۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# يكى از نكتههاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: «اصل تقيه در هر امرى و از جمله در مورد صدور روايات، مستند به آيات قرآن بود و از معتقدات همه مسلمانان مىتواند باشد؛ گرچه از نظر اهل سنت، تقيه از اعتقادات شيعه است، ولى تقيه در همه زمانها بوده و هست و روايات فراوانى هم نيز در تأييد آن وجود دارد...».<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص120</ref> | # يكى از نكتههاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: «اصل تقيه در هر امرى و از جمله در مورد صدور روايات، مستند به آيات قرآن بود و از معتقدات همه مسلمانان مىتواند باشد؛ گرچه از نظر اهل سنت، تقيه از اعتقادات شيعه است، ولى تقيه در همه زمانها بوده و هست و روايات فراوانى هم نيز در تأييد آن وجود دارد...».<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص120</ref> | ||
# نويسنده در پايان هر بحث، تعدادى پرسش و همچنين عناوينى براى پژوهش آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص67 و ص83 و...</ref> | # نويسنده در پايان هر بحث، تعدادى پرسش و همچنين عناوينى براى پژوهش آورده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص67 و ص83 و...</ref> | ||
# نويسنده تأكيد كرده است كه: «... منع از تدوين حديث، آثار زيانبارى بههمراه آورد. اين نتايج از نظر محققان فريقين مىتواند گوناگون و متعدد باشد؛ برخى مانند [[علی شهرستانى]] در كتاب «[[منع تدوين الحديث]]»، اسباب و نتايج آنها را بيش از بيست مورد دانسته و [[محمدرضا | # نويسنده تأكيد كرده است كه: «... منع از تدوين حديث، آثار زيانبارى بههمراه آورد. اين نتايج از نظر محققان فريقين مىتواند گوناگون و متعدد باشد؛ برخى مانند [[علی شهرستانى]] در كتاب «[[منع تدوين الحديث]]»، اسباب و نتايج آنها را بيش از بيست مورد دانسته و [[محمدرضا حسینى جلالى]] نيز در كتاب «[[تدوين السنة الشريفة]]»، بهتفصيل از آنها بحث كرده است كه تعدادى از مهمترين آن عبارتند از: 1. محروم ماندن مسلمانان از اهلبيت(ع) و تبلور مذهب رأى و قياس در قرن اول توسط حاكمان اموى...؛ 2. تفرقه مسلمانان...؛ 3. نابودى بخشى از روايات...؛ 4. جعل و دستاندازى در روايات...؛ 5. فراهم شدن زمينه تشكيك در اعتبار روايات موجود...».<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص194 - 198</ref> | ||
# نويسنده در مورد مشكلات روياروى حديث اهل سنت، چنين نوشته است: «محدثان اهل سنت در قرن سوم كه فضاى باز سياسى را هنگام تدوين حديث در برابر خود مىديدند، مصمم بودند مجموعههاى حديثى منسجم و كاملى را فراهم آورند، ولى با مشكلات جدّى نيز روبهرو گرديدند. آنان مىكوشيدند راه حلّ مناسبى بيابند تا با مشكلات فراروى خود بستيزند. دشوارىهاى آنان كه برخى ميراث قرنهاى پيشين بود و بعضى در همان قرن ظاهر شده بود، عبارت بود از: الف)- گسترش احاديث دستساز...؛ ب)- گسترش نقل به معنا در روايات...؛ ج)- كافى نبودن مصنفات و مسندها...؛ د)- نزاع محدثان و متكلمان...».<ref>ر. ك.: همان، ص222 - 225</ref> | # نويسنده در مورد مشكلات روياروى حديث اهل سنت، چنين نوشته است: «محدثان اهل سنت در قرن سوم كه فضاى باز سياسى را هنگام تدوين حديث در برابر خود مىديدند، مصمم بودند مجموعههاى حديثى منسجم و كاملى را فراهم آورند، ولى با مشكلات جدّى نيز روبهرو گرديدند. آنان مىكوشيدند راه حلّ مناسبى بيابند تا با مشكلات فراروى خود بستيزند. دشوارىهاى آنان كه برخى ميراث قرنهاى پيشين بود و بعضى در همان قرن ظاهر شده بود، عبارت بود از: الف)- گسترش احاديث دستساز...؛ ب)- گسترش نقل به معنا در روايات...؛ ج)- كافى نبودن مصنفات و مسندها...؛ د)- نزاع محدثان و متكلمان...».<ref>ر. ك.: همان، ص222 - 225</ref> | ||
ویرایش