الأغاني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
[[مکتب تحقیق دار احیاء التراث العربی]] (گردآورنده)
[[مکتب تحقیق دار احیاء التراث العربی]] (گردآورنده)


[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین]] (نويسنده)
[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏3892‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6‎‏ ‎‏1374
| کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏3892‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6‎‏ ‎‏1374
خط ۴۰: خط ۴۰:
مطالب كتاب، در بيست و پنج جلد، تنظيم شده است.
مطالب كتاب، در بيست و پنج جلد، تنظيم شده است.


نويسنده هر آواز را با شرح حال شاعر، خواننده، نوازنده، آهنگ‌ساز و تفصيل لحن آن ثبت كرده و وزن عروضى، مشكلات لغوى، مناسبات تاريخى و نوادر و حكايات مربوط به آن را در ذيل هر آواز بيان كرده است.
نویسنده هر آواز را با شرح حال شاعر، خواننده، نوازنده، آهنگ‌ساز و تفصيل لحن آن ثبت كرده و وزن عروضى، مشكلات لغوى، مناسبات تاريخى و نوادر و حكايات مربوط به آن را در ذيل هر آواز بيان كرده است.


تاريخ شروع تأليف كتاب معلوم نيست و در ثبت روايات، نظم طبقاتى، تاريخى و الفبايى رعايت نشده است.
تاريخ شروع تأليف كتاب معلوم نيست و در ثبت روايات، نظم طبقاتى، تاريخى و الفبايى رعايت نشده است.
خط ۵۱: خط ۵۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
جلد اول، با مقدمه مفصلى از «دار إحياء التراث العربي» آغاز شده كه در آن، پس از توضيح صناعت غناء نزد [[ابن خلدون]]، زندگى‌نامه نويسنده بيان شده و در ادامه، تعريف و تمجيد و همچنين نقد برخى از اهل علم و ادب در مورد كتاب حاضر آمده است.
جلد اول، با مقدمه مفصلى از «دار إحياء التراث العربي» آغاز شده كه در آن، پس از توضيح صناعت غناء نزد [[ابن خلدون]]، زندگى‌نامه نویسنده بيان شده و در ادامه، تعريف و تمجيد و همچنين نقد برخى از اهل علم و ادب در مورد كتاب حاضر آمده است.


در اين جلد، اخبار، اشعار و نسب هفت نفر ذكر شده است كه عبارتند از: ابوقطيفه، معبد، عمر بن ابى‌ربيعه، ابن سريج، نصيب، ابن محرز و عرجى.
در اين جلد، اخبار، اشعار و نسب هفت نفر ذكر شده است كه عبارتند از: ابوقطيفه، معبد، عمر بن ابى‌ربيعه، ابن سريج، نصيب، ابن محرز و عرجى.
خط ۶۱: خط ۶۱:
از ويژگى‌هاى اين كتاب، نثر روان و فصيح آن است كه آن را در شمار منابع موثق و مهم متون كلاسیک عربى قرار داده است.
از ويژگى‌هاى اين كتاب، نثر روان و فصيح آن است كه آن را در شمار منابع موثق و مهم متون كلاسیک عربى قرار داده است.


اين اثر، سند عمده تاريخ تطور شعر و موسيقى در زبان عربى است. روند انتقال از داستان‌هاى كهن به نو، از روايات شاهان به حكايات عامه مردم و از سخن جدى به طنز، خواننده را به خواندن كتاب مايل‌تر مى‌سازد. البته اين كتاب، اثرى تنها سرگرم‌كننده نيست، زيرا همه چيز در آن به شيوه‌اى عالمانه عرضه مى‌شود. همه اطلاعات آن در نظر نويسنده اسنادى معتبر دارند و لذا برای آنكه اعتبار علمى آن‌ها بر همگان مسلم باشد، لازم ديده است همه را به سلسله سندى كه حلقه‌هاى آن را بزرگ‌ترين دانشمندان زمان تشكيل مى‌دهند، مستند سازد.
اين اثر، سند عمده تاريخ تطور شعر و موسيقى در زبان عربى است. روند انتقال از داستان‌هاى كهن به نو، از روايات شاهان به حكايات عامه مردم و از سخن جدى به طنز، خواننده را به خواندن كتاب مايل‌تر مى‌سازد. البته اين كتاب، اثرى تنها سرگرم‌كننده نيست، زيرا همه چيز در آن به شيوه‌اى عالمانه عرضه مى‌شود. همه اطلاعات آن در نظر نویسنده اسنادى معتبر دارند و لذا برای آنكه اعتبار علمى آن‌ها بر همگان مسلم باشد، لازم ديده است همه را به سلسله سندى كه حلقه‌هاى آن را بزرگ‌ترين دانشمندان زمان تشكيل مى‌دهند، مستند سازد.


اما همين سلسله سندهاى به‌ظاهر جدى و حديث‌وار وى، بحث‌هاى بس دراز و پایان‌ناپذيرى را برانگيخته است. یکى از بحث‌ها اين است كه سلسله سندها، مسئله بسيار گنگ مآخذ و منابع اغانى را پديد مى‌آورد. اولا بايد ديد كه اين راويان كيانند و تا چه حدى مى‌توان به رواياتشان اعتماد كرد؟ ثانيا چرا هميشه اين روايات، «گفتارى» جلوه مى‌كند، نه «نوشتارى»؛ حال آنكه ابوالفرج بارها و بارها پس از ذكر سلسله گفتارى سند، به كتابى اشاره مى‌كند كه روايت در آن مذكور بوده است.
اما همين سلسله سندهاى به‌ظاهر جدى و حديث‌وار وى، بحث‌هاى بس دراز و پایان‌ناپذيرى را برانگيخته است. یکى از بحث‌ها اين است كه سلسله سندها، مسئله بسيار گنگ مآخذ و منابع اغانى را پديد مى‌آورد. اولا بايد ديد كه اين راويان كيانند و تا چه حدى مى‌توان به رواياتشان اعتماد كرد؟ ثانيا چرا هميشه اين روايات، «گفتارى» جلوه مى‌كند، نه «نوشتارى»؛ حال آنكه ابوالفرج بارها و بارها پس از ذكر سلسله گفتارى سند، به كتابى اشاره مى‌كند كه روايت در آن مذكور بوده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش