۱۴۶٬۳۲۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'به'''' به 'به '''') |
||
| (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =اصول مهذبة | | عنوانهای دیگر =اصول مهذبة | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[تبریزی، غلامحسین]] ( | [[تبریزی، غلامحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 159/8 /ع2خ8 | | کد کنگره =BP 159/8 /ع2خ8 | ||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02707AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02707 | |||
| کتابخوان همراه نور =02707 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۲۳: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''الاصول المهذبه''' تألیف شيخ غلامحسين مجتهد تبريزى از كتب اصولى است كه در جهت تهذيب علم اصول از مباحث طولانى و غير ضرورى به نگارش در آمده است. | '''الاصول المهذبه ''' تألیف [[تبریزی، غلامحسین|شيخ غلامحسين مجتهد تبريزى]] از كتب اصولى است كه در جهت تهذيب علم اصول از مباحث طولانى و غير ضرورى به نگارش در آمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
كتاب شامل دو قسمت است كه قسمت اول از ادله لفظيّه و قسمت دوم از ادله عقليّه بحث مىكند كه در ضمن مقاصد و مباحثى بيان شده است. مطالب با قلمى روان و بيانى رسا نگاشته شده و مؤلف ساير بزرگان علم اصول را نيز دعوت نموده كه مباحث اصولى را به سادهترين وجه بنويسند. | كتاب شامل دو قسمت است كه قسمت اول از ادله لفظيّه و قسمت دوم از ادله عقليّه بحث مىكند كه در ضمن مقاصد و مباحثى بيان شده است. مطالب با قلمى روان و بيانى رسا نگاشته شده و مؤلف ساير بزرگان علم اصول را نيز دعوت نموده كه مباحث اصولى را به سادهترين وجه بنويسند. | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
بخش ادله عقليه نيز حجيت ظن و قطع، حجيت قرآن كريم، اجماع، و خبر واحد، اصول عمليّه (اصل برائت، احتياط، تخيير)، قاعده لاضرر، استصحاب، تعادل و تراجيح، و مباحثى ديگرى را در بردارد. | بخش ادله عقليه نيز حجيت ظن و قطع، حجيت قرآن كريم، اجماع، و خبر واحد، اصول عمليّه (اصل برائت، احتياط، تخيير)، قاعده لاضرر، استصحاب، تعادل و تراجيح، و مباحثى ديگرى را در بردارد. | ||
مؤلف، مباحث اجتهاد و تقليد را در كتاب نياورده است و در سبب اين موضوع اينگونه مىنويسد: «و مباحث الاجتهاد و التقليد ليست من مباحث أصول الفقه فلذا لم نذكرها.» | مؤلف، مباحث اجتهاد و تقليد را در كتاب نياورده است و در سبب اين موضوع اينگونه مىنويسد: «و مباحث الاجتهاد و التقليد ليست من مباحث أصول الفقه فلذا لم نذكرها.»<ref>ص 136 سطر آخر</ref> | ||
از مهمترين ويژگىهاى كتاب همانطور كه از نام كتاب مشخص است خلاصهنويسى مباحث اصولى و تهذيب آن از مباحث زائد مىباشد. مؤلف، طرح طولانى مباحث اصولى را تضييع عمر طلاب در مقدمات اجتهاد مىداند و تحصيل علم اصول را در حد امكانِ رد فروع به اصول و استنباط احكام كافى مىداند و به عبارت ديگر كتاب در مخالفت با زياده روى در بيان تفصيلى و مباحث غيرضرورى در علم اصول نوشته شده است. | از مهمترين ويژگىهاى كتاب همانطور كه از نام كتاب مشخص است خلاصهنويسى مباحث اصولى و تهذيب آن از مباحث زائد مىباشد. مؤلف، طرح طولانى مباحث اصولى را تضييع عمر طلاب در مقدمات اجتهاد مىداند و تحصيل علم اصول را در حد امكانِ رد فروع به اصول و استنباط احكام كافى مىداند و به عبارت ديگر كتاب در مخالفت با زياده روى در بيان تفصيلى و مباحث غيرضرورى در علم اصول نوشته شده است. | ||
در بعضى مباحث نيز نظير بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى، در حاشيه كتاب اينگونه مىنويسد:و قد كان بعض الأساتيد كثيرا يقول في الدرس هذا مبحث علمي و إن لم يكن له فائدة فقهية، و لكن نقول الغاية القصوى من أصول الفقه هي هذه و لو لم تكن لمبحث هذه الفائدة فإعراضنا عنه أولى. | در بعضى مباحث نيز نظير بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى، در حاشيه كتاب اينگونه مىنويسد:و قد كان بعض الأساتيد كثيرا يقول في الدرس هذا مبحث علمي و إن لم يكن له فائدة فقهية، و لكن نقول الغاية القصوى من أصول الفقه هي هذه و لو لم تكن لمبحث هذه الفائدة فإعراضنا عنه أولى.<ref>حاشيه صفحه 12</ref> | ||
مؤلف نظر موافقى نسبت به طرح مباحث فلسفى در اصول ندارد و مكررا در كتاب به اين مسأله توجه مىدهد حتى در بحث «متعلّق امر» اينگونه مىنويسد:و لا يحتاج ذلك إلى معرفة أصالة الماهية و الوجود... و الأولى أن لا يختلط هذه المباحث بمباحث أصول الفقه. | مؤلف نظر موافقى نسبت به طرح مباحث فلسفى در اصول ندارد و مكررا در كتاب به اين مسأله توجه مىدهد حتى در بحث «متعلّق امر» اينگونه مىنويسد:و لا يحتاج ذلك إلى معرفة أصالة الماهية و الوجود... و الأولى أن لا يختلط هذه المباحث بمباحث أصول الفقه. | ||
هچنين مىنويسد:إن مشرب الفلسفة المتداولة مع قطع النظر عن سقمه و فساده لا يلائم مشرب الفقاهة و بينهما بون بعيد و نحن مشغولون بفهم الأحكام الإلهية عن الآيات و الآثار المعصومية. | هچنين مىنويسد:إن مشرب الفلسفة المتداولة مع قطع النظر عن سقمه و فساده لا يلائم مشرب الفقاهة و بينهما بون بعيد و نحن مشغولون بفهم الأحكام الإلهية عن الآيات و الآثار المعصومية.<ref>صفحه 28</ref> | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== | ||
آنچنانكه در مقدمه مؤلف آمده است تأليف كتاب در سال 1370ق به پايان رسيده است و در سال 1372ق توسط سيد جواد علم الهدى خراسانى استنساخ شده است. | |||
==پانویس == | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
==متن كتاب== | ==متن كتاب== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||