مینوی، مجتبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸
غنی سازی متن
(غنی یازی متن)
(غنی سازی متن)
خط ۴۲: خط ۴۲:
در سال 1282ش، در تهران به دنيا آمد. دوران كودكى وى در سامره گذشت. پدرش براى درس فقه و اصول به آن شهر رفته بود و در آنجا از [[شیرازی، محمدتقی بن محب‌علی|میرزا محمدتقى شيرازى]] درس مى‌گرفت. از سه سالگى تا نه سالگى او در آن شهر گذشت و در همان جا به مكتب مى‌رفت و پنج سال و سه ماه بيشتر نداشت كه به خواندن قرآن و گلستان و حافظ مشغول شد.
در سال 1282ش، در تهران به دنيا آمد. دوران كودكى وى در سامره گذشت. پدرش براى درس فقه و اصول به آن شهر رفته بود و در آنجا از [[شیرازی، محمدتقی بن محب‌علی|میرزا محمدتقى شيرازى]] درس مى‌گرفت. از سه سالگى تا نه سالگى او در آن شهر گذشت و در همان جا به مكتب مى‌رفت و پنج سال و سه ماه بيشتر نداشت كه به خواندن قرآن و گلستان و حافظ مشغول شد.


پس از بازگشت از سامره، نخست در مدرسه «امانت»، سپس در مدرسه «اسلام» كه سيد محمد طباطبايى، پدر سيد محمدصادق طباطبايى مشروطه‌طلب معروف، مؤسس آن مدرسه بود و ناظم‌الاسلام کرمانى، صاحب كتاب تاريخ بيدارى ايرانيان، معلم و ناظم آنجا بود مشغول به تحصيل شد.
پس از بازگشت از سامره، نخست در مدرسه «امانت»، سپس در مدرسه «اسلام» كه سيد محمد طباطبايى، پدر سيد محمدصادق طباطبايى مشروطه‌طلب معروف، مؤسس آن مدرسه بود و [[ناظم الاسلام کرمانی، محمد بن علی|ناظم‌الاسلام کرمانى]]، صاحب كتاب [[تاریخ بیداری ایرانیان|تاريخ بيدارى ايرانيان،]] معلم و ناظم آنجا بود مشغول به تحصيل شد.


بعد از آن به مدرسه «افتخاريّه» و سپس به دارالفنون رفت. پس از آن، مدتى كوتاه معلم شد و سپس در عدليه لاهيجان به كار دفتردارى پرداخت. در سال 1299ش، وارد دارالمعلمين شد و ضمن تحصيل در دارالمعلمين، به كار تندنويسى در مجلس شوراى ملى مشغول شد. پس از آن، وارد خدمت وزارت معارف شد و براى مدت كوتاهى رياست كتابخانه معارف را برعهده گرفت.
بعد از آن به مدرسه «افتخاريّه» و سپس به دارالفنون رفت. پس از آن، مدتى كوتاه معلم شد و سپس در عدليه لاهيجان به كار دفتردارى پرداخت. در سال 1299ش، وارد دارالمعلمين شد و ضمن تحصيل در دارالمعلمين، به كار تندنويسى در مجلس شوراى ملى مشغول شد. پس از آن، وارد خدمت وزارت معارف شد و براى مدت كوتاهى رياست كتابخانه معارف را برعهده گرفت.
خط ۴۸: خط ۴۸:
وى سپس به پاريس رفت و بعد از آن، عازم لندن شد. در آنجا با علاقه فراوان به ياد گرفتن زبان انگليسى، گاه پيش اشخاص و مدتى هم در كينگز كالج و مدرسه پلى‌تكنيك مشغول گرديد.
وى سپس به پاريس رفت و بعد از آن، عازم لندن شد. در آنجا با علاقه فراوان به ياد گرفتن زبان انگليسى، گاه پيش اشخاص و مدتى هم در كينگز كالج و مدرسه پلى‌تكنيك مشغول گرديد.


وى سپس به تهران آمد و وارد خدمت معارف شد و پنج سال در تهران ماند. اين پنج سال، دوره كمال كارورى و كاربرى او بود. در همين سال‌ها بود وى نامه تنسر و نوروزنامه و اطلال شهر پارسه را چاپ كرد و با صادق هدايت كتاب مازيار را نوشت، كه تهيه قسمت تاريخى اين كتاب با وى بود و صادق قسمت نمايش را تهيه كرد و باز در همين سال‌ها بود كه وى «ويس و رامين» و جلد اول شاهنامه را چاپ كرد و خلاصه شاهنامه را هم با مرحوم [[فروغی، محمدعلی|فروغى]] تهيه كرد و شاهنشاهى ساسانيان، اثر كريستن‌سن، را ترجمه نمود. پس از چاپ اين كتاب براى دو ماهى به لندن رفت. در لندن بود كه كتاب شاهنشاهى ساسانيان توقيف شد.
وى سپس به تهران آمد و وارد خدمت معارف شد و پنج سال در تهران ماند. اين پنج سال، دوره كمال كارورى و كاربرى او بود. در همين سال‌ها بود وى نامه تنسر و نوروزنامه و اطلال شهر پارسه را چاپ كرد و با صادق هدايت كتاب مازيار را نوشت، كه تهيه قسمت تاريخى اين كتاب با وى بود و صادق قسمت نمايش را تهيه كرد و باز در همين سال‌ها بود كه وى «ويس و رامين» و جلد اول شاهنامه را چاپ كرد و خلاصه شاهنامه را هم با مرحوم [[فروغی، محمدعلی|فروغى]] تهيه كرد و شاهنشاهى ساسانيان، اثر [[کریستن‌سن، آرتور امانویل|كريستن‌سن]]، را ترجمه نمود. پس از چاپ اين كتاب براى دو ماهى به لندن رفت. در لندن بود كه كتاب شاهنشاهى ساسانيان توقيف شد.


در تمام ايام جنگ (جهانى دوم)، وى در انگلستان بود و در آنجا كارهاى مختلفى را انجام داد، از جمله ترجمه «اعلان»، نوشتن كاتالوگ كتاب‌هاى چستربيتى در سه جلد، همكارى با آرثور آپم پوپ و همسرش فيليس آكرمن در نوشتن كتاب بررسى هنرهاى ايران (وى تمام هفتاد و دو مقاله اين كتاب را مطالعه كرد و درباره هر موضوع، مطالب و يادداشت‌هايى از كتب فارسى و عربى فراهم آورد و در اختيارشان گذاشت كه همه را ذكر كرده‌اند، به‌طورى‌كه بيش از صد و پنجاه بار در اين كتاب به وى و تذكراتى كه داده است، اشاره شده است).
در تمام ايام جنگ (جهانى دوم)، وى در انگلستان بود و در آنجا كارهاى مختلفى را انجام داد، از جمله ترجمه «اعلان»، نوشتن كاتالوگ كتاب‌هاى چستربيتى در سه جلد، همكارى با آرثور آپم پوپ و همسرش فيليس آكرمن در نوشتن كتاب بررسى هنرهاى ايران (وى تمام هفتاد و دو مقاله اين كتاب را مطالعه كرد و درباره هر موضوع، مطالب و يادداشت‌هايى از كتب فارسى و عربى فراهم آورد و در اختيارشان گذاشت كه همه را ذكر كرده‌اند، به‌طورى‌كه بيش از صد و پنجاه بار در اين كتاب به وى و تذكراتى كه داده است، اشاره شده است).


وى در لندن هم تحصيل مى‌كرد و هم تدريس؛ مثلا پيش هنينگ درس پهلوى مى‌خواند و در آكسفرد تدريس مى‌كرد كه تا شروع جنگ ادامه داشت و پس از آن، مدت ده سال، براى دستگاه بى‌بى‌سى، هفته‌اى دو گفتار فرهنگى تهيه مى‌كرد كه بعدا به‌صورت مقالات متعدد در مجله يغما به چاپ رسيد و نيز به‌صورت كتاب‌هاى پانزده گفتار و عمر دوباره منتشر شد.
وى در لندن هم تحصيل مى‌كرد و هم تدريس؛ مثلا پيش هنينگ درس پهلوى مى‌خواند و در آكسفورد تدريس مى‌كرد كه تا شروع جنگ ادامه داشت و پس از آن، مدت ده سال، براى دستگاه بى‌بى‌سى، هفته‌اى دو گفتار فرهنگى تهيه مى‌كرد كه بعدا به‌صورت مقالات متعدد در مجله يغما به چاپ رسيد و نيز به‌صورت كتاب‌هاى پانزده گفتار و عمر دوباره منتشر شد.


وى در آن گفتارها كلماتى برابر اصطلاحات خارجى درست مى‌كرد كه امروزه متداول شده است، مثل: سخن‌پراكنى، منشور ملل، منشور آتلانتيك. در سال 1950م برابر با 1329ش، از لندن به استانبول رفت و در آنجا رياست دبستان ايرانيان در استانبول را براى مدت چهار ماه به عهده گرفت. وى در آنجا متوجه عظمت كتابخانه‌هاى تركيه شد و در مقاله‌اى به نام «شهر كتابخانه‌ها» - يا «شهر كتبخانه‌ها» - در باب اهميت تركيه و انگلستان از لحاظ كتابخانه، مطالبى نوشت. پس از برگشتن به ايران، اقدام كرد كه از كتاب‌هاى موجود در كتابخانه‌هاى تركيه عكس‌بردارى شود.
وى در آن گفتارها كلماتى برابر اصطلاحات خارجى درست مى‌كرد كه امروزه متداول شده است، مثل: سخن‌پراكنى، منشور ملل، منشور آتلانتيك. در سال 1950م برابر با 1329ش، از لندن به استانبول رفت و در آنجا رياست دبستان ايرانيان در استانبول را براى مدت چهار ماه به عهده گرفت. وى در آنجا متوجه عظمت كتابخانه‌هاى تركيه شد و در مقاله‌اى به نام «شهر كتابخانه‌ها» - يا «شهر كتبخانه‌ها» - در باب اهميت تركيه و انگلستان از لحاظ كتابخانه، مطالبى نوشت. پس از برگشتن به ايران، اقدام كرد كه از كتاب‌هاى موجود در كتابخانه‌هاى تركيه عكس‌بردارى شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش