لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل'
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل')
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| تصویر =NUR14747J1.jpg
| تصویر =NUR14747J1.jpg
| عنوان =لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد
| عنوان =لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد
| عنوان‌های دیگر =الـهادي الي سيبل الرشاد
| عنوان‌های دیگر =الهادي الي سيبل الرشاد  
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن قدامه، عبد الله بن احمد]] (نويسنده)
[[ابن قدامه، عبدالله بن احمد]] (نویسنده)
   
   
| زبان = فارسی عربی
| زبان = فارسی عربی
خط ۱۱: خط ۱۱:
دار الصميعي  
دار الصميعي  
| مکان نشر =عربستان - رياض
| مکان نشر =عربستان - رياض
| سال نشر = |مجلد1: 1996م , 1416ق ,
| سال نشر = |مجلد1: 1996م , 1416ق ,  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14747AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14747AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14747
| کتابخوان همراه نور =14747
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۱: خط ۲۳:
}}
}}


'''لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد'''، اثر ابن قدامه مقدسی (541-620ق)، کتابی است اعتقادی در موضوع خداوند و پیامبر که بر اساس ظاهر آیات و روایات نوشته شده است.
'''لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد'''، اثر [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|ابن قدامه مقدسی]] (541-620ق)، کتابی است اعتقادی در موضوع خداوند و پیامبر که بر اساس ظاهر آیات و روایات نوشته شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۲۷: خط ۲۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در ابتدا بعد از حمد خدا، برخی از صفات خداوند را برشمرده و از لزوم اعتقاد به هر آنچه در قرآن و از طریق صحیح از پیامبر آمده، سخن به میان آورده و در لزوم ترک تأویل، تشبیه و تمثیل مطالبی بیان نموده است. ایشان نظر احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند را پذیرفته است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] درباره رؤیت خداوند با توجه به روایت نبوی «خداوند به آسمان دنیا نزول می‎کند و فرود می‎آید» و «خداوند را در روز قیامت می‎توان دید» و امثال این احادیث، می‎گوید: به این روایات ایمان داریم، آن‎ها را تصدیق می‎کنیم، او نه کیفیت دارد و نه معنی و هیچ‎یک از آن‎ها را رد نمی‎کنیم و می‎دانیم هر آنچه رسول خدا آورده حق است..<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.
نویسنده در ابتدا بعد از حمد خدا، برخی از صفات خداوند را برشمرده و از لزوم اعتقاد به هر آنچه در قرآن و از طریق صحیح از پیامبر آمده، سخن به میان آورده و در لزوم ترک تأویل، تشبیه و تمثیل مطالبی بیان نموده است. ایشان نظر احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند را پذیرفته است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] درباره رؤیت خداوند با توجه به روایت نبوی «خداوند به آسمان دنیا نزول می‌کند و فرود می‌آید» و «خداوند را در روز قیامت می‌توان دید» و امثال این احادیث، می‌گوید: به این روایات ایمان داریم، آن‌ها را تصدیق می‌کنیم، او نه کیفیت دارد و نه معنی و هیچ‎یک از آن‌ها را رد نمی‌کنیم و می‌دانیم هر آنچه رسول خدا آورده حق است..<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.


ایشان در ادامه با ذکر مطالبی از برخی از علما، لزوم پذیرش نظرات سلف و قبول هر آنچه درباره خداوند در آیات و روایات صحیح مبنی بر جسمانیت خداوند، آمده، تأکید می‎نماید و می‎گوید: نباید این آیات و روایات را رد یا تأویل نمود، بلکه فقط باید آن‎ها را پذیرفت<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>.
ایشان در ادامه با ذکر مطالبی از برخی از علما، لزوم پذیرش نظرات سلف و قبول هر آنچه درباره خداوند در آیات و روایات صحیح مبنی بر جسمانیت خداوند، آمده، تأکید می‌نماید و می‌گوید: نباید این آیات و روایات را رد یا تأویل نمود، بلکه فقط باید آن‌ها را پذیرفت<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>.


ابن قدامه در ابتدای فصول کتاب، از یکی از صفات خداوند به نام متکلم بودن سخن به میان آورده است. او می‎گوید: این صفت یکی از صفات قدیم خداوند است و هر‎کس که خداوند بخواهد از انسان‎ها و ملائکه می‎تواند صدای خداوند را بشنوند. خداوند خود در این‎باره گفته است: '''وَ كلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكلِيماً''' (نساء: 164) و یا '''قٰالَ يٰا مُوسىٰ إِنِّي اِصْطَفَيتُك عَلَى اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِي وَ بِكلاٰمِي''' (اعراف: 144). علاوه بر آن روایاتی نیز در این زمینه آمده است؛ همچون روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر که آن حضرت فرمود: «زمانی که خداوند با پیامبرش به‎وسیله وحی سخن می‎گوید، اهل آسمان صدای او را می‎شنوند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
ابن قدامه در ابتدای فصول کتاب، از یکی از صفات خداوند به نام متکلم بودن سخن به میان آورده است. او می‌گوید: این صفت یکی از صفات قدیم خداوند است و هر‎کس که خداوند بخواهد از انسان‌ها و ملائکه می‌تواند صدای خداوند را بشنوند. خداوند خود در این‌باره گفته است: '''وَ كلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكلِيماً''' (نساء: 164) و یا '''قٰالَ يٰا مُوسىٰ إِنِّي اِصْطَفَيتُك عَلَى اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِي وَ بِكلاٰمِي''' (اعراف: 144). علاوه بر آن روایاتی نیز در این زمینه آمده است؛ همچون روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر که آن حضرت فرمود: «زمانی که خداوند با پیامبرش به‌وسیله وحی سخن می‌گوید، اهل آسمان صدای او را می‌شنوند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


دراین‎بین، قرآن کریم نیز از قبیل کلام خداوند سبحان بشمار می‎رود؛ قرآنی که طبق روایت نبوی، خواندن هر حرف از آن ده حسنه دارد و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] درباره آن فرموده: هرکس به یک حرف آن، کافر شود، همانا به تمام آن کافر شده است<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.
دراین‌بین، قرآن کریم نیز از قبیل کلام خداوند سبحان بشمار می‌رود؛ قرآنی که طبق روایت نبوی، خواندن هر حرف از آن ده حسنه دارد و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] درباره آن فرموده: هرکس به یک حرف آن، کافر شود، همانا به تمام آن کافر شده است<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.


نویسنده، معتقد است که خداوند در قیامت قابل رؤیت است. مؤمنان، پروردگارشان را با چشمانشان می‎بینند و او را زیارت می‎کنند و با او هم‎کلام می‎شوند و خداوند در این‎باره در قرآن فرموده: '''وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ''' (سوره قیامت: 22-23)؛ «در آن روز چهره‎هایی شادند؛ به‎سوی پروردگارشان می‎نگرند». علاوه بر این پیامبر نیز فرموده است: به‎زودی پروردگارتان را می‎بینید؛ همان ‎طور که ماه را می‎بینید و در رؤیت او با همدیگر تصادم نمی‎کنید<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
نویسنده، معتقد است که خداوند در قیامت قابل رؤیت است. مؤمنان، پروردگارشان را با چشمانشان می‌بینند و او را زیارت می‌کنند و با او هم‌کلام می‌شوند و خداوند در این‌باره در قرآن فرموده: '''وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ''' (سوره قیامت: 22-23)؛ «در آن روز چهره‌هایی شادند؛ به‌سوی پروردگارشان می‌نگرند». علاوه بر این پیامبر نیز فرموده است: به‌زودی پروردگارتان را می‌بینید؛ همان ‎طور که ماه را می‌بینید و در رؤیت او با همدیگر تصادم نمی‌کنید<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.


ایشان در تعریف ایمان گفته که ایمان اقرار با زبان، عمل با ارکان و اعضای بدن و اعتقاد با قلب است. طاعت و بندگی موجب ازدیاد ایمان و عصیان باعث کم شدن آن می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. علاوه بر ایمان به خدا، ایمان به هر آنچه پیامبر به ما فرموده و از طریق صحیح به دست ما رسیده است، واجب است؛ حال فرق نمی‎کند آنچه آن حضرت فرموده، در درک ما بگنجد یا اینکه ما به آن جاهل باشیم و از حقیقت آن مطلع نباشیم؛ همچون اینکه ملک‎الموت زمانی که می‎خواست حضرت موسی را قبض روح کند، او ملک‎الموت را سیلی زد و دیده او را برکند و او به نزد پروردگارش برگشت و خداوند چشمش را دوباره برگرداند و نیز مواردی همچون خروج دجال، نزول حضرت عیسی، خروج یأجوج و مأجوج، خروج دابة الأرض، طلوع آفتاب از مغرب و امثال این موارد که با سند صحیح رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.
ایشان در تعریف ایمان گفته که ایمان اقرار با زبان، عمل با ارکان و اعضای بدن و اعتقاد با قلب است. طاعت و بندگی موجب ازدیاد ایمان و عصیان باعث کم شدن آن می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. علاوه بر ایمان به خدا، ایمان به هر آنچه پیامبر به ما فرموده و از طریق صحیح به دست ما رسیده است، واجب است؛ حال فرق نمی‌کند آنچه آن حضرت فرموده، در درک ما بگنجد یا اینکه ما به آن جاهل باشیم و از حقیقت آن مطلع نباشیم؛ همچون اینکه ملک‌الموت زمانی که می‌خواست حضرت موسی را قبض روح کند، او ملک‌الموت را سیلی زد و دیده او را برکند و او به نزد پروردگارش برگشت و خداوند چشمش را دوباره برگرداند و نیز مواردی همچون خروج دجال، نزول حضرت عیسی، خروج یأجوج و مأجوج، خروج دابة الأرض، طلوع آفتاب از مغرب و امثال این موارد که با سند صحیح رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.


او درباره پیامبر می‎گوید: او خاتم پیامبران و سید مرسلین است و ایمان بنده صحیح نیست، مگر اینکه ایمان به رسالت و شهادت به نبوتش دهد. افضل امت پیامبر، آن چهار خلیفه به‎‎ترتیب می‎باشند. در این‎باره عبدالله بن عمر نقل می‎کند که ما در زمان پیامبر چنین می‎گفتیم و پیامبر منکر آن نشد و نیز اینکه اجماع صحابه بر این است که بعد از پیامبر، ابوبکر نسبت به بقیه صحابه مقدم است و با او بیعت نمودند.
او درباره پیامبر می‌گوید: او خاتم پیامبران و سید مرسلین است و ایمان بنده صحیح نیست، مگر اینکه ایمان به رسالت و شهادت به نبوتش دهد. افضل امت پیامبر، آن چهار خلیفه به‎‎ترتیب می‌باشند. در این‌باره عبدالله بن عمر نقل می‌کند که ما در زمان پیامبر چنین می‌گفتیم و پیامبر منکر آن نشد و نیز اینکه اجماع صحابه بر این است که بعد از پیامبر، ابوبکر نسبت به بقیه صحابه مقدم است و با او بیعت نمودند.


نویسنده در پایان نیز به چند امر مستحبی که از آن به سنت یاد کرده، اشاره نموده است؛ اموری چون دوستی با اصحاب رسول خدا و ذکر محاسن آن‎ها، اعتقاد به اینکه همسران پیامبر همان امهات مؤمنین هستند که مبرا از هر عمل سویی هستند... و اینکه معاویه خال (دایی) مؤمنین و کاتب وحی و یکی از خلفای مسلمانان است و..<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>.
نویسنده در پایان نیز به چند امر مستحبی که از آن به سنت یاد کرده، اشاره نموده است؛ اموری چون دوستی با اصحاب رسول خدا و ذکر محاسن آن‌ها، اعتقاد به اینکه همسران پیامبر همان امهات مؤمنین هستند که مبرا از هر عمل سویی هستند... و اینکه معاویه خال (دایی) مؤمنین و کاتب وحی و یکی از خلفای مسلمانان است و..<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این اثر خالی از هرگونه پاورقی و فهارس می‎باشد.
این اثر خالی از هرگونه پاورقی و فهارس می‌باشد.


==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references />


خط ۵۳: خط ۵۵:


   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت]]
[[رده:سال97-1اردیبهشت الی31]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش