محافل المؤمنين في ذيل مجالس المؤمنين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جلال الدّين' به 'جلال‌الدّين'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدّين' به 'جلال‌الدّين')
خط ۸۹: خط ۸۹:
يكى ديگر از اشتباه‌هاى مؤلّف در اين كتاب آن است كه ترجمه مير كلان استرآبادى را ذيل عنوان مير عبدالحسين استرآبادى ذكر كرده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/30|همان]]</ref>
يكى ديگر از اشتباه‌هاى مؤلّف در اين كتاب آن است كه ترجمه مير كلان استرآبادى را ذيل عنوان مير عبدالحسين استرآبادى ذكر كرده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/30|همان]]</ref>


امّا مؤلّف در شيعه‌شناسى دچار اشتباه شده است. او جلال الدّين اكبر شاه را در اين كتاب جزو پادشاهان شيعه به شمار آورده است، درحالى‌كه به گواهى همه مآخذ، وى نخست سنّى مذهب بود و سپس در ايام سلطنت خود آيينى را به نام «دين الهى اكبر شاهى» ارائه داد. البتّه اكبر در اطراف خود گروهى از مردان لايق و ممتاز را از هر فرقه و نژاد گرد آورده بود كه همه خود را وقف او كرده بودند. مردان لايقى از شيعيان نيز در خدمت او بودند. امّا هر جا لازم بود دستور قتل شيعيان را صادر مى‌كرد. از جمله براى خواباندن فتنه و سركشى‌هاى مخالفان، دستور قتل مرد لايقى چون بيرم خان را صادر كرد<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/33|همان، ص سى‌وسه]]</ref>
امّا مؤلّف در شيعه‌شناسى دچار اشتباه شده است. او جلال‌الدّين اكبر شاه را در اين كتاب جزو پادشاهان شيعه به شمار آورده است، درحالى‌كه به گواهى همه مآخذ، وى نخست سنّى مذهب بود و سپس در ايام سلطنت خود آيينى را به نام «دين الهى اكبر شاهى» ارائه داد. البتّه اكبر در اطراف خود گروهى از مردان لايق و ممتاز را از هر فرقه و نژاد گرد آورده بود كه همه خود را وقف او كرده بودند. مردان لايقى از شيعيان نيز در خدمت او بودند. امّا هر جا لازم بود دستور قتل شيعيان را صادر مى‌كرد. از جمله براى خواباندن فتنه و سركشى‌هاى مخالفان، دستور قتل مرد لايقى چون بيرم خان را صادر كرد<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/33|همان، ص سى‌وسه]]</ref>


از ديگر كسانى كه مؤلّف او را شيعه شناسانده اورنگ زيب است. حكايتى كه مؤلّف دليل بر تشيع او دانسته است، مأخذ معتبرى ندارد، وانگهى همه مآخذ دلالت بر آن دارد كه اورنگ زيب سنّى متعصّب و متصلّب بوده است و شمار زيادى از شيعيان به دستور او به قتل رسيده‌اند<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/34|همان، ص سى‌وچهار]]</ref>
از ديگر كسانى كه مؤلّف او را شيعه شناسانده اورنگ زيب است. حكايتى كه مؤلّف دليل بر تشيع او دانسته است، مأخذ معتبرى ندارد، وانگهى همه مآخذ دلالت بر آن دارد كه اورنگ زيب سنّى متعصّب و متصلّب بوده است و شمار زيادى از شيعيان به دستور او به قتل رسيده‌اند<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19644/1/34|همان، ص سى‌وچهار]]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش