۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مباحث، محصول جلسات سخنرانى آيتالله دستغيب بوده و چون از نوار پياده شده است، به زبان محاورهاى و گفتارى است. | مباحث، محصول جلسات سخنرانى آيتالله دستغيب بوده و چون از نوار پياده شده است، به زبان محاورهاى و گفتارى است. | ||
ايشان، با احاطه بر آيات و اخبار و برداشتهاى جالب و صحيحى كه از روايات اهلبيت(ع) داشته، بهخوبى توانسته است استعاذه، معنا، اهميت و اركان پنجگانه آن از تقوا، تذكر، توكل، اخلاص و تضرع را روشن نمايد و با داستانهاى زيبا، آيات و اخبار را بيان نموده و حقايق را با زبانى ساده و بيانى بسيار رسا كه | ايشان، با احاطه بر آيات و اخبار و برداشتهاى جالب و صحيحى كه از روايات اهلبيت(ع) داشته، بهخوبى توانسته است استعاذه، معنا، اهميت و اركان پنجگانه آن از تقوا، تذكر، توكل، اخلاص و تضرع را روشن نمايد و با داستانهاى زيبا، آيات و اخبار را بيان نموده و حقايق را با زبانى ساده و بيانى بسيار رسا كه برای همه فهمها قابل درك باشد، تذكر داده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به علت ارزشمندى و مورد توجه قرار گرفتن آثار آيتالله دستغيب از سوى مردم اشاره شده است. | در مقدمه، به علت ارزشمندى و مورد توجه قرار گرفتن آثار آيتالله دستغيب از سوى مردم اشاره شده است. | ||
در جلسه اول، اهميت استعاذه در قرآن و اخبار مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. از جمله چيزهايى كه در قرآن و روايات عنايت زيادى به آن شده، پناهنده شدن به خداوند از شر شيطان مىباشد كه از آن به «استعاذه» تعبير شده است. | در جلسه اول، اهميت استعاذه در قرآن و اخبار مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. از جمله چيزهايى كه در قرآن و روايات عنايت زيادى به آن شده، پناهنده شدن به خداوند از شر شيطان مىباشد كه از آن به «استعاذه» تعبير شده است. برای اثبات اهميت اين موضوع، در قرآن چنين آمده است كه: «هنگامى كه مىخواهى قرآن بخوانى، نخست به خدا پناه ببر از شر شيطان راندهشده». (نحل، 98). | ||
از جمله جاهايى كه استعاذه در آن اهميت زيادى دارد، هنگام شروع عبادت است. آيتالله دستغيب، معتقد است هر عبادتى كه انسان مىخواهد انجام دهد، بايد ابتدا از شر شيطان به خدا پناه ببرد، زيراكه او در كمين هر فرد از افراد بشر بوده و مىكوشد نگذارد خيرى از انسان سرزند و اگر سرزد، سعى او اين است كه آن را خراب كرده و به آخر نرساند تا بهره نبرد و لااقل اين است كه او را به عجب و ريا وادارد. | از جمله جاهايى كه استعاذه در آن اهميت زيادى دارد، هنگام شروع عبادت است. آيتالله دستغيب، معتقد است هر عبادتى كه انسان مىخواهد انجام دهد، بايد ابتدا از شر شيطان به خدا پناه ببرد، زيراكه او در كمين هر فرد از افراد بشر بوده و مىكوشد نگذارد خيرى از انسان سرزند و اگر سرزد، سعى او اين است كه آن را خراب كرده و به آخر نرساند تا بهره نبرد و لااقل اين است كه او را به عجب و ريا وادارد. | ||
ايشان غرض اصلى استعاذه را در امور عبادى دانسته و معتقد است كه | ايشان غرض اصلى استعاذه را در امور عبادى دانسته و معتقد است كه برای بهره بردن از عبادت، بايد به خدا پناه برد. در تأييد اين فرمايش، ايشان به داستان فردى اشاره مىفرمايند كه در عالم مكاشفه ديد شيطان بر در مسجدى ايستاده و به او گفت: اينجا چه مىكنى؟ شيطان پاسخ داد: رفقا فرار كردهاند و منتظرشان هستم. آن فرد با خود مىگوید: معلوم مىشود كه اين افراد، مردان رشيدى بودهاند كه شيطان همراهشان به مسجد نرفته است. | ||
علاوه بر اين، ايشان استعاذه را در مواردى لازم و نيكو دانسته و به بيان آن موارد پرداخته است كه عبارتند از: | علاوه بر اين، ايشان استعاذه را در مواردى لازم و نيكو دانسته و به بيان آن موارد پرداخته است كه عبارتند از: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
1. شيطان كيست و چيست؟؛ | 1. شيطان كيست و چيست؟؛ | ||
2. حكمت خلقت او چيست و | 2. حكمت خلقت او چيست و برای چه آفريده شده است؟. | ||
باطل شدن صدقه با منت و اذيت كردن، فرار شيطان از دل مؤمن، از جنس آتش و لطيف بودن شيطان، رؤيت انسان توسط وى، ارتباط آفرينش شيطان با سعادت بشر، آزمايش انسانها توسط شياطين، وعده خدا و وعده شيطان، نداى رحمانى و صداى شيطانى و عدم اجبار انسان توسط شيطان، از جمله عناوینى است كه در اين جلسه، مورد بحث قرار گرفته شده است. | باطل شدن صدقه با منت و اذيت كردن، فرار شيطان از دل مؤمن، از جنس آتش و لطيف بودن شيطان، رؤيت انسان توسط وى، ارتباط آفرينش شيطان با سعادت بشر، آزمايش انسانها توسط شياطين، وعده خدا و وعده شيطان، نداى رحمانى و صداى شيطانى و عدم اجبار انسان توسط شيطان، از جمله عناوینى است كه در اين جلسه، مورد بحث قرار گرفته شده است. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در جلسه هفتم، لزوم دشمنى با شيطان مورد بحث قرار گرفته است. در اين جلسه، با اين مطلب آشنا مىشویم كه اگر انسان از اطاعت شيطان دورى نكند، حقيقت استعاذه در او پيدا نمىشود و كسى كه مرتكب گناه مىگردد، در حال خضوع به شيطان است. | در جلسه هفتم، لزوم دشمنى با شيطان مورد بحث قرار گرفته است. در اين جلسه، با اين مطلب آشنا مىشویم كه اگر انسان از اطاعت شيطان دورى نكند، حقيقت استعاذه در او پيدا نمىشود و كسى كه مرتكب گناه مىگردد، در حال خضوع به شيطان است. | ||
در جلسه هشتم، مجددا پيرامون تقوا بحث شده است. آيتالله دستغيب معتقد است | در جلسه هشتم، مجددا پيرامون تقوا بحث شده است. آيتالله دستغيب معتقد است برای رسيدن به ملكه تقوا، بايد مكروهات را ترك كند تا ترك حرام برایش آسان شود و با تكرار و استمرار، ملكه و عادتش شود. اگر مكروه را كه انجام دادنش عقاب ندارد، ترك كرد، ديگر ترك حرام برایش آسان مىگردد و بهتدريج به آن عادت مىكند. | ||
در جلسه نهم، دلى كه تقوا ندارد، آشيانه شيطان دانسته شده است. دل بىتقوا؛ يعنى دلى كه در او ياد خدا نيست، بلكه مكان شهوات، آمال و آرزوها، هوا و هوسها، خودخواهىها و خودبينىهاست. | در جلسه نهم، دلى كه تقوا ندارد، آشيانه شيطان دانسته شده است. دل بىتقوا؛ يعنى دلى كه در او ياد خدا نيست، بلكه مكان شهوات، آمال و آرزوها، هوا و هوسها، خودخواهىها و خودبينىهاست. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
3. كسانى كه دلشان آشيانه ماست و اكثر خلق، چنينند. | 3. كسانى كه دلشان آشيانه ماست و اكثر خلق، چنينند. | ||
در جلسه دهم، اين پرسش پاسخ داده شده است كه اگر انسان، تقوا داشته باشد، استعاذه ديگر | در جلسه دهم، اين پرسش پاسخ داده شده است كه اگر انسان، تقوا داشته باشد، استعاذه ديگر برای چيست؟ اين شخص كه گناهى نكرده و خطايى از او سر نمىزند، ديگر استعاذه به خدا از شر شيطان معنايى ندارد. | ||
آيتالله دستغيب در پاسخ فرمودهاند كه اتفاقا امر، برعكس بوده و استعاذه | آيتالله دستغيب در پاسخ فرمودهاند كه اتفاقا امر، برعكس بوده و استعاذه برای اهل تقواست؛ آنكسىكه ملكه تقوا دارد، دائما به خدا پناه مىبرد كه مبادا شيطان به دل او راه پيدا كند. | ||
در جلسه يازدهم، جريان ملاقات شيطان با حضرت عيسى(ع) و ابراهيم(ع) و گفتوگوى ميان ايشان تعريف شده و چنين نتيجهگيرى شده است كه ابليس در كمين مردم و انبيا است. | در جلسه يازدهم، جريان ملاقات شيطان با حضرت عيسى(ع) و ابراهيم(ع) و گفتوگوى ميان ايشان تعريف شده و چنين نتيجهگيرى شده است كه ابليس در كمين مردم و انبيا است. |
ویرایش