۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در مورد روايتگران از ابن طقطقى مىتوان از عزيزالدين ابوجعفر جسراوى، عزالدين ابوعبدالله حلّى مقرّى، عزّالدين ابوالفضل زيد موصلى و شرفالدين محمد عبيدلى و... نام برد. | در مورد روايتگران از ابن طقطقى مىتوان از عزيزالدين ابوجعفر جسراوى، عزالدين ابوعبدالله حلّى مقرّى، عزّالدين ابوالفضل زيد موصلى و شرفالدين محمد عبيدلى و... نام برد. | ||
محقّق در بحث از اثر غاية الاختصار، ابتدا خلاصه كلام بحرالعلوم را كه در مقدّمه اثر آمده است، را نقل، سپس كلام [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] را در رابطه با اقوالى كه در خصوص مؤلف غاية الاختصار ذكر شده را مىآورد و در ادامه به نقل اقوال ديگرى كه در اين خصوص در كتب مختلف بيان شده مىپردازد و در پایان نتيجه مىگيرند كه در معاجم رجالى معروف در خصوص [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] كه اثر به آن نسبت داده مىشود، چيزى نگاشته نشده و در پایان محقّق رجايى قول صحيح را اينطور بيان مىكنند كه تاجالدين بن محمد بن حمزه | محقّق در بحث از اثر غاية الاختصار، ابتدا خلاصه كلام بحرالعلوم را كه در مقدّمه اثر آمده است، را نقل، سپس كلام [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعه]] را در رابطه با اقوالى كه در خصوص مؤلف غاية الاختصار ذكر شده را مىآورد و در ادامه به نقل اقوال ديگرى كه در اين خصوص در كتب مختلف بيان شده مىپردازد و در پایان نتيجه مىگيرند كه در معاجم رجالى معروف در خصوص [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] كه اثر به آن نسبت داده مىشود، چيزى نگاشته نشده و در پایان محقّق رجايى قول صحيح را اينطور بيان مىكنند كه تاجالدين بن محمد بن حمزه حسینى كتابى با نام غاية الاختصار فراهم كرد كه به جزء حذف اعقاب و انساب كه به ياد كرد فرزندان و نوادگان اختصاص داشته، در بخش تراجم عيناً با الاصيلى مطابق است و غاية الاختصار همان الاصيلى مىباشد و تعجب از مؤلف غاية الاختصار است كه چرا در اثر خود معترض به اين مطلب نشده كه اثر او مختصر الاصيلى مىباشد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از مشهورترين تبارشناسان مىتوان از: ابوبكر و آن عبدالله بن عثمان تيمى مىباشد. 2 عقيل بن ابىطالب. 3 محمد بن سائب كلبى نام برد.<ref>همان، فصل 4 ص44</ref> | از مشهورترين تبارشناسان مىتوان از: ابوبكر و آن عبدالله بن عثمان تيمى مىباشد. 2 عقيل بن ابىطالب. 3 محمد بن سائب كلبى نام برد.<ref>همان، فصل 4 ص44</ref> | ||
ترتيب طبقات طالبيين (فرزندان ابوطالب) به ترتيب [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] شروع، سپس جعفر و بعد عقيل مىباشد. بعد از اين مقدّمه و فصول آن، به معرّفى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شامل مادر ايشان، ترتيب قرار گرفتن ايشان در بين برادران خود، تاريخ و مكان تولد ذكر بعضى از فضائل و مناقب ايشان، تاريخ شهادت ايشان و در آخر پنج فرزند پسر ايشان به نامهاى امام حسن و | ترتيب طبقات طالبيين (فرزندان ابوطالب) به ترتيب [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] شروع، سپس جعفر و بعد عقيل مىباشد. بعد از اين مقدّمه و فصول آن، به معرّفى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شامل مادر ايشان، ترتيب قرار گرفتن ايشان در بين برادران خود، تاريخ و مكان تولد ذكر بعضى از فضائل و مناقب ايشان، تاريخ شهادت ايشان و در آخر پنج فرزند پسر ايشان به نامهاى امام حسن و حسین(ع)، محمد بن حنفيّه، حضرت عباس(ع) و «عمر اطرف» كه داراى اعقاب هستند، را بر مىشمرد. | ||
در ادامه اثر كه عنوان فرزندان پسر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] كه داراى اعقاب نيستند كه 15 نفر مىباشد، را نام میبرد. سپس به ذكر دختران على(ع) كه 28 نفر مىباشند، مىپردازد. در اين قسمت نام مادران و كسانى كه با آنها ازدواج نمودند، را نام مىبرد. | در ادامه اثر كه عنوان فرزندان پسر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] كه داراى اعقاب نيستند كه 15 نفر مىباشد، را نام میبرد. سپس به ذكر دختران على(ع) كه 28 نفر مىباشند، مىپردازد. در اين قسمت نام مادران و كسانى كه با آنها ازدواج نمودند، را نام مىبرد. | ||
در ادامه اين اثر به معرّفى امام حسن(ع) و فرزندان ذكور او كه داراى اعقاب مىباشند، به نامهاى حسن مثنّى و زيد، مىپردازد. سپس فرزندان حسن مثنّى كه عبدالله محض، ابراهيم قمر، حسن مثلّث، جعفر و داود و فرزندان هر كدام از اينها را به تفضيل بر مىشمرد. در ادامه به معرفى فرزند ديگر امام حسن كه «زيد» باشد، پرداخته مىشود و ايشان چهار فرزند به نامهاى محمد (ايشان از خود فرزندى به جاى نگذاشتهاند)، ابوالحسن يحيى، | در ادامه اين اثر به معرّفى امام حسن(ع) و فرزندان ذكور او كه داراى اعقاب مىباشند، به نامهاى حسن مثنّى و زيد، مىپردازد. سپس فرزندان حسن مثنّى كه عبدالله محض، ابراهيم قمر، حسن مثلّث، جعفر و داود و فرزندان هر كدام از اينها را به تفضيل بر مىشمرد. در ادامه به معرفى فرزند ديگر امام حسن كه «زيد» باشد، پرداخته مىشود و ايشان چهار فرزند به نامهاى محمد (ايشان از خود فرزندى به جاى نگذاشتهاند)، ابوالحسن يحيى، حسین (كه اعقاب او به احمد سماك بن محمد بن الحسين منتهى مىشود) و حسن امير كه اكثر اعقاب ايشان از فرزندش، قاسم زاهد هستند كه بطور مفصّل نام آنها و فرزندان ايشان در اثر ذكر شده است. <ref>همان، فصل 4 ص136</ref> | ||
فرزند ديگر حضرت اميرالمؤمنين، امام | فرزند ديگر حضرت اميرالمؤمنين، امام حسین(ع) هستند كه مؤلف به معرّفى مختصر ايشان طى چند روايت مىپردازد. برای ايشان پنج فرزند پسر به نامهاى امام زينالعابدين(ع)، علىاكبر كه در طفّ شهيد شدند و على اصغر و عبدالله كه هر دو در كربلاء شهيد شدند و فرزند پنجم جعفر مىباشد.<ref>همان، فصل 4 ص143</ref> | ||
حال به معرفی اجمالی [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسين(ع)]] پرداخته مىشود و از شش فرزند پسر ايشان به نامهاى امام باقر(ع)، عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، | حال به معرفی اجمالی [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسين(ع)]] پرداخته مىشود و از شش فرزند پسر ايشان به نامهاى امام باقر(ع)، عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، حسین اصغر و على اصغر در ادامه به معرفى مختصر امام محمد بن على(ع) طى چند روايت مىپردازد. برای ايشان فرزندانى پسر به نامهاى: [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، ابراهيم، عبيدالله، على طاهر (فقط یک دختر به جاى گذاشت) و عبدالله و دخترانى به نامهاى امّسلمه كه با محمد ارقط و دختر ديگر زينب كه با عبدالله بن الحسين بن على بن الحسين بن على بن ابىاطالب ازدواج نمودند. عبدالله بن امام باقر(ع) فقط یک پسر به نام حمزه داشت كه باسم به قتل رسيد و اعقابى از او برجاى نمانده است. | ||
در ادامه به معرّفى [[امام جعفر صادق(ع)]] و از ايشان رواياتى نقل مىنمايد. ايشان هفت فرزند پسر داشتند كه اعقاب ندارند به نامهاى محسن، يحيى، حسن، جعفر، عباس و عبدالله افطح و پنج فرزند ايشان كه اعقاب از آنها باقى مانده به نامهاى امام موسى كاظم(ع)، محمد مأمون، اسماعيل اعرج، على عريضى و اسحاق مؤتمن مىباشد. ايشان داراى هفت فرزند دختر هم مىباشند. | در ادامه به معرّفى [[امام جعفر صادق(ع)]] و از ايشان رواياتى نقل مىنمايد. ايشان هفت فرزند پسر داشتند كه اعقاب ندارند به نامهاى محسن، يحيى، حسن، جعفر، عباس و عبدالله افطح و پنج فرزند ايشان كه اعقاب از آنها باقى مانده به نامهاى امام موسى كاظم(ع)، محمد مأمون، اسماعيل اعرج، على عريضى و اسحاق مؤتمن مىباشد. ايشان داراى هفت فرزند دختر هم مىباشند. | ||
بعد به معرّفى امام موسى كاظم(ع) مىپردازد و بعضى از فضائل ايشان را متذكر مىشوند. ايشان داراى 24 فرزند دختر و دوازده پسر كه داراى اعقاب هستند به نامهاى [[امام رضا(ع)]]، ابراهيم، عباس، حمزه، زيدالنار، محمد ملقب به زاهد، اسماعيل، حسن، عبيدالله، اسحاق، جعفر خوارى، عبدالله عوكلانى و هارون كه به تفضيل فرزندان آن در اثر نام برده شدهاند و فرزندان ديگر امام(ع) كه اعقاب از خود به جاى نگذاشتهاند به نامهاى يحيى، احمد، عقيل، عبدالرحمان، قاسم، داوود، سليمان و | بعد به معرّفى امام موسى كاظم(ع) مىپردازد و بعضى از فضائل ايشان را متذكر مىشوند. ايشان داراى 24 فرزند دختر و دوازده پسر كه داراى اعقاب هستند به نامهاى [[امام رضا(ع)]]، ابراهيم، عباس، حمزه، زيدالنار، محمد ملقب به زاهد، اسماعيل، حسن، عبيدالله، اسحاق، جعفر خوارى، عبدالله عوكلانى و هارون كه به تفضيل فرزندان آن در اثر نام برده شدهاند و فرزندان ديگر امام(ع) كه اعقاب از خود به جاى نگذاشتهاند به نامهاى يحيى، احمد، عقيل، عبدالرحمان، قاسم، داوود، سليمان و حسین مىباشند.<ref>همان، فصل 4 از صفحه 162 تا 196 </ref> | ||
در ادامه به معرّفى [[امام رضا(ع)]] و طى رواياتى از ورود دعبل بن على وفد به حضور ايشان و گوشهاى از قصيدهاى كه در حضور ايشان خواندند، آورده شده است و تنها فرزندى كه داراى اعقاب مىباشد، از طرف ايشان، امام جواد(ع) مىباشند. امام جواد(ع) داراى سه فرزند به نامهاى امام هادى(ع)، يحيى و موسى مبرقع مىباشند كه ليست فرزندان ايشان و اعقاب آنها در اثر ذكر شده است.<ref>همان، ص157 </ref> | در ادامه به معرّفى [[امام رضا(ع)]] و طى رواياتى از ورود دعبل بن على وفد به حضور ايشان و گوشهاى از قصيدهاى كه در حضور ايشان خواندند، آورده شده است و تنها فرزندى كه داراى اعقاب مىباشد، از طرف ايشان، امام جواد(ع) مىباشند. امام جواد(ع) داراى سه فرزند به نامهاى امام هادى(ع)، يحيى و موسى مبرقع مىباشند كه ليست فرزندان ايشان و اعقاب آنها در اثر ذكر شده است.<ref>همان، ص157 </ref> | ||
در ادامه به معرفى امام هادى(ع) پرداخته مىشود. ايشان داراى پنج فرزند پسر به نامهاى [[امام حسن عسکری(ع)]]، جعفر كذّاب، محمد، | در ادامه به معرفى امام هادى(ع) پرداخته مىشود. ايشان داراى پنج فرزند پسر به نامهاى [[امام حسن عسکری(ع)]]، جعفر كذّاب، محمد، حسین و موسى داراى عقبهاى نيستند كه سپس نام فرزندان و اعقاب آنها در اين صفحات آمده است.(ص 161 159) در اينجا مؤلف به معرفى [[امام حسن عسکری(ع)]] بطور مختصر مىپردازد و مىگويد: برای اين امام(ع) جزء یک فرزند امام زمان(ع)، فرزند ديگرى ذكر نشده است و در ادامه به معرّفى امام مهدى(ع) پرداخته مىشود. | ||
ادامه كتاب بعد از اين به معرّفى فرزندان ديگر [[امام جعفر صادق(ع)]] كه از اسماعيل اعرج باشد، شروع و بعد محمد مأمون، على عريضى، اسحاق مؤتمن و اعقاب آنها به تفضيل ذكر مىشود.<ref>همان، ص222 -196 </ref> | ادامه كتاب بعد از اين به معرّفى فرزندان ديگر [[امام جعفر صادق(ع)]] كه از اسماعيل اعرج باشد، شروع و بعد محمد مأمون، على عريضى، اسحاق مؤتمن و اعقاب آنها به تفضيل ذكر مىشود.<ref>همان، ص222 -196 </ref> | ||
بعد از اين معرّفى تفضيلى اعقاب عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، ابوعبدالله | بعد از اين معرّفى تفضيلى اعقاب عبدالله باهر، زيد شهيد، عمر اشرف، ابوعبدالله حسین اصغر، ابوالحسن على اصغر ديگر فرزندان امام زيدالعابدين(ع) پرداخته مىشود.<ref>همان، ص322-222 </ref> | ||
از اينجا اعقاب محمد بن حنفيّه، حضرت عباس(ع) و عمر اطرف كه ديگر فرزندان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىباشند، آمده است (ص 336 322). اينجا طبقه اوّل طالبيين كه حضرت اميرالمؤمنين بود، پایان مىيابد و در ادامه دو طبقه ديگر كه دو برادر ايشان به نام جعفر و عقيل ابىطالب و اعقاب آنها به تفضيل ذكر شده است.<ref>همان، ص350-337 </ref> | از اينجا اعقاب محمد بن حنفيّه، حضرت عباس(ع) و عمر اطرف كه ديگر فرزندان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىباشند، آمده است (ص 336 322). اينجا طبقه اوّل طالبيين كه حضرت اميرالمؤمنين بود، پایان مىيابد و در ادامه دو طبقه ديگر كه دو برادر ايشان به نام جعفر و عقيل ابىطالب و اعقاب آنها به تفضيل ذكر شده است.<ref>همان، ص350-337 </ref> |
ویرایش