۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
پس از ورود به جده، به دليل گرماى فوقالعاده و عفونت هوا و ازدحام، تعدادى جان داده، جنازه آنان در كنارى روى زمين مانده و برخى نيز در حال جاندادنند و نويسنده نيز، پس از ديدن اين صحنه بىهوش مىشود و زمانى به هوش مىآيد كه مىبيند چند نفر از همراهان بر بالين او نشسته، به او آب هندوانه مىخورانند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/25 همان]</ref> | پس از ورود به جده، به دليل گرماى فوقالعاده و عفونت هوا و ازدحام، تعدادى جان داده، جنازه آنان در كنارى روى زمين مانده و برخى نيز در حال جاندادنند و نويسنده نيز، پس از ديدن اين صحنه بىهوش مىشود و زمانى به هوش مىآيد كه مىبيند چند نفر از همراهان بر بالين او نشسته، به او آب هندوانه مىخورانند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/25 همان]</ref> | ||
پس از بهبودى، بههمراه ياران و همسفران به مكه عزيمت و اعمال و مناسك حج را بهجا مىآورند و پس از پايان اعمال بهسوى مدينه حركت مىكنند. در ميان راه دزدان به آنان حمله كرده، اموال برخى كاروانيان را مىدزدند. در مدينه نيز حوادث عجيبى رخ مىدهد؛ عزادارى | پس از بهبودى، بههمراه ياران و همسفران به مكه عزيمت و اعمال و مناسك حج را بهجا مىآورند و پس از پايان اعمال بهسوى مدينه حركت مىكنند. در ميان راه دزدان به آنان حمله كرده، اموال برخى كاروانيان را مىدزدند. در مدينه نيز حوادث عجيبى رخ مىدهد؛ عزادارى شیعیان نظر قائممقام مدينه را به خود جلب مىكند و پيغام مىفرستد كه: «هرچند ديشب خودم در بقيع بودم و در عزادارى با شما شركت داشتم و خيلى مستفيض شدم، لكن براى توسل به حضرت سيدالشهدا(ع) و فيضمندى كامل، امشب و دو شب ديگر مجلس عزادارى در خانه شخصى خودم تهيه ديدهام؛ خواهشمندم اين شب را زودتر از بقيع مراجعت نماييد، در خانه مشتركاً عزادارى كنيم. ضمناً تقاضا نموده بود كه روضهخوان هم از خودمان همراه ببريم و شام هم در آنجا صرف كنيم»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/25 همان، ص25]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/26 26]</ref> | ||
با پايان يافتن حضور در مدينه، به طرف جده حركت كرده و از «يَنْبُع» با كشتى به جده مىآيند و پس از بيست روز معطلى، بار ديگر با كشتى معروف به «شجاع»، از جده به طرف بمبئى حركت مىكنند و اين مسافت، حدود نُه روز و ده شب طول مىكشد<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/26 همان، ص26]</ref> | با پايان يافتن حضور در مدينه، به طرف جده حركت كرده و از «يَنْبُع» با كشتى به جده مىآيند و پس از بيست روز معطلى، بار ديگر با كشتى معروف به «شجاع»، از جده به طرف بمبئى حركت مىكنند و اين مسافت، حدود نُه روز و ده شب طول مىكشد<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/26 همان، ص26]</ref> |
ویرایش