الحاشية علی كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه (شیخ بهایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۳: خط ۴۳:
خوش‌طبعی این پدر و شوخ‌طبعی آن پسر، در این حاشیه فنی و در خلال مباحث تخصصی آن نیز جایی برای بروز گشوده و عاقبت عیان ساخته است که ورود مردمانی ظریف چون شیخ و پدرش در این‌گونه مباحث با محدثان صرف و اذهان تک‌رشته‌ای چه تفاوتی دارد! حتی در لحن کلام.
خوش‌طبعی این پدر و شوخ‌طبعی آن پسر، در این حاشیه فنی و در خلال مباحث تخصصی آن نیز جایی برای بروز گشوده و عاقبت عیان ساخته است که ورود مردمانی ظریف چون شیخ و پدرش در این‌گونه مباحث با محدثان صرف و اذهان تک‌رشته‌ای چه تفاوتی دارد! حتی در لحن کلام.


درباره ابراهیم بن هاشم می‌نویسد: «... هو غير مصرح بتوثيقه في كتب الرجال إلا أن مدحه متظافر، حتی أن والدي (طاب ثراه) كان يقول: إني أستحي أن أخرج حديثه من سلك الصحاح!...»....<ref>همان، ص75</ref>
درباره ابراهیم بن هاشم می‌نویسد: «... هو غير مصرح بتوثيقه في كتب الرجال إلا أن مدحه متظافر، حتی أن والدي (طاب ثراه) كان يقول: إني أستحي أن أخرج حديثه من سلك الصحاح!...».<ref>همان، ص75</ref>


در عبارتی از فقیه آمده است: «و أكبر ما يقع في البئر الإنسان...»....<ref>همان، ص131</ref>در بعض نسخ «أكثر» نوشته شده و شیخ گرایش به «أكثر» را نتیجه عدم توجه به آن دانسته که «أكبر» بودن انسان ناظر به «نزح عددی» است و... القصه می‌نویسد: «من اعترض عليه بأن الثور أكبر من الآدمي، ففيه نوع من الثورية».<ref>همان: ص132</ref>
در عبارتی از فقیه آمده است: «و أكبر ما يقع في البئر الإنسان...».<ref>همان، ص131</ref>در بعض نسخ «أكثر» نوشته شده و شیخ گرایش به «أكثر» را نتیجه عدم توجه به آن دانسته که «أكبر» بودن انسان ناظر به «نزح عددی» است و... القصه می‌نویسد: «من اعترض عليه بأن الثور أكبر من الآدمي، ففيه نوع من الثورية».<ref>همان: ص132</ref>


شیخ در این حاشیه داستان جالبی را از یک شکار شاه صفوی و مکالمه فقهی خود با شاه و سپس بحثی را که در باب ابن سینا و کتاب قانون با یکی از اطبا کرده، آورده که هم خواندنی است و هم سزاوار تدبر؛ به‌ویژه چون شیخ بلاتردید ثقه است، بل در اوج وثاقت جای دارد، ولذا در صحت ماوقع تردیدی نیست، مسئله مورد بحث او و شاه صفوی را همچنان می‌توان به‌جد گرفت و مورد موشکافی قرار داد.<ref>همان، ص97-99</ref>
شیخ در این حاشیه داستان جالبی را از یک شکار شاه صفوی و مکالمه فقهی خود با شاه و سپس بحثی را که در باب ابن سینا و کتاب قانون با یکی از اطبا کرده، آورده که هم خواندنی است و هم سزاوار تدبر؛ به‌ویژه چون شیخ بلاتردید ثقه است، بل در اوج وثاقت جای دارد، ولذا در صحت ماوقع تردیدی نیست، مسئله مورد بحث او و شاه صفوی را همچنان می‌توان به‌جد گرفت و مورد موشکافی قرار داد.<ref>همان، ص97-99</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:
اولا، تفاوت این صور با «نشخار» صرفا کتابتی (املائی) نیست و تلفظی (زبانی) هم هست؛ ثانیا، این صور لزوما «امروزینه» نیستند و در متون کهن هم دیده می‌شوند؛ ثالثا، از قضا صورت تلفظی رایج این کلمه در فارسی معیار و امروزینه، همان است که در متن کتاب آمده است.
اولا، تفاوت این صور با «نشخار» صرفا کتابتی (املائی) نیست و تلفظی (زبانی) هم هست؛ ثانیا، این صور لزوما «امروزینه» نیستند و در متون کهن هم دیده می‌شوند؛ ثالثا، از قضا صورت تلفظی رایج این کلمه در فارسی معیار و امروزینه، همان است که در متن کتاب آمده است.


در پایان نسخه حاضر فهارس فنی از قبیل: فهرست آیات، روایات، آثار و اقوال، اعلام، فرق و طوائف و مذاهب، حیوانات، کتب مذکور در متن، مصادر تحقیق و موضوعات آمده است....<ref>همان، ص152 تا 200</ref>
در پایان نسخه حاضر فهارس فنی از قبیل: فهرست آیات، روایات، آثار و اقوال، اعلام، فرق و طوائف و مذاهب، حیوانات، کتب مذکور در متن، مصادر تحقیق و موضوعات آمده است.<ref>همان، ص152 تا 200</ref>


==پانویس ==
==پانویس ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش