الشيعة في العصر المغولي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قطب‌ الدين' به 'قطب‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'ظهير الدين' به 'ظهيرالدين')
جز (جایگزینی متن - 'قطب‌ الدين' به 'قطب‌الدين')
خط ۶۱: خط ۶۱:
در بخش بعدى مطالب از بابر شاه و تولد و شخصيت او و نيز دختر او «كلبدن بكم» كه بانويى شاعره و پاك‌دامن و صاحب‌نظر بوده سخن به ميان آمده است. «همايون‌نامه» كتابى قطور از اوست كه در آن از پدر و برادرش همايون سخن گفته است.<ref>همان، ص 32-33</ref>
در بخش بعدى مطالب از بابر شاه و تولد و شخصيت او و نيز دختر او «كلبدن بكم» كه بانويى شاعره و پاك‌دامن و صاحب‌نظر بوده سخن به ميان آمده است. «همايون‌نامه» كتابى قطور از اوست كه در آن از پدر و برادرش همايون سخن گفته است.<ref>همان، ص 32-33</ref>


بابر شاه چهار فرزند داشته كه همايون را بيش از همه دوست داشت و لذا او را وليعهد هند قرار داد. او در لغت تركى و فارسى، علم هيئت، هندسه، نجوم و شعر تبحر يافت و از شيخ ابوالقاسم جرجانى و مولانا الياس اردبيلى كتاب درة التاج [[قطب‌‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌ الدين رازى]] را فراگرفت. او در 9 جمادى الاولى 937 در شهر آكره به تخت نشست و برخى از علما با عبارت «خير الملوك» تاريخ او را نوشته‌اند.<ref>همان، ص 35</ref>
بابر شاه چهار فرزند داشته كه همايون را بيش از همه دوست داشت و لذا او را وليعهد هند قرار داد. او در لغت تركى و فارسى، علم هيئت، هندسه، نجوم و شعر تبحر يافت و از شيخ ابوالقاسم جرجانى و مولانا الياس اردبيلى كتاب درة التاج [[قطب‌‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]] را فراگرفت. او در 9 جمادى الاولى 937 در شهر آكره به تخت نشست و برخى از علما با عبارت «خير الملوك» تاريخ او را نوشته‌اند.<ref>همان، ص 35</ref>


در مبحث بعدى كتاب به جلال‌الدين اكبر (949-1014ق)پسر همايون بن بابر تيمورى مى‌رسد. اين بخش نيز با معرفى شخصيت وى شروع و در ادامه از جنگهايى كه او در آن شركت داشته سخن مى‌گويد. او به نگارش و ترجمه بسيارى از كتب دستور داد كه از آن جمله است: ترجمه حيوان الكبرى، ترجمه انجيل به فارسى، ترجمه [[كليلة و دمنة]] از فارسى غيرمتعارف به فارسى متعارف، آئين اكبرى كه كتاب قطورى است كه آن را ابى‌الفضل در سال 1004ق نوشته و بهترين كتابى است كه در زمان اكبر نوشته شده است، اكبرنامه كه در آن احوال ملوك هند از اولاد تيمور گوركان تا زمان جلال‌الدين اكبر و ديگر مصنفاتى كه بالغ بر 25 اثر است.<ref>همان، ص 74-75</ref>
در مبحث بعدى كتاب به جلال‌الدين اكبر (949-1014ق)پسر همايون بن بابر تيمورى مى‌رسد. اين بخش نيز با معرفى شخصيت وى شروع و در ادامه از جنگهايى كه او در آن شركت داشته سخن مى‌گويد. او به نگارش و ترجمه بسيارى از كتب دستور داد كه از آن جمله است: ترجمه حيوان الكبرى، ترجمه انجيل به فارسى، ترجمه [[كليلة و دمنة]] از فارسى غيرمتعارف به فارسى متعارف، آئين اكبرى كه كتاب قطورى است كه آن را ابى‌الفضل در سال 1004ق نوشته و بهترين كتابى است كه در زمان اكبر نوشته شده است، اكبرنامه كه در آن احوال ملوك هند از اولاد تيمور گوركان تا زمان جلال‌الدين اكبر و ديگر مصنفاتى كه بالغ بر 25 اثر است.<ref>همان، ص 74-75</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش