استعاذه (پناهندگی به خدا): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[دستغیب، عبدالحسین]] (نويسنده)
[[دستغیب، عبدالحسین]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏272‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏5‎‏الف‎‏5
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏272‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏5‎‏الف‎‏5
خط ۴۲: خط ۴۲:
از جمله جاهايى كه استعاذه در آن اهميت زيادى دارد، هنگام شروع عبادت است. آيت‌الله دستغيب، معتقد است هر عبادتى كه انسان مى‌خواهد انجام دهد، بايد ابتدا از شر شيطان به خدا پناه ببرد، زيراكه او در كمين هر فرد از افراد بشر بوده و مى‌كوشد نگذارد خيرى از انسان سرزند و اگر سرزد، سعى او اين است كه آن را خراب كرده و به آخر نرساند تا بهره نبرد و لااقل اين است كه او را به عجب و ريا وادارد.
از جمله جاهايى كه استعاذه در آن اهميت زيادى دارد، هنگام شروع عبادت است. آيت‌الله دستغيب، معتقد است هر عبادتى كه انسان مى‌خواهد انجام دهد، بايد ابتدا از شر شيطان به خدا پناه ببرد، زيراكه او در كمين هر فرد از افراد بشر بوده و مى‌كوشد نگذارد خيرى از انسان سرزند و اگر سرزد، سعى او اين است كه آن را خراب كرده و به آخر نرساند تا بهره نبرد و لااقل اين است كه او را به عجب و ريا وادارد.


ايشان غرض اصلى استعاذه را در امور عبادى دانسته و معتقد است كه براى بهره بردن از عبادت، بايد به خدا پناه برد. در تأييد اين فرمايش، ايشان به داستان فردى اشاره مى‌فرمايند كه در عالم مكاشفه ديد شيطان بر در مسجدى ايستاده و به او گفت: اينجا چه مى‌كنى؟ شيطان پاسخ داد: رفقا فرار كرده‌اند و منتظرشان هستم. آن فرد با خود مى‌گويد: معلوم مى‌شود كه اين افراد، مردان رشيدى بوده‌اند كه شيطان همراهشان به مسجد نرفته است.
ايشان غرض اصلى استعاذه را در امور عبادى دانسته و معتقد است كه براى بهره بردن از عبادت، بايد به خدا پناه برد. در تأييد اين فرمايش، ايشان به داستان فردى اشاره مى‌فرمايند كه در عالم مكاشفه ديد شيطان بر در مسجدى ايستاده و به او گفت: اينجا چه مى‌كنى؟ شيطان پاسخ داد: رفقا فرار كرده‌اند و منتظرشان هستم. آن فرد با خود مى‌گوید: معلوم مى‌شود كه اين افراد، مردان رشيدى بوده‌اند كه شيطان همراهشان به مسجد نرفته است.


علاوه بر اين، ايشان استعاذه را در مواردى لازم و نيكو دانسته و به بيان آن موارد پرداخته است كه عبارتند از:
علاوه بر اين، ايشان استعاذه را در مواردى لازم و نيكو دانسته و به بيان آن موارد پرداخته است كه عبارتند از:
خط ۶۲: خط ۶۲:
2. حكمت خلقت او چيست و براى چه آفريده شده است؟.
2. حكمت خلقت او چيست و براى چه آفريده شده است؟.


باطل شدن صدقه با منت و اذيت كردن، فرار شيطان از دل مؤمن، از جنس آتش و لطيف بودن شيطان، رؤيت انسان توسط وى، ارتباط آفرينش شيطان با سعادت بشر، آزمايش انسان‌ها توسط شياطين، وعده خدا و وعده شيطان، نداى رحمانى و صداى شيطانى و عدم اجبار انسان توسط شيطان، از جمله عناوينى است كه در اين جلسه، مورد بحث قرار گرفته شده است.
باطل شدن صدقه با منت و اذيت كردن، فرار شيطان از دل مؤمن، از جنس آتش و لطيف بودن شيطان، رؤيت انسان توسط وى، ارتباط آفرينش شيطان با سعادت بشر، آزمايش انسان‌ها توسط شياطين، وعده خدا و وعده شيطان، نداى رحمانى و صداى شيطانى و عدم اجبار انسان توسط شيطان، از جمله عناوینى است كه در اين جلسه، مورد بحث قرار گرفته شده است.


در جلسه سوم، حسدورزى ابليس مورد بحث قرار گرفته است. شيطان چون خودش رانده‌شده درگاه الهى بوده و نمى‌تواند ببيند بشر به مقام قرب مى‌رسد، لذا به بشر حسادت مى‌كند.
در جلسه سوم، حسدورزى ابليس مورد بحث قرار گرفته است. شيطان چون خودش رانده‌شده درگاه الهى بوده و نمى‌تواند ببيند بشر به مقام قرب مى‌رسد، لذا به بشر حسادت مى‌كند.
خط ۷۰: خط ۷۰:
وساوس شيطان و آزارى كه بشر از شياطين مى‌بيند، بر كسى پنهان نبوده و همه مى‌دانند كه شيطان، دشمن سرسخت انسان است و تا نفس آخر دست‌بردار نيست و تمام هدفش اين است كه بشر، مؤمن به خدا و آخرت نشود و در مرتبه دوم، خيرى از او سرنزند، بلكه به هر شرى روى آورد. چيزى كه در جلسه چهارم مهم دانسته شده، دانستن راه نجات از دست شياطين است. در اين جلسه، تنها راه علاج و فرار از شيطان، پناه بردن به خدا دانسته شده است.
وساوس شيطان و آزارى كه بشر از شياطين مى‌بيند، بر كسى پنهان نبوده و همه مى‌دانند كه شيطان، دشمن سرسخت انسان است و تا نفس آخر دست‌بردار نيست و تمام هدفش اين است كه بشر، مؤمن به خدا و آخرت نشود و در مرتبه دوم، خيرى از او سرنزند، بلكه به هر شرى روى آورد. چيزى كه در جلسه چهارم مهم دانسته شده، دانستن راه نجات از دست شياطين است. در اين جلسه، تنها راه علاج و فرار از شيطان، پناه بردن به خدا دانسته شده است.


در جلسه پنجم، اركان اساسى استعاذه بررسى شده است. اين اركان، عبارتند از: تقوا، توكل، اخلاص و تضرع. آيت‌الله دستغيب در اين جلسه بيان فرموده‌اند كه پس از حاصل شدن مجموع اين حالات، حقيقت استعاذه پيدا مى‌شود و درحالى‌كه مؤمن اين پنج ركن را داراست، فرسنگ‌ها از شيطان دور مى‌شود؛ چه به زبان بگويد: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» يا نگويد.
در جلسه پنجم، اركان اساسى استعاذه بررسى شده است. اين اركان، عبارتند از: تقوا، توكل، اخلاص و تضرع. آيت‌الله دستغيب در اين جلسه بيان فرموده‌اند كه پس از حاصل شدن مجموع اين حالات، حقيقت استعاذه پيدا مى‌شود و درحالى‌كه مؤمن اين پنج ركن را داراست، فرسنگ‌ها از شيطان دور مى‌شود؛ چه به زبان بگوید: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» يا نگوید.


ايشان معتقد است اگر انسان چنين شد، شيطان به او نزدیک  نمى‌شود و اگر نزدیک  گردد، به اصطلاح «آدم‌زده» مى‌شود، مانند انسان وقتى كه جن او را مس كند كه «جن‌زده» مى‌شود؛ به عبارت ديگر، اصلا ابليس جرئت نزدیک  شدن به او را نخواهد داشت.
ايشان معتقد است اگر انسان چنين شد، شيطان به او نزدیک  نمى‌شود و اگر نزدیک  گردد، به اصطلاح «آدم‌زده» مى‌شود، مانند انسان وقتى كه جن او را مس كند كه «جن‌زده» مى‌شود؛ به عبارت ديگر، اصلا ابليس جرئت نزدیک  شدن به او را نخواهد داشت.
خط ۷۶: خط ۷۶:
در جلسه ششم، تقوا، لازمه استعاذه دانسته شده است؛ يعنى انسان سعى كند واجبى از او فوت نشده و حرامى از او سرنزند.
در جلسه ششم، تقوا، لازمه استعاذه دانسته شده است؛ يعنى انسان سعى كند واجبى از او فوت نشده و حرامى از او سرنزند.


در جلسه هفتم، لزوم دشمنى با شيطان مورد بحث قرار گرفته است. در اين جلسه، با اين مطلب آشنا مى‌شويم كه اگر انسان از اطاعت شيطان دورى نكند، حقيقت استعاذه در او پيدا نمى‌شود و كسى كه مرتكب گناه مى‌گردد، در حال خضوع به شيطان است.
در جلسه هفتم، لزوم دشمنى با شيطان مورد بحث قرار گرفته است. در اين جلسه، با اين مطلب آشنا مى‌شویم كه اگر انسان از اطاعت شيطان دورى نكند، حقيقت استعاذه در او پيدا نمى‌شود و كسى كه مرتكب گناه مى‌گردد، در حال خضوع به شيطان است.


در جلسه هشتم، مجددا پيرامون تقوا بحث شده است. آيت‌الله دستغيب معتقد است براى رسيدن به ملكه تقوا، بايد مكروهات را ترك كند تا ترك حرام برایش آسان شود و با تكرار و استمرار، ملكه و عادتش شود. اگر مكروه را كه انجام دادنش عقاب ندارد، ترك كرد، ديگر ترك حرام برایش آسان مى‌گردد و به‌تدريج به آن عادت مى‌كند.
در جلسه هشتم، مجددا پيرامون تقوا بحث شده است. آيت‌الله دستغيب معتقد است براى رسيدن به ملكه تقوا، بايد مكروهات را ترك كند تا ترك حرام برایش آسان شود و با تكرار و استمرار، ملكه و عادتش شود. اگر مكروه را كه انجام دادنش عقاب ندارد، ترك كرد، ديگر ترك حرام برایش آسان مى‌گردد و به‌تدريج به آن عادت مى‌كند.
خط ۸۶: خط ۸۶:
1. كسانى هستند كه ما را به ايشان دستبردى نيست و آن‌ها انبيا و معصومينند؛
1. كسانى هستند كه ما را به ايشان دستبردى نيست و آن‌ها انبيا و معصومينند؛


2. كسانى هستند كه ما رو به آن‌ها مى‌رويم و با زحمت زياد آن‌ها را منحرف مى‌كنيم، ليكن زحمت‌هاى ما را هدر مى‌دهند و با توبه و انابه به درگاه خدا، آب رفته را به جوى بازمى‌گردانند؛
2. كسانى هستند كه ما رو به آن‌ها مى‌رویم و با زحمت زياد آن‌ها را منحرف مى‌كنيم، ليكن زحمت‌هاى ما را هدر مى‌دهند و با توبه و انابه به درگاه خدا، آب رفته را به جوى بازمى‌گردانند؛


3. كسانى كه دلشان آشيانه ماست و اكثر خلق، چنينند.
3. كسانى كه دلشان آشيانه ماست و اكثر خلق، چنينند.
خط ۹۸: خط ۹۸:
در جلسه دوازدهم، به اين نكته اشاره شده است كه حقيقت استعاذه در آيه 201 سوره اعراف بيان شده است. آيت‌الله دستغيب معتقد مى‌باشند كه اگر كسى در اين آيه شريفه دقت كرده و در دقايقى كه در آن ذكر شده است، غور نمايد، خواهد فهميد كه حقيقت استعاذه در همين آيه شريفه بيان شده است. در اين آيه آمده است: «كسانى كه هواپرستى را كنار گذاشته و خداپرست شدند، از دام شيطان فرار كرده و به دار رحمان رفته‌اند».
در جلسه دوازدهم، به اين نكته اشاره شده است كه حقيقت استعاذه در آيه 201 سوره اعراف بيان شده است. آيت‌الله دستغيب معتقد مى‌باشند كه اگر كسى در اين آيه شريفه دقت كرده و در دقايقى كه در آن ذكر شده است، غور نمايد، خواهد فهميد كه حقيقت استعاذه در همين آيه شريفه بيان شده است. در اين آيه آمده است: «كسانى كه هواپرستى را كنار گذاشته و خداپرست شدند، از دام شيطان فرار كرده و به دار رحمان رفته‌اند».


عناوين ديگرجلسات، عبارتند از: ملكه تقوا، حاصل تمرين و مداومت است؛ تذكر، دومين ركن استعاذه؛ اقسام سه‌گانه امور؛ توكل، سومين ركن استعاذه؛ توكل، حاصل علم؛ حال و عمل؛ توحيد در توكل؛ همه چيز به دست خداوند است؛ سخن محقق اردبيلى درباره توكل؛ جايگاه توكل؛ توكل از لوازم ايمان؛ توكل در امور اخروى؛ ارزش عمل به نيت و خلوص؛ اخلاص نيت، اساس دين؛ اخلاص، كمال دين؛ خلوص چيست و عمل خالص كدام است؟؛ اخلاص، مقوم عمل؛ باطل بودن عبادت معاوضه‌اى و تضرع، پنجمين ركن استعاذه.
عناوین ديگرجلسات، عبارتند از: ملكه تقوا، حاصل تمرين و مداومت است؛ تذكر، دومين ركن استعاذه؛ اقسام سه‌گانه امور؛ توكل، سومين ركن استعاذه؛ توكل، حاصل علم؛ حال و عمل؛ توحيد در توكل؛ همه چيز به دست خداوند است؛ سخن محقق اردبيلى درباره توكل؛ جايگاه توكل؛ توكل از لوازم ايمان؛ توكل در امور اخروى؛ ارزش عمل به نيت و خلوص؛ اخلاص نيت، اساس دين؛ اخلاص، كمال دين؛ خلوص چيست و عمل خالص كدام است؟؛ اخلاص، مقوم عمل؛ باطل بودن عبادت معاوضه‌اى و تضرع، پنجمين ركن استعاذه.


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش