۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
نویسنده در پى آن است تا ديدگاه اسلام را در زمينه اخلاق عرضه كرده و نظر آن را در زمينه معاشرتهاى انسانى دريابد. | نویسنده در پى آن است تا ديدگاه اسلام را در زمينه اخلاق عرضه كرده و نظر آن را در زمينه معاشرتهاى انسانى دريابد. | ||
محتواى این اثر، حاصل گردهمايى و تدوین | محتواى این اثر، حاصل گردهمايى و تدوین يادداشتهایى است كه از حدود سالهاى 1353ش برای تأليف چهار جلد کتاب، تحت عنوان «ضوابطى برای روابط» جمعآورى شده است. نظر نویسنده در انتخاب این عنوان، این بوده كه انسان، داراى چهارگونه رابطه است: رابطه با خود، با آفريدگار، با ديگر انسانها و با ديگر پديدهها و طبعا در نظام حيات اسلامى، برای هریک از این روابط، ضوابطى در نظر گرفته شده كه یک فرد مؤمن و پايبند به مكتب اسلام، سعى دارد آنها را مورد توجه و رعايت قرار دهد. این کتاب، بهحقيقت، ضوابط انسان را با ديگر انسانها مورد نظر قرار داده و اصولى را در این زمينه ارائه خواهد كرد و بر این اساس، از لحاظ رديف مباحث عرضهشده در فوق، در سومين رديف قرار مىگيرد. | ||
نویسنده در راه تدوین این اثر، سعى نموده است با مراجعه به منابع اصيل اسلامى كه فهرستى از آنها در کتاب آمده است، مطالبى را استخراج كرده و به رشته تحرير درآورد. | نویسنده در راه تدوین این اثر، سعى نموده است با مراجعه به منابع اصيل اسلامى كه فهرستى از آنها در کتاب آمده است، مطالبى را استخراج كرده و به رشته تحرير درآورد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در بخش اول، پيرامون حيات اجتماعى انسان بحث شده است. این بخش، در حقيقت، مقدمهاى برای ورود در بحث اخلاق و معاشرت بوده و در دو فصل، گردآورى شده است: | در بخش اول، پيرامون حيات اجتماعى انسان بحث شده است. این بخش، در حقيقت، مقدمهاى برای ورود در بحث اخلاق و معاشرت بوده و در دو فصل، گردآورى شده است: | ||
فصل اول، در مورد اجتماعى بودن انسان است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، بحث از این است كه ما به ديگران وابستهايم و حيات جمعى به دليل فطرت، تأمين نياز و شكوفايى انسان امرى ضرورى بوده و این ضرورت، حتى از ديدى به جبر كشانده مىشود، آنگاه از جنبه عقلانى، حيات جمعى كه مابهالتفاوتى بر حيات حيوانى است، سخن گفته شده و تأثير اجتماع بر فرد، در جنبههاى رفتار و تشكيل آن، انتقال ارزشها و آموزش مقررات و تعديل تمنيات مطرح گرديده و با ذكر خطر | فصل اول، در مورد اجتماعى بودن انسان است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، بحث از این است كه ما به ديگران وابستهايم و حيات جمعى به دليل فطرت، تأمين نياز و شكوفايى انسان امرى ضرورى بوده و این ضرورت، حتى از ديدى به جبر كشانده مىشود، آنگاه از جنبه عقلانى، حيات جمعى كه مابهالتفاوتى بر حيات حيوانى است، سخن گفته شده و تأثير اجتماع بر فرد، در جنبههاى رفتار و تشكيل آن، انتقال ارزشها و آموزش مقررات و تعديل تمنيات مطرح گرديده و با ذكر خطر تنهایى و حاصل حيات اجتماعى، بحث به پایان رسيده است. | ||
نویسنده در فصل دوم، از لزوم ضابطه و اخلاق برای حيات جمعى بحث كرده و مسئله تصادم انسانها در حيات جمعى و ضرورت وجود ضوابط را برای او مطرح نموده است. در این طرح، امكان حيات مسالمتآميز، حفظ آزادىهاى طبيعى، كيفر متجاوزان، تأمين و بقاى مدنيت و حفظ صلاح كلى، مورد بررسى قرار گرفته و تحليل جامعهشناسان در این مورد عرضه شده است، سپس به بيان مبانى و منابع این ضوابط پرداخته شده و از اخلاق و فوايد وجودى بحث به ميان آمده و با بيان ضرورت گسترش آن، فصل، خاتمه پذيرفته است. | نویسنده در فصل دوم، از لزوم ضابطه و اخلاق برای حيات جمعى بحث كرده و مسئله تصادم انسانها در حيات جمعى و ضرورت وجود ضوابط را برای او مطرح نموده است. در این طرح، امكان حيات مسالمتآميز، حفظ آزادىهاى طبيعى، كيفر متجاوزان، تأمين و بقاى مدنيت و حفظ صلاح كلى، مورد بررسى قرار گرفته و تحليل جامعهشناسان در این مورد عرضه شده است، سپس به بيان مبانى و منابع این ضوابط پرداخته شده و از اخلاق و فوايد وجودى بحث به ميان آمده و با بيان ضرورت گسترش آن، فصل، خاتمه پذيرفته است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در بخش سوم، رابطه اسلام و اخلاق، در چهار فصل زير مطرح شده است: | در بخش سوم، رابطه اسلام و اخلاق، در چهار فصل زير مطرح شده است: | ||
فصلى از آن، در زمينه اهميت اخلاق از نظر اسلام است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، نشان داده شده كه اتمام مكرمتهاى اخلاقى، راز بعثت انبياء و نيز پيامبر ماست(ص)، آنگاه به دستهبندى مسائل اخلاقى بر اساس روايات پرداخته و فوايد و آثار آنها برشمرده شده و سرانجام، با ذكر | فصلى از آن، در زمينه اهميت اخلاق از نظر اسلام است كه در آن، پس از ذكر مقدمهاى، نشان داده شده كه اتمام مكرمتهاى اخلاقى، راز بعثت انبياء و نيز پيامبر ماست(ص)، آنگاه به دستهبندى مسائل اخلاقى بر اساس روايات پرداخته و فوايد و آثار آنها برشمرده شده و سرانجام، با ذكر تعبيرهایى از حسن خلق و آثار آن در جامعه و توصيههاى اسلام به رعايت اخلاق، فصل، به پایان رسيده است. | ||
دومين فصل، تحت عنوان مقاصد و منابع اخلاق اسلامى است كه در آن پس از بيان مقاصد كلى و اساسى اخلاق در اسلام، جزئيات مقاصد و اهداف آن از دو جنبه فردى و اجتماعى مطرح شده و با ذكر منابع، اهداف این فصل به خاتمه رسيده است. | دومين فصل، تحت عنوان مقاصد و منابع اخلاق اسلامى است كه در آن پس از بيان مقاصد كلى و اساسى اخلاق در اسلام، جزئيات مقاصد و اهداف آن از دو جنبه فردى و اجتماعى مطرح شده و با ذكر منابع، اهداف این فصل به خاتمه رسيده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در بخش پنجم، معاشرت در خانواده، در سه فصل بيان شده است: | در بخش پنجم، معاشرت در خانواده، در سه فصل بيان شده است: | ||
نویسنده در فصل اول، پس از بيان اهميت و وظايف خانواده، از روح خانواده و اساس روابط آن بحث كرده و يادآور شده است كه اساس روابط، بايد مبتنى بر احترام، محبت و مودت، بيان خوش، همدردى و تفاهم باشد، آنگاه ضمن بيان كيفيت معاشرت مرد با زن از ديد اسلام، راجع به زنان و | نویسنده در فصل اول، پس از بيان اهميت و وظايف خانواده، از روح خانواده و اساس روابط آن بحث كرده و يادآور شده است كه اساس روابط، بايد مبتنى بر احترام، محبت و مودت، بيان خوش، همدردى و تفاهم باشد، آنگاه ضمن بيان كيفيت معاشرت مرد با زن از ديد اسلام، راجع به زنان و موضعگيرىهایى كه بايد در قبالشان صورت گيرد سخن گفته و متقابلا وظيفه معاشرتى زن با شوهر را مطرح كرده است. | ||
وى در فصل بعدى، پس از بيان ضرورت تربيت، از اساس معاشرت با كودكان بحث كرده و در آن از پذيرش و احترام، نیکى به كودك، محبت به او، شادى و خوشرفتارى، رعايت اعتدال، وفاى به عهد و ايجاد جرأت و قدرت در او بحث كرده و آنگاه از توجه خاص اسلام به دختر سخن رانده است. | وى در فصل بعدى، پس از بيان ضرورت تربيت، از اساس معاشرت با كودكان بحث كرده و در آن از پذيرش و احترام، نیکى به كودك، محبت به او، شادى و خوشرفتارى، رعايت اعتدال، وفاى به عهد و ايجاد جرأت و قدرت در او بحث كرده و آنگاه از توجه خاص اسلام به دختر سخن رانده است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
بخش ششم، در سه فصل زير خلاصه شده است: | بخش ششم، در سه فصل زير خلاصه شده است: | ||
فصل اول، در مورد معاشرت با ارحام و مسئله خویشاوندى در اسلام، درجات و مراتب آن، نوع حقوق معاشرتى، فوايد صله رحم و زيان قطع آن، | فصل اول، در مورد معاشرت با ارحام و مسئله خویشاوندى در اسلام، درجات و مراتب آن، نوع حقوق معاشرتى، فوايد صله رحم و زيان قطع آن، شيوههایى كه در صله رحم مطرح است، پرهيزها در این راه و هشدارهایى برای مسلمانان است. | ||
فصل دوم، پيرامون معاشرت با همسايه و اهميت آن و نقشى است كه همسايه در زندگى افراد دارد، سپس | فصل دوم، پيرامون معاشرت با همسايه و اهميت آن و نقشى است كه همسايه در زندگى افراد دارد، سپس توصيههایى كه درباره همسايه از حضرات معصومين(ع) مطرح است ذكر و وظايفى كه از نظر اسلامى درباره آنها داريم، برشمرده شده است، آنگاه از همسايه بد و نوع موضعگيرى در قبال آنها، سخن رفته است. | ||
فصل آخر، درباره معاشرت با دوستان مؤمن بود و نویسنده سعى دارد به مناسبت اهميت این مبحث، كمى بيشتر درباره آن بحث كند. توصيهها به انتخاب دوست، اثر دوست درباره انسان، انواع دوست، كسانى كه حق نداريم با آنان دوست شویم، وظايف ما درباره دوست و پرهيزها در معاشرت و مراقبتها، از ديگر مباحث این فصل است. | فصل آخر، درباره معاشرت با دوستان مؤمن بود و نویسنده سعى دارد به مناسبت اهميت این مبحث، كمى بيشتر درباره آن بحث كند. توصيهها به انتخاب دوست، اثر دوست درباره انسان، انواع دوست، كسانى كه حق نداريم با آنان دوست شویم، وظايف ما درباره دوست و پرهيزها در معاشرت و مراقبتها، از ديگر مباحث این فصل است. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
فصل دوم، در مورد خوددارىها در معاشرت است و در آن از دامنه خوددارىها شامل خوارى و طرد، عيبجویى و تمسخر، سخنچينى و غيبت، بددهنى و ناسزاگویى و... بحث شده است. | فصل دوم، در مورد خوددارىها در معاشرت است و در آن از دامنه خوددارىها شامل خوارى و طرد، عيبجویى و تمسخر، سخنچينى و غيبت، بددهنى و ناسزاگویى و... بحث شده است. | ||
فصل سوم، پيرامون معاشرت با ايتام است و در آن | فصل سوم، پيرامون معاشرت با ايتام است و در آن توصيههایى درباره ايتام شده است و آخرين فصل، سخنى از معاشرت با فقرا و مستمندان، حق فقير، انفاق و رسيدگى به آنها و وظايفى است كه درباره فقرا داريم. | ||
بخش نهم، در سه فصل زير تنظيم شده است: | بخش نهم، در سه فصل زير تنظيم شده است: | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
فصل اول، در مورد سازندگى در خود بوده كه در آن، ضمن بيان مقدمهاى در ضرورت خودشناسى و خودسازى، نكات و شرايطى كه در این رابطه قابل ذكرند، مطرح شده است. | فصل اول، در مورد سازندگى در خود بوده كه در آن، ضمن بيان مقدمهاى در ضرورت خودشناسى و خودسازى، نكات و شرايطى كه در این رابطه قابل ذكرند، مطرح شده است. | ||
فصل دوم، در زمينه | فصل دوم، در زمينه مراقبتهایى است كه آدمى در رابطه با خود بايد مورد نظر داشته باشد و در آن، از دامنه مراقبتها در حيات فردى و جمعى و در رابطه با دنيا بحث شده است و آخرين فصل، در زمينه نوع برخوردها و روابطى است كه فرد بايد با ديگران داشته باشد و در آن، از مسئله همنشينىها، خيرخواهىها، حفظ آبرو و نيز از پرهيزهایى كه در این رابطه قابل ذكرند، بحث شده است. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |
ویرایش