۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مىكند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مىشود، 214 مسئله است. | مؤلف، مسائل اخلاقى را كه بيشتر آن محرمات اخلاقى همچون احتكار، اسراف، اشاعه فحشا، اعانت بر اثم، تجسس، سرزنش، تندخويى و بداخلاقى، خلف وعده، تهمت، خيانت، دروغ و... است، برشمرده و ذيل هر عنوان چند مسئله مرتبط با آن مطرح مىكند. مجموعه مسائلى كه در اين بخش بيان مىشود، 214 مسئله است. | ||
بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است<ref>همان</ref> | بخش پايانى كتاب كه در موضوع عقايد و اصول اعتقادى است، دربرگيرنده حقايق و واقعياتى است كه باور قلبى و اعتقاد يقينى به آنها، از هر شخص مسلمان خواسته شده است.<ref>همان</ref> | ||
در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، بهگونهاى برگزيده شده كه اين برهانها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | در واقع اين بخش يك دوره از «اصول دين» با رعايت اختصار و با صرف نظر از مطالب فنّىِ كلامى، فلسفى و عرفانى است. در هر فصل، برخى از براهين و ادله مربوطه، بهگونهاى برگزيده شده كه اين برهانها، اوّلاً نياز كمترى به مقدّمات علمى و توضيحات فنّى فراوان داشته باشد تا براى عموم خوانندگان قابل درك باشد و ثانياً داراى شواهد قرآنى نيز باشد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است. | مؤلف در اين بخش، اصول دين و اصول مذهب و مسائل مرتبط با آن را در چهل فصل توضيح داده است. | ||
ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مىداند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مىگويد عدهاى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مىگويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراین، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمىكند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسدهاى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراین كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست<ref>ر.ک: متن كتاب، ص480 و 481</ref> | ايشان دومين اصل از اصول دين را «عدل» شمرده است و گفته شكى نيست كه خداوند متعال عادل است و عدل يكى از صفات زيبا و بارز اوست و چنين است كه هر مسلمانى، خدا را عادل مىداند. در ادامه اسرار اعتقاد شيعه به عدل را توضيح داده و مىگويد عدهاى از اهل سنت منكر قاعده «حسن و قبح» شده و مىگويند هر آنچه خداوند انجام دهد، نيكوست؛ بنابراین، اگر خداوند نيكوكاران را به جهنم و بدكاران را به بهشت ببرد نيكوست. ولى شيعه معتقد است كه چون خداوند حكيم است، حكيم كار او با مصلحت همراه است و عبث و بيهوده عمل نمىكند؛ يعنى اگر چيزى را نهى كرد بايد مفسدهاى داشته و يا آنچه را امر كرد بايد مصلحتى داشته باشد؛ بنابراین كار بيهوده از ساحت مقدس ربوبى دور است و همه امور بايد طبق حكمت و مصلحت باشد و عادل بودن خداوند نيز به همين معناست.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص480 و 481</ref> | ||
در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اينباره نقل و نقد كرده است. | در ادامه نظر اشعريان كه قائل به جبر هستند و نظرات ديگرى را در اينباره نقل و نقد كرده است. |
ویرایش