المسائل الخلافية بين الأشاعرة و الماتريدية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب دارای مقدمه ناشر و محتوای مطالب ضمن بیان سه رساله کلامی است که هرکدام فهرست جداگانه‎ای دارند. «قصیده نونیه» مقدمه‎ای دارد و پس از آن متن قصیده بیان شده و در میان اشعار به یک مسئله اشاره شده است. «الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية»، دارای خطبه و مقدمه و محتوای مطالب در دو فصل و یک خاتمه است. «نظم الفرائد»، هم دارای یک مقدمه و چهل فریده و خاتمه است<ref>ر.ک: کتاب، ص267-270</ref>.
کتاب دارای مقدمه ناشر و محتوای مطالب ضمن بیان سه رساله کلامی است که هرکدام فهرست جداگانه‎ای دارند. «قصیده نونیه» مقدمه‎ای دارد و پس از آن متن قصیده بیان شده و در میان اشعار به یک مسئله اشاره شده است. «الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية»، دارای خطبه و مقدمه و محتوای مطالب در دو فصل و یک خاتمه است. «نظم الفرائد»، هم دارای یک مقدمه و چهل فریده و خاتمه است.<ref>ر.ک: کتاب، ص267-270</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:


===قصیده نونیه===
===قصیده نونیه===
همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر به‎صورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را به‎صورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص58-76</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره می‎شود که نویسنده بیان می‎کند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>.
همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر به‎صورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را به‎صورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص58-76</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره می‎شود که نویسنده بیان می‎کند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>.


سبکی می‎نویسد: از شیخ امام (پدرم) شنیدم که می‎گفت: عقیده طحاوی همان عقیده اشعری است و با آن جز در سه مسئله اختلاف ندارد. من گفتم: می‎دانم که همه مالکی‎ها اشعری هستند و هیچ استثنایی ندارند؛ غالب شافعیان نیز، به‎جز کسانی که به تجسیم قائلند یا به اعتزال گرویده‎اند، اشعری هستند. اکثریت حنفیان نیز چنین هستند و از میان آنان برخی که به معتزله گرویده‎اند، از این امر استثنا هستند. اکثریت فضلای متقدمین از حنابله هم در عقاید کلامی، اشعری‎مسلک هستند و از میان حنبلیان به‎جز کسانی که به تجسیم گرویده‎اند، مابقی بر مذهب کلامی ابوالحسن اشعری هستند. البته باید توجه داشت که مجسمه در میان حنبلیان طرف‎داران بیشتری دارد تا سایر فرقه‎ها<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>.
سبکی می‎نویسد: از شیخ امام (پدرم) شنیدم که می‎گفت: عقیده طحاوی همان عقیده اشعری است و با آن جز در سه مسئله اختلاف ندارد. من گفتم: می‎دانم که همه مالکی‎ها اشعری هستند و هیچ استثنایی ندارند؛ غالب شافعیان نیز، به‎جز کسانی که به تجسیم قائلند یا به اعتزال گرویده‎اند، اشعری هستند. اکثریت حنفیان نیز چنین هستند و از میان آنان برخی که به معتزله گرویده‎اند، از این امر استثنا هستند. اکثریت فضلای متقدمین از حنابله هم در عقاید کلامی، اشعری‎مسلک هستند و از میان حنبلیان به‎جز کسانی که به تجسیم گرویده‎اند، مابقی بر مذهب کلامی ابوالحسن اشعری هستند. البته باید توجه داشت که مجسمه در میان حنبلیان طرف‎داران بیشتری دارد تا سایر فرقه‎ها<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>.


او می‎نویسد: من در عقیده ابوجعفر طحاوی تأمل کردم و امر را همان گونه که شیخ امام (پدر) می‎گفت، یافتم؛ به نظر او، عقیده طحاوی با ابوحنیفه و ابویوسف و محمد یکسان بود و این اندیشه را به‎خوبی بیان کرده بود. من در کتاب‎های حنفیه تفحص کردم و مجموعا به سیزده مورد اختلاف در تمام مسائلی که میان ما و ایشان وجود دارد، دست یافتم که شش مورد از این اختلافات، معنوی بوده و مابقی لفظی هستند. اختلافات معنوی میان ما و ایشان نیز به‎حدی نیست که باعث شود از همدیگر به‎حدی دور شویم که یکدیگر را تکفیر کنیم. ابومنصور بغدادی و دیگر ائمه ما و ایشان (حنفیان) به این امر تصریح کرده‎اند و البته این امر به‎اندازه‎ای روشن است که نیازی به تصریح ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
او می‎نویسد: من در عقیده ابوجعفر طحاوی تأمل کردم و امر را همان گونه که شیخ امام (پدر) می‎گفت، یافتم؛ به نظر او، عقیده طحاوی با ابوحنیفه و ابویوسف و محمد یکسان بود و این اندیشه را به‎خوبی بیان کرده بود. من در کتاب‎های حنفیه تفحص کردم و مجموعا به سیزده مورد اختلاف در تمام مسائلی که میان ما و ایشان وجود دارد، دست یافتم که شش مورد از این اختلافات، معنوی بوده و مابقی لفظی هستند. اختلافات معنوی میان ما و ایشان نیز به‎حدی نیست که باعث شود از همدیگر به‎حدی دور شویم که یکدیگر را تکفیر کنیم. ابومنصور بغدادی و دیگر ائمه ما و ایشان (حنفیان) به این امر تصریح کرده‎اند و البته این امر به‎اندازه‎ای روشن است که نیازی به تصریح ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
وی ادامه می‎دهد: من در قصیده نونیه‎ام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب می‎دانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا می‎باشند. بسیاری از مردم به‎ویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و به‎حق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیده‎ام، این قصیده را شرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>.
وی ادامه می‎دهد: من در قصیده نونیه‎ام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب می‎دانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا می‎باشند. بسیاری از مردم به‎ویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و به‎حق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیده‎ام، این قصیده را شرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>.


===الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية===
===الروضة البهية في ما بين الأشاعرة و الماتريدية===
این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان می‎دارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>.
این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان می‎دارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>.


نویسنده در مقدمه‎اش در توضیح دو امام اهل سنت و طرف‎دارانشان می‎نویسد: تمام عقاید اهل سنت و جماعت حول کلمات دو قطب، یعنی ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی، دور می‎زند. وی سپس درباره عقاید بلاد خراسان و عراق و... توضیح می‎دهد<ref>ر.ک: همان، ص81-82</ref>.
نویسنده در مقدمه‎اش در توضیح دو امام اهل سنت و طرف‎دارانشان می‎نویسد: تمام عقاید اهل سنت و جماعت حول کلمات دو قطب، یعنی ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی، دور می‎زند. وی سپس درباره عقاید بلاد خراسان و عراق و... توضیح می‎دهد<ref>ر.ک: همان، ص81-82</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:


===نظم الفرائد و جمع الفوائد في بيان المسائل التي وقع فيها الاختلاف بين الماتريدية و الأشعرية في العقائد مع ذكر أدلة الفريقين===
===نظم الفرائد و جمع الفوائد في بيان المسائل التي وقع فيها الاختلاف بين الماتريدية و الأشعرية في العقائد مع ذكر أدلة الفريقين===
این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخ‎زاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.
این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخ‎زاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.


فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظ‎الدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهان‎الدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفته‎اند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده: '''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمى‎شود، و من [نسبت‎] به بندگانم بیدادگر نیستم).
فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظ‎الدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهان‎الدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفته‎اند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده: '''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمى‎شود، و من [نسبت‎] به بندگانم بیدادگر نیستم).
خط ۶۸: خط ۶۸:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
ناشر، در انتهای مقدمه‎اش بر کتاب، لیستی از کتاب‎ها برای فهم اختلاف میان اشاعره و ماتریدیه را ارائه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص32-48</ref>.
ناشر، در انتهای مقدمه‎اش بر کتاب، لیستی از کتاب‎ها برای فهم اختلاف میان اشاعره و ماتریدیه را ارائه کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص32-48</ref>.


نویسنده برای ارائه متن رساله «قصیده نونیه»، از متن آن، که در «طبقات الشافعية الكبری»، از همین نویسنده (تاج‎الدین ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی) ذکر شده و به تحقیق محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح حلو رسیده، استفاده کرده است؛ وی بیان می‎دارد که این دو محقق بر دو نسخه خطی اعتماد کرده‎اند و این اثر فقط یک بار در سال 1324ق، به چاپ رسیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-55</ref>.
نویسنده برای ارائه متن رساله «قصیده نونیه»، از متن آن، که در «طبقات الشافعية الكبری»، از همین نویسنده (تاج‎الدین ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی) ذکر شده و به تحقیق محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح حلو رسیده، استفاده کرده است؛ وی بیان می‎دارد که این دو محقق بر دو نسخه خطی اعتماد کرده‎اند و این اثر فقط یک بار در سال 1324ق، به چاپ رسیده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-55</ref>.


برخی ابیات این قصیده در صفحات 174 تا 176 جلد دوم از چاپ دوم «الرحلة العياشية» ابوسالم عیاشی که «ماء الموائد» نیز نامیده شده، ذکر شده است؛ نویسنده برای ابیات ذکرشده در هرکدام از کتاب‎ها شماره‎گذاری مجزایی برای اشعار کرده است (ابیات مشترک که در هر دو کتاب ذکر شده‎اند، دو شماره دارند)<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.
برخی ابیات این قصیده در صفحات 174 تا 176 جلد دوم از چاپ دوم «الرحلة العياشية» ابوسالم عیاشی که «ماء الموائد» نیز نامیده شده، ذکر شده است؛ نویسنده برای ابیات ذکرشده در هرکدام از کتاب‎ها شماره‎گذاری مجزایی برای اشعار کرده است (ابیات مشترک که در هر دو کتاب ذکر شده‎اند، دو شماره دارند)<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.


اصل مورد اعتماد دومین رساله کتاب، چاپ اول از آن در چاپخانه دایرةالمعارف نظامیه حیدرآباد هند در 1322ق/1904م، است<ref>ر.ک: همان، ص78</ref> و اصل مورد اعتماد سومین رساله، چاپ اول آن در سال 1317ق/1899م، در چاپخانه ادبی سوق الخضار قدیم مصر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>.
اصل مورد اعتماد دومین رساله کتاب، چاپ اول از آن در چاپخانه دایرةالمعارف نظامیه حیدرآباد هند در 1322ق/1904م، است.<ref>ر.ک: همان، ص78</ref> و اصل مورد اعتماد سومین رساله، چاپ اول آن در سال 1317ق/1899م، در چاپخانه ادبی سوق الخضار قدیم مصر بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش