۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىگ' به 'میگ') |
جز (جایگزینی متن - 'مىشد' به 'میشد') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
اینکه تشیع از چه زمانی پدید آمده از جمله پرسشهای اساسی است که نویسنده به چهار نظریه در این رابطه اشاره میکند. از زمان رسول اکرم(ص)، از روز سقیفه، از جنگ جمل و بعد از برگشت حضرت علی از صفین(ع). سپس نظریه اول را تأیید کرده و مینویسد عقیده من آن است که بذر تشیع علوى به معناى عقیدتى آن در زمان خود پیامبر(ص) پاشیده شد و قبل از اینکه حضرت على(ع) عهدهدار خلافت مسلمانان گردد، رشد کرد. دو دلیل مهم این ادعا حدیثهایی است که دراینباره وارد شده و وصیت پیامبر اکرم(ص) در مورد امامت و خلافت حضرت على(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص38؛ همان، ص53</ref>. | اینکه تشیع از چه زمانی پدید آمده از جمله پرسشهای اساسی است که نویسنده به چهار نظریه در این رابطه اشاره میکند. از زمان رسول اکرم(ص)، از روز سقیفه، از جنگ جمل و بعد از برگشت حضرت علی از صفین(ع). سپس نظریه اول را تأیید کرده و مینویسد عقیده من آن است که بذر تشیع علوى به معناى عقیدتى آن در زمان خود پیامبر(ص) پاشیده شد و قبل از اینکه حضرت على(ع) عهدهدار خلافت مسلمانان گردد، رشد کرد. دو دلیل مهم این ادعا حدیثهایی است که دراینباره وارد شده و وصیت پیامبر اکرم(ص) در مورد امامت و خلافت حضرت على(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص38؛ همان، ص53</ref>. | ||
در دومین فصل کتاب نامهای مختلف شیعه ذکر شده است. از احادیث و روایات به دست میآید که شیعیان و دوستداران امام صادق در دوران گذشته به نام ترابیه یا شیعهعلى یا جعفریه نامیده | در دومین فصل کتاب نامهای مختلف شیعه ذکر شده است. از احادیث و روایات به دست میآید که شیعیان و دوستداران امام صادق در دوران گذشته به نام ترابیه یا شیعهعلى یا جعفریه نامیده میشدند، ولى هنوز به نام امامیه نامیده نشده بودند<ref>ر.ک: همان، ص73؛ همان، ص96</ref>. اصطلاح «امامیه» نام هیچ فرقه از فرقههاى شیعه قرار نگرفت، مگر پس از اینکه غیبت دوازدهمین امام از امامان معصوم به وقوع پیوست و روشن شد که غیبت امام دوازدهم اساس تشکل و نامگذاری فرقه امامیه بهحساب میآید و مقصود ابن جوزى نیز از این گفته که: «امامیه میگویند ممکن نیست دنیا بدون امامى از فرزندان امام حسین(ع) باشد» همین است<ref>ر.ک: همان، ص85؛ همان، ص112</ref>. | ||
از نکات جالبتوجه در این فصل عبارت «ثم بعده علی بن محمد النقی و مشهده بقم» است. نویسنده در این عبارت، مشهد و مدفن امام هادی(ع) را «قم» دانسته است. [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در ملل و نحلل به این اشتباه گرفتار شده و البته نویسنده با رعایت امانت آن را در پاورقی کتاب چنین اصلاح کرده که مشهور آن است که مدفن آن حضرت در سامرای عراق است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83 و پاورقی 37؛ ال[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، محمد بن عبدالکریم، ج 1؛ ص199</ref>. | از نکات جالبتوجه در این فصل عبارت «ثم بعده علی بن محمد النقی و مشهده بقم» است. نویسنده در این عبارت، مشهد و مدفن امام هادی(ع) را «قم» دانسته است. [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] در ملل و نحلل به این اشتباه گرفتار شده و البته نویسنده با رعایت امانت آن را در پاورقی کتاب چنین اصلاح کرده که مشهور آن است که مدفن آن حضرت در سامرای عراق است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83 و پاورقی 37؛ ال[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، محمد بن عبدالکریم، ج 1؛ ص199</ref>. |
ویرایش