پندهای معصومین علیهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:
در باب دوم، در ده فصل زير، به ذكر پندهاى دوگانه، پرداخته شده است:
در باب دوم، در ده فصل زير، به ذكر پندهاى دوگانه، پرداخته شده است:


در فصل اول (همان، ص79) و سوم (همان، ص89)، احاديثى از پيامبر(ص) ذكر گرديده كه شيعيان از ايشان نقل كرده‌اند. از جمله اين احاديث عبارتند از: «دو طبقه از امت من‌اند كه اگر شايسته باشند، همه به صلاح آيند و اگر فاسد باشند، همه به فساد گرايند و ايشان فقها و زمامدارانند»، «منافق دورو با دو زبان به عرصه محشر آيد؛ يكى از پشت سر و ديگرى از جلو و آويخته، چنان آتش از آن مى‌بارد كه بدنش را مى‌گدازد و او را چنين معرفى مى‌كنند: اين است كه در دنيا دو زبان و دو رو داشت» و «مؤمن كسى است كه از كار نيكش خرسند و از كار بدش ناراحت شود».
در فصل اول <ref>همان، ص79</ref> و سوم <ref>همان، ص89</ref>، احاديثى از پيامبر(ص) ذكر گرديده كه شيعيان از ايشان نقل كرده‌اند. از جمله اين احاديث عبارتند از: «دو طبقه از امت من‌اند كه اگر شايسته باشند، همه به صلاح آيند و اگر فاسد باشند، همه به فساد گرايند و ايشان فقها و زمامدارانند»، «منافق دورو با دو زبان به عرصه محشر آيد؛ يكى از پشت سر و ديگرى از جلو و آويخته، چنان آتش از آن مى‌بارد كه بدنش را مى‌گدازد و او را چنين معرفى مى‌كنند: اين است كه در دنيا دو زبان و دو رو داشت» و «مؤمن كسى است كه از كار نيكش خرسند و از كار بدش ناراحت شود».


احاديث دوگانه‌اى كه اهل سنت از پيامبر(ص) نقل كرده‌اند، در فصل دوم آمده است. از جمله اين احاديث است: «هر كه دو چيز را نگهدارد، خدا او را از دو چيز حفظ مى‌كند، هر كه زبان از آبروى مردم باز دارد، خدايش از لغزش نگهدارد و هر كه خشمش را جلو گيرد، خدا عذاب خود را از او بردارد»، «آنكه طمعش اندك است، بدنى سالم و دلى با صفا دارد، طمّاع، جسمى رنجور و قلبى سنگين دارد» (همان، ص83).
احاديث دوگانه‌اى كه اهل سنت از پيامبر(ص) نقل كرده‌اند، در فصل دوم آمده است. از جمله اين احاديث است: «هر كه دو چيز را نگهدارد، خدا او را از دو چيز حفظ مى‌كند، هر كه زبان از آبروى مردم باز دارد، خدايش از لغزش نگهدارد و هر كه خشمش را جلو گيرد، خدا عذاب خود را از او بردارد»، «آنكه طمعش اندك است، بدنى سالم و دلى با صفا دارد، طمّاع، جسمى رنجور و قلبى سنگين دارد» <ref>همان، ص83</ref>.


در فصل چهارم (همان، ص91) و ششم (همان، ص94)، احاديث منقول از طرق شيعه و در فصل پنجم، احاديث منقول شيعه و سنى از حضرت على(ع) نقل شده است؛ مانند: «دوست هر كس عقل اوست و دشمنى نادانى او» (همان).
در فصل چهارم <ref>همان، ص91</ref> و ششم <ref>همان، ص94</ref>، احاديث منقول از طرق شيعه و در فصل پنجم، احاديث منقول شيعه و سنى از حضرت على(ع) نقل شده است؛ مانند: «دوست هر كس عقل اوست و دشمنى نادانى او» <ref>همان</ref>.


فصل هفتم، روايات شيعه از امام صادق(ع) را در خود جاى داده است؛ برخى از اين روايات عبارتند از: «درباره دو ناتوان از خدا بترسيد؛ يعنى يتيم و زن»؛ «هر كاسبى جنس خوب بفروشد يا بد، مردم دو دعا در حق او مى‌كنند، اگر خوب باشد گويند: خدا به تو و آن‌كه اين جنس را به تو فروخته، بركت دهد و اگر بد باشد گويند: خدا بركت را از تو و آن‌كه به تو فروخته برگيرد» (همان، ص97).
فصل هفتم، روايات شيعه از امام صادق(ع) را در خود جاى داده است؛ برخى از اين روايات عبارتند از: «درباره دو ناتوان از خدا بترسيد؛ يعنى يتيم و زن»؛ «هر كاسبى جنس خوب بفروشد يا بد، مردم دو دعا در حق او مى‌كنند، اگر خوب باشد گويند: خدا به تو و آن‌كه اين جنس را به تو فروخته، بركت دهد و اگر بد باشد گويند: خدا بركت را از تو و آن‌كه به تو فروخته برگيرد» <ref>همان، ص97</ref>.


در فصل هشتم، پندهايى از سخنان حكما، عباد و زهاد، به نقل از شيعه و سنى، آمده است؛ به عنوان مثال، از عابدى پرسيدند: در چه حالى؟ گفت ميان دو نعمت، رزقى فراوان و گناهى پوشيده (همان، ص98).
در فصل هشتم، پندهايى از سخنان حكما، عباد و زهاد، به نقل از شيعه و سنى، آمده است؛ به عنوان مثال، از عابدى پرسيدند: در چه حالى؟ گفت ميان دو نعمت، رزقى فراوان و گناهى پوشيده <ref>همان، ص98</ref>.


در فصل نهم، به بيان رواياتى از امام حسن(ع) پرداخته شده است؛ از جمله آن‌كه: يهودى ژنده‌پوش پريشان حال، ديد امام حسن(ع) لباسى فاخر و هيئتى آراسته دارد گفت: مگر پيغمبر شما نگفته: دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است؟ فرمود: چرا، گفت: پس اين چه بهشتى است من دارم و اين چه زندانى است براى شما؟ فرمود: يهودى! حديث را به غلط تفسير كرده‌اى، اگر آن ثواب و مقامى را كه خدا به من وعده داد و آن عذاب و شكنجه‌اى را كه به تو وعده داده بدانى، خواهى فهميد كه هم‌اكنون من در زندانم و تو در بهشتى. همچنين ايشان در حديث ديگرى فرموده‌اند: «علم خويش به مردم بياموز و علم دگران را فراگير، در اين صورت دانسته‌ها را انفاق كرده‌اى و ندانسته‌ها را ياد گرفته‌اى» (همان، ص106).
در فصل نهم، به بيان رواياتى از امام حسن(ع) پرداخته شده است؛ از جمله آن‌كه: يهودى ژنده‌پوش پريشان حال، ديد امام حسن(ع) لباسى فاخر و هيئتى آراسته دارد گفت: مگر پيغمبر شما نگفته: دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است؟ فرمود: چرا، گفت: پس اين چه بهشتى است من دارم و اين چه زندانى است براى شما؟ فرمود: يهودى! حديث را به غلط تفسير كرده‌اى، اگر آن ثواب و مقامى را كه خدا به من وعده داد و آن عذاب و شكنجه‌اى را كه به تو وعده داده بدانى، خواهى فهميد كه هم‌اكنون من در زندانم و تو در بهشتى. همچنين ايشان در حديث ديگرى فرموده‌اند: «علم خويش به مردم بياموز و علم دگران را فراگير، در اين صورت دانسته‌ها را انفاق كرده‌اى و ندانسته‌ها را ياد گرفته‌اى» <ref>همان، ص106</ref>.


آخرين فصل اين باب، مربوط به حديث‌هاى دوگانه در فضيلت مولاى متقيان(ع) مى‌باشد از جمله آنكه پيامبر(ص) به ايشان فرمود: «كسى تو را دوست ندارد به جز مؤمن و كسى با تو دشمن نشود، جز منافق» (همان، ص108).
آخرين فصل اين باب، مربوط به حديث‌هاى دوگانه در فضيلت مولاى متقيان(ع) مى‌باشد از جمله آنكه پيامبر(ص) به ايشان فرمود: «كسى تو را دوست ندارد به جز مؤمن و كسى با تو دشمن نشود، جز منافق» <ref>همان، ص108</ref>.


ابواب ديگر كتاب نيز به همين منوال، متناسب با عدد باب، روايات چندگانه را در خود جاى داده است.
ابواب ديگر كتاب نيز به همين منوال، متناسب با عدد باب، روايات چندگانه را در خود جاى داده است.
۰

ویرایش