خود را بهصورت پراكنده و پنهانى آغاز كردند. آنگاه در باب استتار امامان اسماعيلى و شهر «سلميه» و ارتباط آن با اسماعيليه و همچنين اسماعيليان يمن و در نهایت، ظهور امامان اسماعيلى توضيحاتى مىدهد و در پایان این بخش، با استفاده از تحقيقاتى كه اخيراً درباره فاطميان انجام گرفته، تصويرى از حكومت فاطميان ارائه مىدهد و سخن را با گزيدهاى از ادبيات فاطميان پایان مىدهد. | ||
استاد امين در آخرين بخش از این کتاب، به ارتباط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ابن علقمى در سقوط بغداد مىپردازد و گفتار نویسندهاى را كه با استناد به عبارات «حبيب السير» و [[رشیدالدین فضلالله|رشيدالدين فضلالله همدانى]] گفته است: «حادثه بغداد بنا بر مشاوره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از یکسو و وزير مكار (ابن علقمى)، كه راه را برای حمله مغولها هموار ساخت از سوى ديگر، اتفاق افتاد»، به نقد مىكشد و با استفاده از کتاب «الحوادث الجامعة» كه نویسندهاش معاصر آن حوادث بوده است، ثابت مىكند زمام امر سپاه خليفه اساساً در دست ابن علقمى نبوده، بلكه مسؤول سپاه خليفه ابتدا شرابى و پس از او، ايبك دواتدار صغير، دشمن ابن علقمى، بوده است و ابن علقمى كسى بوده كه توطئه دواتدار را به اطلاع خليفه رساند. از نظر استاد امين، همدستى ابن علقمى با هلاكوخان شايعهاى بود كه اراذل و اوباش شهر به تبعيت از دواتدار منتشر كردند. | استاد امين در آخرين بخش از این کتاب، به ارتباط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ابن علقمى در سقوط بغداد مىپردازد و گفتار نویسندهاى را كه با استناد به عبارات «حبيب السير» و [[رشیدالدین فضلالله|رشيدالدين فضلالله همدانى]] گفته است: «حادثه بغداد بنا بر مشاوره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از یکسو و وزير مكار (ابن علقمى)، كه راه را برای حمله مغولها هموار ساخت از سوى ديگر، اتفاق افتاد»، به نقد مىكشد و با استفاده از کتاب «الحوادث الجامعة» كه نویسندهاش معاصر آن حوادث بوده است، ثابت مىكند زمام امر سپاه خليفه اساساً در دست ابن علقمى نبوده، بلكه مسؤول سپاه خليفه ابتدا شرابى و پس از او، ايبك دواتدار صغير، دشمن ابن علقمى، بوده است و ابن علقمى كسى بوده كه توطئه دواتدار را به اطلاع خليفه رساند. از نظر استاد امين، همدستى ابن علقمى با هلاكوخان شايعهاى بود كه اراذل و اوباش شهر به تبعيت از دواتدار منتشر كردند. | ||
استاد سپس | استاد سپس نمونههایى را كه این شايعه در آثار آنها راه يافت، ذكر مىكند و فرازهایى از عبارات ابوشامه (م 665)، ذهبى (م 748)، عبدالله بن فضلالله شيرازى (م 729) و ابن شاكر كتبى (م 764) را نقل و نقد مىكند و نشان مىدهد كه اولاً، هيچیک از مورخان شريف و وارسته این تهمت را بازگو نكردهاند، بلكه نقل آن منحصر در مورخان متعصبى است كه در راه هوا و هوس حرفهاى خود، از گفتن چيزى واهمه ندارند. نویسنده سپس به ذكر نام این مورخان وارسته مىپردازد؛ افرادى همچون عطاملك جوينى؛ عبدالرحمن سنبط بن قنينو، صاحب کتاب العسجد المسبوك؛ ابوالفرج بن العبرى، صاحب کتاب تاريخ مختصر الدول و ابن الفوطى، صاحب کتاب الحوادث الجامعة، كه همگى معاصر آن حوادث بودند. | ||
ثانياً، اگر عراق در نتيجه خيانت ابن علقمى به دست مغولها سقوط كرد، سقوط سرزمينهاى پهناور از اقيانوس هند گرفته تا اواسط اروپا به دست مغولان چگونه تفسير مىشود و چه كسانى خيانت كردند و این بلاد را تسليم دشمنان ساختند؟ | ثانياً، اگر عراق در نتيجه خيانت ابن علقمى به دست مغولها سقوط كرد، سقوط سرزمينهاى پهناور از اقيانوس هند گرفته تا اواسط اروپا به دست مغولان چگونه تفسير مىشود و چه كسانى خيانت كردند و این بلاد را تسليم دشمنان ساختند؟ | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
کتاب حاضر، داراى | کتاب حاضر، داراى پانوشتهایى از مترجم مىباشد كه نسبتا نيز مفصل مىباشد و به شرح مطالب و لغات تاريخى و جغرافيايى کتاب اشاره دارد كه در بعضى از موارد مفصل نيز مىباشند. در پایان کتاب نيز ضميمه و فهرست مطالب کتاب قرار گرفته است. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش