امیر‌علیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'نور الدين' به 'نورالدين')
جز (جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين')
خط ۴۲: خط ۴۲:
وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولت‌خانه، نزديك پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسين بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياث‌ الدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود.
وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولت‌خانه، نزديك پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسين بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياث‌ الدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود.


وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرف‌ الدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسين ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسين ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مى‌كرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مى‌آمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سال‌ها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مى‌كوشيد و از ميزان بار ماليات‌ها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد.
وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرف‌الدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسين ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسين ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مى‌كرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مى‌آمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سال‌ها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مى‌كوشيد و از ميزان بار ماليات‌ها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد.


نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايسته‌اى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مى‌كنند، وى زبان تركى را بر فارسى مرجح مى‌پنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت.
نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايسته‌اى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مى‌كنند، وى زبان تركى را بر فارسى مرجح مى‌پنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش