بازگشت به نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۴۴: خط ۴۴:
مسأله سوم، منشأ حكومت است. در فرهنگ رايج انسان، در گذشته و حال، منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. تمام فتوحات و لشكركشى‌ها به همين معناست. همه سلسله‌هايى كه جايگزين سلسله‌هاى پيش از خود مى‌شدند، در حقيقت از همين راه مى‌آمدند. اسكندر كه ايران را فتح كرد، مغول كه به بهانه‌اى به سراسر اين منطقه يورش آورد، حسابشان جز اين نبود. منطق‌ها همه اين بود كه چون مى‌توانيم، پس پيشروى مى‌كنيم، چون قدرت داريم، پس مى‌گيريم و مى‌كشيم. در طول تاريخ حركاتى كه سازنده تاريخ حكومت‌هاست، همه نشان دهنده همين فرهنگ است. از نظر حاكمان و نيز از نظر محكومان، ملاك حكومت و منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. البته آن روزى كه پادشاهى مى‌خواست بر سر كار بيايد، يا آنگاه كه بر سركار مى‌آمد، صريحا زور را منشأ و مايه حكومت خود نمى‌شمرد. حتى چنگيزخان مغول هم به بهانه‌اى به ايران حمله كرد كه ظاهرا براى ياران و طرفدارانش معقول بود....
مسأله سوم، منشأ حكومت است. در فرهنگ رايج انسان، در گذشته و حال، منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. تمام فتوحات و لشكركشى‌ها به همين معناست. همه سلسله‌هايى كه جايگزين سلسله‌هاى پيش از خود مى‌شدند، در حقيقت از همين راه مى‌آمدند. اسكندر كه ايران را فتح كرد، مغول كه به بهانه‌اى به سراسر اين منطقه يورش آورد، حسابشان جز اين نبود. منطق‌ها همه اين بود كه چون مى‌توانيم، پس پيشروى مى‌كنيم، چون قدرت داريم، پس مى‌گيريم و مى‌كشيم. در طول تاريخ حركاتى كه سازنده تاريخ حكومت‌هاست، همه نشان دهنده همين فرهنگ است. از نظر حاكمان و نيز از نظر محكومان، ملاك حكومت و منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. البته آن روزى كه پادشاهى مى‌خواست بر سر كار بيايد، يا آنگاه كه بر سركار مى‌آمد، صريحا زور را منشأ و مايه حكومت خود نمى‌شمرد. حتى چنگيزخان مغول هم به بهانه‌اى به ايران حمله كرد كه ظاهرا براى ياران و طرفدارانش معقول بود....


مسأله ديگرى كه در نهج‌البلاغه بسيار حائز اهميت است، اين است كه آيا حكومت، يك حق است يا يك تكليف و اميرالمؤمنين «ع» در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى‌داند و هم يك تكليف. به اين ترتيب نيست كه هر كسى كه برايش شرايط توليت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با كسب وجاهت، با تبليغ، با كارها و شيوه‌هايى كه معمولا طالب آن قدرت خوب مى‌دانند آن شيوه‌ها را انجام بدهند، نظر مردم را جلب كند و بتواند حكومت كند. وقتى حكومت، حكومت حق است، اين حق متعلق به كسان معينى است، و اين به معناى آن نيست كه يك طبقه، طبقه ممتازند. زيرا كه در جامعه اسلامى، همه فرصت آن را دارند كه خود را به آن زيورها بيارايند. همه مى‌توانند كه آن شرايط را براى خود كسب كنند...
مسأله ديگرى كه در نهج‌البلاغه بسيار حائز اهميت است، اين است كه آيا حكومت، يك حق است يا يك تكليف و اميرالمؤمنين «ع» در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى‌داند و هم يك تكليف. به اين ترتيب نيست كه هر كسى كه برایش شرايط توليت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با كسب وجاهت، با تبليغ، با كارها و شيوه‌هايى كه معمولا طالب آن قدرت خوب مى‌دانند آن شيوه‌ها را انجام بدهند، نظر مردم را جلب كند و بتواند حكومت كند. وقتى حكومت، حكومت حق است، اين حق متعلق به كسان معينى است، و اين به معناى آن نيست كه يك طبقه، طبقه ممتازند. زيرا كه در جامعه اسلامى، همه فرصت آن را دارند كه خود را به آن زيورها بيارايند. همه مى‌توانند كه آن شرايط را براى خود كسب كنند...


مقاله دوم، «نگاهى به ويژگى‌هاى دوران زمامدارى على(ع)» است. در اين مقاله مباحثى؛ همانند: «خصوصيت ويژه زمان:... در طول تاريخ گذشته اسلام، نادانى و جهالت‌هايى وجود داشته، تنگ‌نظرى‌ها و خود خواهى‌هايى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آن چنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزى‌ها و خيانت‌ها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آن‌ها بوده است، مشاهده مى‌كنيم....».
مقاله دوم، «نگاهى به ويژگى‌هاى دوران زمامدارى على(ع)» است. در اين مقاله مباحثى؛ همانند: «خصوصيت ويژه زمان:... در طول تاريخ گذشته اسلام، نادانى و جهالت‌هايى وجود داشته، تنگ‌نظرى‌ها و خود خواهى‌هايى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آن چنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزى‌ها و خيانت‌ها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آن‌ها بوده است، مشاهده مى‌كنيم....».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش