ابن هیثم، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۵: خط ۳۵:
</div>
</div>


'''ابن هيثم، ابوعلى حسن بن حسن بن هيثم بصرى'''، رياضى‌دان برجسته و بزرگ‌ترين فيزيك‌دان مسلمان قرن چهارم هجرى است كه در آثار لاتينى سده‌هاى ميانه، به آونتان يا آوناتهان و بيشتر به آلهازن نامبردار است.
'''ابن هيثم، ابوعلى حسن بن حسن بن هيثم بصرى'''، رياضى‌دان برجسته و بزرگ‌ترين فيزیک‌دان مسلمان قرن چهارم هجرى است كه در آثار لاتينى سده‌هاى ميانه، به آونتان يا آوناتهان و بيشتر به آلهازن نامبردار است.


به رغم شهرت عظيم وى، اطلاعات مبسوطى درباره دوران‌هاى مختلف زندگى، خاصه تحصيلات و استادان او در دست نيست. آن‌چه در اين باره مى‌دانيم، غالباً رواياتى است كه حدود سه قرن پس از او، نقل شده است.
به رغم شهرت عظيم وى، اطلاعات مبسوطى درباره دوران‌هاى مختلف زندگى، خاصه تحصيلات و استادان او در دست نيست. آن‌چه در اين باره مى‌دانيم، غالباً رواياتى است كه حدود سه قرن پس از او، نقل شده است.
خط ۴۵: خط ۴۵:
از اين‌رو نزد خليفه رفت و به ناكامى خود اعتراف كرد. ظاهراً خليفه واكنش تندى از خود نشان نداد، اما چنين مى‌نمايد كه از اين ناكامى چندان خشمناك شده بود كه او را به جاى آن‌كه در جايى چون دارالحكمه قاهره، در كنار كسانى مانند ابن يونس منجم به كار بگمارد، به شغلى ديوانى گماشت. ابن هيثم با آن‌كه از بيم اين فرمانرواى خونريز، به اين شغل گردن نهاد، ولى برای رهايى از آن چاره در اين ديد كه باز تظاهر به جنون كند. از اين‌رو خليفه اموال او را مصادره كرد و كسى را به قيمومتش گماشت و در خانه‌اش محبوس كرد. چون حاكم در سال 411ق درگذشت، ابن هيثم نيز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وى نزدیک الازهر قاهره مقام گزيد و بقيه عمر را به تدريس و تأليف سپرى كرد و از طريق استنساخ کتاب، روزى خود را به دست مى‌آورد.
از اين‌رو نزد خليفه رفت و به ناكامى خود اعتراف كرد. ظاهراً خليفه واكنش تندى از خود نشان نداد، اما چنين مى‌نمايد كه از اين ناكامى چندان خشمناك شده بود كه او را به جاى آن‌كه در جايى چون دارالحكمه قاهره، در كنار كسانى مانند ابن يونس منجم به كار بگمارد، به شغلى ديوانى گماشت. ابن هيثم با آن‌كه از بيم اين فرمانرواى خونريز، به اين شغل گردن نهاد، ولى برای رهايى از آن چاره در اين ديد كه باز تظاهر به جنون كند. از اين‌رو خليفه اموال او را مصادره كرد و كسى را به قيمومتش گماشت و در خانه‌اش محبوس كرد. چون حاكم در سال 411ق درگذشت، ابن هيثم نيز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وى نزدیک الازهر قاهره مقام گزيد و بقيه عمر را به تدريس و تأليف سپرى كرد و از طريق استنساخ کتاب، روزى خود را به دست مى‌آورد.


بيهقى بر آن است كه ابن هيثم رساله‌اى درباره تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاكم از همان آغاز ورود او، پس از بررسى طرح مذكور، آن را كم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتى كرد. ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت يكى از امراى آن ديار درآمد به رغم بخشش‌هاى اين امير، به مختصرى قناعت كرد و يكسره به كارهاى علمى پرداخت، اما شهرزورى پس از تكرار سخن بيهقى، به نقل روايت ديگرى مى‌پردازد كه بر پايه آن، ابن هيثم نخست در شام مى‌زيسته و از آن‌جا به مصر رفته است. از سوى ديگر به نظر نمى‌رسد كه ابن هيثم همه عمر را پس از مرگ الحاكم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخى كه به يك سؤال هندسى در 418ق در بغداد داده، معلوم مى‌شود كه لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولى دوباره به مصر بازگشته، زيرا قاضى ابوزيد عبدالرحمن بن عيسى او را در 430ق در آن ديار ديده بوده است.
بيهقى بر آن است كه ابن هيثم رساله‌اى درباره تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاكم از همان آغاز ورود او، پس از بررسى طرح مذكور، آن را كم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتى كرد. ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت یکى از امراى آن ديار درآمد به رغم بخشش‌هاى اين امير، به مختصرى قناعت كرد و یکسره به كارهاى علمى پرداخت، اما شهرزورى پس از تكرار سخن بيهقى، به نقل روايت ديگرى مى‌پردازد كه بر پايه آن، ابن هيثم نخست در شام مى‌زيسته و از آن‌جا به مصر رفته است. از سوى ديگر به نظر نمى‌رسد كه ابن هيثم همه عمر را پس از مرگ الحاكم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخى كه به یک سؤال هندسى در 418ق در بغداد داده، معلوم مى‌شود كه لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولى دوباره به مصر بازگشته، زيرا قاضى ابوزيد عبدالرحمن بن عيسى او را در 430ق در آن ديار ديده بوده است.


از تاريخ درگذشت وى اطلاعى در دست نيست. غالب نویسندگان مرگ او را در حدود سال 430ق يا پس از آن در قاهره دانسته‌اند. به گفته بيهقى، چون به سختى بيمار شد و دانست كه عمرش به سر آمده، خود روى به كعبه خوابيد و ذكر حق گفت و درگذشت.
از تاريخ درگذشت وى اطلاعى در دست نيست. غالب نویسندگان مرگ او را در حدود سال 430ق يا پس از آن در قاهره دانسته‌اند. به گفته بيهقى، چون به سختى بيمار شد و دانست كه عمرش به سر آمده، خود روى به كعبه خوابيد و ذكر حق گفت و درگذشت.
خط ۵۱: خط ۵۱:
وى علاوه بر رياضيات و نورشناسى، در فنونى چون كلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب و موسيقى ماهر بود و خاصه در قوانين نظرى و امور كلى پزشكى دستى قوى داشت، ولى به طبابت نپرداخت. بيهقى او را بطلميوس ثانى لقب داده و از زهد ديندارى او ياد كرده است.
وى علاوه بر رياضيات و نورشناسى، در فنونى چون كلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب و موسيقى ماهر بود و خاصه در قوانين نظرى و امور كلى پزشكى دستى قوى داشت، ولى به طبابت نپرداخت. بيهقى او را بطلميوس ثانى لقب داده و از زهد ديندارى او ياد كرده است.


از ميان شاگردان ابن هيثم، در طول سال‌هايى كه به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مى‌شناسيم: ابوالوفاء مبشر بن فاتك، دانشمند مشهور مصرى كه نزد ابن هيثم به تحصيل رياضى پرداخت و يكى از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) كه سه سال نزد او شاگردى كرد و استاد هر ماه صد دينار از او مى‌گرفت، اما چون درس به انجام رسيد، ابن هيثم همه آنچه را كه گرفته بود، به سرخاب باز پس داد و يادآور شد كه مراد او از اين كار، آزمايش خلوص شاگرد در دانش‌اندوزى بوده است.
از ميان شاگردان ابن هيثم، در طول سال‌هايى كه به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مى‌شناسيم: ابوالوفاء مبشر بن فاتك، دانشمند مشهور مصرى كه نزد ابن هيثم به تحصيل رياضى پرداخت و یکى از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) كه سه سال نزد او شاگردى كرد و استاد هر ماه صد دينار از او مى‌گرفت، اما چون درس به انجام رسيد، ابن هيثم همه آنچه را كه گرفته بود، به سرخاب باز پس داد و يادآور شد كه مراد او از اين كار، آزمايش خلوص شاگرد در دانش‌اندوزى بوده است.


ابن هيثم به زبان عربى مسلط بود و خطى خوش داشت. کتاب‌هايى كه وى استنساخ مى‌كرد، گذشته از خط خوش، از دقت علمى بسيار نيز برخوردار بود و طالبان اين کتاب‌ها مبالغ زيادى در ازاى آن مى‌پرداختند.
ابن هيثم به زبان عربى مسلط بود و خطى خوش داشت. کتاب‌هايى كه وى استنساخ مى‌كرد، گذشته از خط خوش، از دقت علمى بسيار نيز برخوردار بود و طالبان اين کتاب‌ها مبالغ زيادى در ازاى آن مى‌پرداختند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش