۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[صالحانی، آنطون]] (محقق) | [[صالحانی، آنطون]] (محقق) | ||
[[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون]] ( | [[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =D 17 /الف2ت2 | | کد کنگره =D 17 /الف2ت2 | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
از لحاظ سياق تاريخنگارى، اين كتاب را مىتوان در حوزه كتب تاريخ عمومى جاى داد.<ref>رك: مظفرزاده، زهرا، 1392</ref> | از لحاظ سياق تاريخنگارى، اين كتاب را مىتوان در حوزه كتب تاريخ عمومى جاى داد.<ref>رك: مظفرزاده، زهرا، 1392</ref> | ||
نویسنده در تاريخنگارى خويش، از جغرافيا نيز استفاده كرده است، كارى كه كمتر مؤلفى در عصر وى بدان توجه داشته است و از اين حيث مىتواند داراى اهميت باشد. از بهترين اطلاعات كتاب وى، توجه به شمار سالهاى حكومت تمام پادشاهان است.<ref>ر.ک: همان</ref> | |||
دولت نهم اين اثر كه مربوط به اعراب مىباشد، مفصلترين بخش كتاب است. از دلايل مفصلتر بودن دوران اعراب، مىتواند نزدیکى عصر و حكومت اعراب به عصر مؤلف و وجود منابع بيشتر در اين زمينه و محل اقامت مؤلف در نواحى حكومتى اعراب باشد. كوتاهترين بخش كتاب نيز دولت چهارم؛ يعنى دولتى كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است، مىباشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | دولت نهم اين اثر كه مربوط به اعراب مىباشد، مفصلترين بخش كتاب است. از دلايل مفصلتر بودن دوران اعراب، مىتواند نزدیکى عصر و حكومت اعراب به عصر مؤلف و وجود منابع بيشتر در اين زمينه و محل اقامت مؤلف در نواحى حكومتى اعراب باشد. كوتاهترين بخش كتاب نيز دولت چهارم؛ يعنى دولتى كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است، مىباشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در دولت سوم، از نخستين پادشاهان بنى اسرائيل، همزمان با دولت آشور، ياد شده است. در اين بخش، بهصورت گذرا و كوتاه، از 23 پادشاه نام برده شده و وقايع كوتاهى از دوران آنها، ذكر گرديده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | در دولت سوم، از نخستين پادشاهان بنى اسرائيل، همزمان با دولت آشور، ياد شده است. در اين بخش، بهصورت گذرا و كوتاه، از 23 پادشاه نام برده شده و وقايع كوتاهى از دوران آنها، ذكر گرديده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت چهارم، دولتى است كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است. پس از گذشت از سه دولت، در اين قسمت از كتاب، اولين جايى است كه نامى از ایران برده مىشود. | دولت چهارم، دولتى است كه از پادشاهان بنى اسرائيل به پادشاهان كلدانى رسيده است. پس از گذشت از سه دولت، در اين قسمت از كتاب، اولين جايى است كه نامى از ایران برده مىشود. نویسنده در اين بخش، به حرفهها، تعليمات و فضايل كلدانىها پرداخته و آنها را منجمين متبحر و سازنده معابد در جهت كواكب مىداند. وى از منابع مكتوب در اين بخش استفاده نموده و از سه پادشاه كلدانى (بابل) ياد كرده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت پنجم، دولتى است كه از پادشاهان كلدانى به پادشاهان ایران رسيده است. | دولت پنجم، دولتى است كه از پادشاهان كلدانى به پادشاهان ایران رسيده است. نویسنده در اين بخش، از اسطورههاى شفاهى استفاده كرده است و در وصف ایران، چنين بيان مىكند: «قوم ایرانى را شرف و عزتى بس والاست. سرزمينشان در وسط سرزمينهاى اقوام ديگر است و از نيكوترين اقليمهاست و شهريارانشان كه در سياست، از همه شهرياران برتر بودند. اين قوم را در حمايت خود گرفته و دست ستمكاران را از ستمديدگان كوتاه مىكردند و آنان را به كارهايى، كه از آن بر دوام باشند، وامىداشتند و امور كشور را به نيكوترين وجهى به حيطه انتظام مىآورند».<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت ششم، دولتى است كه از پادشاهان مجوس ایران به پادشاهان بتپرست يونانى رسيده است. مؤلف، ذوالقرنين را لقب اسكندر مىداند؛ زيرا مشرق و مغرب را كه دو شاخ خورشيدند تصرف كرد و معتقد است اسكندر است كه در برابر يأجوج و مأجوج سدى بنا نمود. به نقل از اين كتاب، آندروماخوس كرتى طبيب، در زمان اسكندر مىزيسته است. او در معجون ميتريداتس، گوشت افعى افزود و ازاينرو براى افعىزدگى دارويى نافع شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | دولت ششم، دولتى است كه از پادشاهان مجوس ایران به پادشاهان بتپرست يونانى رسيده است. مؤلف، ذوالقرنين را لقب اسكندر مىداند؛ زيرا مشرق و مغرب را كه دو شاخ خورشيدند تصرف كرد و معتقد است اسكندر است كه در برابر يأجوج و مأجوج سدى بنا نمود. به نقل از اين كتاب، آندروماخوس كرتى طبيب، در زمان اسكندر مىزيسته است. او در معجون ميتريداتس، گوشت افعى افزود و ازاينرو براى افعىزدگى دارويى نافع شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
دولت هشتم، دولتى است كه از پادشاهان فرنگ به پادشاهان مسيحى يونان رسيد. در اين بخش، توضيحاتى در باب شورش بهرام چوبين و نامه انوشيروان به ماوريكوس قيصر مبنى بر درخواست كمك، ياد شده و پاسخ ماوريكوس نيز ذكر شده است. شايد بتوان گفت مهمترين اطلاعات اين فصل براى تاريخ ایران، ذكر همين مراسلات است.<ref>ر.ک: همان</ref> | دولت هشتم، دولتى است كه از پادشاهان فرنگ به پادشاهان مسيحى يونان رسيد. در اين بخش، توضيحاتى در باب شورش بهرام چوبين و نامه انوشيروان به ماوريكوس قيصر مبنى بر درخواست كمك، ياد شده و پاسخ ماوريكوس نيز ذكر شده است. شايد بتوان گفت مهمترين اطلاعات اين فصل براى تاريخ ایران، ذكر همين مراسلات است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
دولت نهم، دولتى است كه از پادشاهان مسيحى يونان به پادشاهان مسلمان عرب رسيد. در اين بخش، به شرح زندگى اجتماعى و خاندان اعراب پرداخته شده و زندگى اعراب به دو بخش جاهليت و پس از اسلام، تقسيم شده است. در اين بخش، از اعتقادات جاهليت گفته شده و تنها دانش آنها علم زبان خود و لغت و نظم شعر و سخنورى دانسته شده است. در بخش پس از اسلام، به شرح زندگى حضرت محمد(ص) پرداخته شده و از خلفاى راشدين ياد شده است. سپس حوادث زمان امويان و عباسيان شرح و بسط شده است. | دولت نهم، دولتى است كه از پادشاهان مسيحى يونان به پادشاهان مسلمان عرب رسيد. در اين بخش، به شرح زندگى اجتماعى و خاندان اعراب پرداخته شده و زندگى اعراب به دو بخش جاهليت و پس از اسلام، تقسيم شده است. در اين بخش، از اعتقادات جاهليت گفته شده و تنها دانش آنها علم زبان خود و لغت و نظم شعر و سخنورى دانسته شده است. در بخش پس از اسلام، به شرح زندگى حضرت محمد(ص) پرداخته شده و از خلفاى راشدين ياد شده است. سپس حوادث زمان امويان و عباسيان شرح و بسط شده است. نویسنده واقعه كربلا را بهطور اجمالى ياد كرده و اطلاعاتى در مورد غدير خم، ثبت ننموده است. در مورد سلجوقيان نيز اطلاعاتى اندك در شرح حوادث دوران خلافت قائمبامرالله، عبدالله بن القادربالله داده شده و نيز از آل بويه سخن به ميان آمده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
آخرين دولت، دولتى است كه از پادشاهان مسلمان عرب به پادشاهان مغول رسيد. در باب اين دولت نيز، همچون ديگر بخشها، شرح داده شده است؛ اما امتيازش نسبت به بخشهاى ديگر، ذكر دقيق تاريخ وقايع است؛ چيزى كه در جاىجاى كتاب، بىاهميت تلقى شده بود.<ref>همان</ref> | آخرين دولت، دولتى است كه از پادشاهان مسلمان عرب به پادشاهان مغول رسيد. در باب اين دولت نيز، همچون ديگر بخشها، شرح داده شده است؛ اما امتيازش نسبت به بخشهاى ديگر، ذكر دقيق تاريخ وقايع است؛ چيزى كه در جاىجاى كتاب، بىاهميت تلقى شده بود.<ref>همان</ref> |
ویرایش