نهج الحق و كشف الصدق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR10836J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
[[حسینی، فرج‌الله]] (حاشيه نويس)
[[حسینی، فرج‌الله]] (حاشيه نويس)


[[صدر، رضا]] (مقدمهنويس)
[[صدر، رضا]] (مقدمه‌نويس)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
خط ۳۷: خط ۳۷:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|10836
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10836AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۵: خط ۴۵:




كتاب نهج الحق علامه حلى يكى از استدلالى‌ترين كتب
كتاب نهج الحق علامه حلى يكى از استدلالى‌ترين كتب اعتقادى شيعه است.مولف در اين كتاب براهينى را ذكر مى‌كرده و
به عنوان عقيدۀ خود انتخاب مى‌كند.اين كتاب به گفته مولف به‌طور مختصر و بدون زوائد نوشته شده است.
كتاب نهج الحق را علامه به امر سلطان محمد خدابنده(اولجايتو)نگاشته است.اين كتاب علاوه بر مباحث اعتقادى،به بخشى از مباحث فقهى و اصول فقه هم پرداخته است.


اعتقادى شيعه است.مولف در اين كتاب براهينى را ذكر مى‌كرده و
بعد از وفات مولف،فضل بن روزبهان اصفهانى در رد و نقض اين كتاب كتابى تاليف نمود به نام«ابطال الباطل و اهمال كشف العاطل».شهيد قاضى سيد نور الله شوشترى كتاب روزبهان را نقد و از آراء علامۀ حلى دفاع نمود، او كتاب خود را«احقاق حق»نام نهاد.وقتى عامه از كتاب قاضى اطلاع پيدا كردند او را آنقدر مورد ضرب و شتم قرار دادند كه بالأخره در سال 1019 ه‍.ق به شهادت رسيد.
 
به عنوان عقيدۀ خود انتخاب مى‌كند.اين
 
كتاب به گفته مولف به‌طور مختصر و بدون زوائد نوشته شده است.
 
كتاب نهج الحق را علامه به امر سلطان محمد خدابنده(اولجايتو)نگاشته
 
است.اين كتاب علاوه بر مباحث اعتقادى،به بخشى از مباحث فقهى و
 
اصول فقه هم پرداخته است.
 
بعد از وفات مولف،فضل بن روزبهان اصفهانى در رد و نقض اين كتاب
 
كتابى تاليف نمود به نام«ابطال الباطل و اهمال كشف العاطل».شهيد قاضى
 
سيد نور الله شوشترى كتاب روزبهان را نقد و از آراء علامۀ حلى دفاع نمود،
 
او كتاب خود را«احقاق حق»نام نهاد.وقتى عامه از كتاب قاضى اطلاع
 
پيدا كردند او را آنقدر مورد ضرب و شتم قرار دادند كه بالأخره در سال 1019 ه‍.ق به شهادت رسيد.


==ساختار كتاب:==
==ساختار كتاب:==
خط ۷۳: خط ۵۵:


كتاب به‌طور كلى در هشت مساله،مباحث مربوط به عقائد،اصول فقه و فقه را بيان
كتاب به‌طور كلى در هشت مساله،مباحث مربوط به عقائد،اصول فقه و فقه را بيان
كرده است.
كرده است.


المسألة الاولى:مسأله اول در مورد محسوسات مى‌باشد.مولف مى‌گويد:محسوسات اصل اعتقادات مى‌باشد.اين مسأله از هفت بحث تشكيل يافته است.مباحثى همچون:
المسألة الاولى:مسأله اول در مورد محسوسات مى‌باشد.مولف مى‌گويد:محسوسات اصل اعتقادات مى‌باشد.اين مسأله از هفت بحث تشكيل يافته است.مباحثى همچون:


ادراك،شرائط روية،وجوب روية،امتناع ادراك با فقدان شرائط و اينكه
ادراك،شرائط روية،وجوب روية،امتناع ادراك با فقدان شرائط و اينكه خداوند رويت نمى‌شود.
 
المسألة الثانية:در مورد مباحث نظر مى‌باشد.در اين مسأله مولف طى 7 بحث از كيفيت علم به نتيجه در قضايا،واجب بودن نظر عقلا و واجب بودن معرفت عقلا بحث مى‌كند.
خداوند رويت نمى‌شود.
 
المسألة الثانية:در مورد مباحث نظر مى‌باشد.در اين مسأله مولف طى 7 بحث
 
از كيفيت علم به نتيجه در قضايا،واجب بودن نظر عقلا و واجب بودن معرفت
 
عقلا بحث مى‌كند.
 
المسألة الثالثة:مباحث مربوط به صفات خداوند و عدل مى‌باشد.اين مسأله
 
از 11 مبحث تشكيل يافته است؛مباحثى پيرامون قدرت خداوند،جسم نبودن او،
 
جهت نداشتن،اتحاد و طول نداشتن در غير،مباحثى پيرامون كلام الهى و...مطرح
 
شده است.بحث يازدهم اين مسأله مربوط به عدل مى‌باشد اين از
 
19 مطلب تشكيل يافته است كه مولف طى اين 19 مطلب ادلۀ عدالت خداوند،
 
بيان و ادله جبريون و قدريها را مورد انتقاد قرار داده و از
 
حسن و قبح افعال،كسب،اراده،تكليف و اعراض بحث مى‌كند.
 
المسألة الرابعة فى النبوة:اين مسأله كه بيشتر در مورد نبوت خاصه مى‌باشد از
 
3 مبحث تشكيل يافته است؛اثبات نبوت حضرت خاتم(ص)،عصمت انبياء(ع)و
 
منزه بودن پيامبر(ص)از دنائت پدران و ناپاكى مادران.
 
المسألة الخامسة:در رابطه با مباحث مربوط به امامت است كه از چهار
 
مبحث تشكيل يافته است.مبحث اول در وجوب عصمت امام،مبحث دوم در
 
اثبات افضليت امام از رعيت،مبحث سوم در طريق تعيين امام و
 
مبحث چهارم در تعيين امام است.مولف در ابتدا به ادلۀ عقلى و سپس به ادلۀ نقلى بر
 
امامت بلافصل امير المومنين(ع)استدلال مى‌كند.علامۀ حلى در ادلۀ نقلى كه


خود بدو قسم تقسيم شده است ابتدا آيات را كه 84 آيه مى‌باشد،ذكر كرده و سپس
المسألة الثالثة:مباحث مربوط به صفات خداوند و عدل مى‌باشد.اين مسأله از 11 مبحث تشكيل يافته است؛مباحثى پيرامون قدرت خداوند،جسم نبودن او، جهت نداشتن،اتحاد و طول نداشتن در غير،مباحثى پيرامون كلام الهى و...مطرح
شده است.بحث يازدهم اين مسأله مربوط به عدل مى‌باشد اين از 19 مطلب تشكيل يافته است كه مولف طى اين 19 مطلب ادلۀ عدالت خداوند، بيان و ادله جبريون و قدريها را مورد انتقاد قرار داده و از حسن و قبح افعال،كسب،اراده،تكليف و اعراض بحث مى‌كند.


روايات را كه 27 روايت از پيامبر مى‌باشد ذكر نموده است.او سپس به بيان فضائل
المسألة الرابعة فى النبوة:اين مسأله كه بيشتر در مورد نبوت خاصه مى‌باشد از 3 مبحث تشكيل يافته است؛اثبات نبوت حضرت خاتم(ص)،عصمت انبياء(ع)و منزه بودن پيامبر(ص)از دنائت پدران و ناپاكى مادران.
 
امير المومنين پرداخته و بعد از آن به بخشى از مطاعن خلفاى ثلاثه اشاره مى‌كند
 
مولف در پايان اين مبحث به بعضى از مطاعن معاويه و همچنين بعضى از صحابه


المسألة الخامسة:در رابطه با مباحث مربوط به امامت است كه از چهار مبحث تشكيل يافته است.مبحث اول در وجوب عصمت امام،مبحث دوم در اثبات افضليت امام از رعيت،مبحث سوم در طريق تعيين امام و مبحث چهارم در تعيين امام است.مولف در ابتدا به ادلۀ عقلى و سپس به ادلۀ نقلى بر امامت بلافصل امير المومنين(ع)استدلال مى‌كند.علامۀ حلى در ادلۀ نقلى كه خود بدو قسم تقسيم شده است ابتدا آيات را كه 84 آيه مى‌باشد،ذكر كرده و سپس روايات را كه 27 روايت از پيامبر مى‌باشد ذكر نموده است.او سپس به بيان فضائل امير المومنين پرداخته و بعد از آن به بخشى از مطاعن خلفاى ثلاثه اشاره مى‌كند مولف در پايان اين مبحث به بعضى از مطاعن معاويه و همچنين بعضى از صحابه
اشاره نموده است.او بحثى نيز پيرامون كارهاى عايشه دارد.
اشاره نموده است.او بحثى نيز پيرامون كارهاى عايشه دارد.


المسألة السادسة:در مسائل مربوط به معاد مى‌باشد.مولف در اين مسأله تنها
المسألة السادسة:در مسائل مربوط به معاد مى‌باشد.مولف در اين مسأله تنها دو مبحث از مباحث معاد،يعنى اثبات معاد جسمانى و بحث استحقاق ثواب و عقاب را مورد بحث و بررسى قرار داده است.
 
دو مبحث از مباحث معاد،يعنى اثبات معاد جسمانى و بحث استحقاق ثواب و عقاب
 
را مورد بحث و بررسى قرار داده است.
 
المسألة السابعة:مولف در اين مسأله مباحثى را پيرامون اصول فقه مطرح كرده است.مطالب
 
اين مسأله در دو فصل تنظيم شده‌اند:فصل اول مباحث مربوط به تكليف همچون
 
حكم،اقسام واجب،مخاطب تكليف بودن كفار،انقطاع تكليف و تعلق تكليف‌به محال و فصل دوم مباحث مربوط به ادله مى‌باشد؛مباحثى همچون كتاب،


المسألة السابعة:مولف در اين مسأله مباحثى را پيرامون اصول فقه مطرح كرده است.مطالب اين مسأله در دو فصل تنظيم شده‌اند:فصل اول مباحث مربوط به تكليف همچون حكم،اقسام واجب،مخاطب تكليف بودن كفار،انقطاع تكليف و تعلق تكليف‌به محال و فصل دوم مباحث مربوط به ادله مى‌باشد؛مباحثى همچون كتاب،
اجماع،خبر،قياس،استحسان،اجتهاد و...
اجماع،خبر،قياس،استحسان،اجتهاد و...


المسألة الثامنة:در اين مساله مباحث مربوط به فقه در 17 فصل بيان
المسألة الثامنة:در اين مساله مباحث مربوط به فقه در 17 فصل بيان شده است.در واقع هريك از فصل‌ها به نام يكى از ابواب فقهى مى‌باشد و مولف در هريك از آنها موارد اختلافى بين شيعۀ اماميه و ديگر مذاهب اسلامى را
 
شده است.در واقع هريك از فصل‌ها به نام يكى از ابواب فقهى مى‌باشد
 
و مولف در هريك از آنها موارد اختلافى بين شيعۀ اماميه و ديگر مذاهب اسلامى را
 
بيان مى‌كند.
بيان مى‌كند.


خط ۱۵۳: خط ۸۱:




1-تناسب مطالب:گرچه مولف اين كتاب را در اصول عقائد نوشته است و
1-تناسب مطالب:گرچه مولف اين كتاب را در اصول عقائد نوشته است و از همۀ اصول بحث نموده است،اما چون بيشترين توجه ايشان دفاع از مذهب اماميه بوده و از سوى ديگر اساسى‌ترين فرق بين شيعۀ اماميه و اهل سنت مسأله
امامت مى‌باشد،لذا حدود 40 درصد مطالب كتاب مباحث مربوط به امامت است.همچنين در مباحث ديگر بيشتر مباحث تطبيقى بين شيعه و اهل تسنن مورد بحث و بررسى واقع شده است.


از همۀ اصول بحث نموده است،اما چون بيشترين توجه ايشان دفاع از مذهب اماميه
2-تأثير كتاب در مخالفين:از آنجائى كه مولف ابحاث و ادلۀ اين كتاب را بدون تعصب به مذهب خاصى بيان نموده است بلكه او ادله‌اى را بيان نموده و در آخر آنچه برهان مطابق آن بوده همان معتقد مولف گشته است.ازاين‌روتاثير بسزائى در مخالفين بدون تعصب مى‌گذارد و شايد همين علت باعث شده است كه روزبهان اصفهانى اين كتاب را نقض كند و مدافع اين كتاب يعنى قاضى سيد نور الله شوشترى را به شهادت برسانند.
 
بوده و از سوى ديگر اساسى‌ترين فرق بين شيعۀ اماميه و اهل سنت مسأله
 
امامت مى‌باشد،لذا حدود 40 درصد مطالب كتاب مباحث مربوط به امامت
 
است.همچنين در مباحث ديگر بيشتر مباحث تطبيقى بين شيعه و اهل تسنن
 
مورد بحث و بررسى واقع شده است.
 
2-تأثير كتاب در مخالفين:از آنجائى كه مولف ابحاث و ادلۀ اين كتاب
 
را بدون تعصب به مذهب خاصى بيان نموده است بلكه او ادله‌اى را بيان
 
نموده و در آخر آنچه برهان مطابق آن بوده همان معتقد مولف گشته است.ازاين‌روتاثير بسزائى در مخالفين بدون تعصب مى‌گذارد و شايد همين علت باعث شده است
 
كه روزبهان اصفهانى اين كتاب را نقض كند و مدافع اين كتاب يعنى قاضى
 
سيد نور الله شوشترى را به شهادت برسانند.


==نسخه‌شناسى:==
==نسخه‌شناسى:==
خط ۱۸۸: خط ۹۹:
4-در سال 1410 توسط الشركة العالمية للكتاب با تحقيق فرج الله حسينى.
4-در سال 1410 توسط الشركة العالمية للكتاب با تحقيق فرج الله حسينى.


5-نسخه موجود در برنامه:اين نسخه در سال 1408 ه‍.ق در قم توسط
5-نسخه موجود در برنامه:اين نسخه در سال 1408 ه‍.ق در قم توسط موسسه دار الهجرة،با تصحيح شيخ عين الله حسنى ارموى و با مقدمۀ آقاى رضا صدر در 608 صفحه به چاپ رسيده است و تاكنون چندين مرتبه تجديد چاپ شده است.مقدمۀ اين نسخه در مورد شخصيت علامه حلى و آثار او مى‌باشد.
 
موسسه دار الهجرة،با تصحيح شيخ عين الله حسنى ارموى و با مقدمۀ آقاى رضا صدر
 
در 608 صفحه به چاپ رسيده است و تاكنون چندين مرتبه تجديد چاپ
 
شده است.مقدمۀ اين نسخه در مورد شخصيت علامه حلى و آثار او مى‌باشد.


اين نسخه شامل فهرست مصادر و مآخذ و فهرست مطالب مى‌باشد.
اين نسخه شامل فهرست مصادر و مآخذ و فهرست مطالب مى‌باشد.
خط ۲۱۱: خط ۱۱۶:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
۰

ویرایش