۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
كتاب حاضر يكى از تأليفاتى است كه به جهت آشنايى هرچه بيشتر با زيبايىها و ظرافتهاى قرآن كريم تدوين شده است. به اعتقاد [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] تنها كسانى مىتوانند از قرآن بهره كافى را ببرند كه بر اساليب متنوع زبان عرب مسلط باشند و بتوانند عبارات قرآن كريم را بهدرستى دريابند. او در اين باره مىگويد: «براى عامه مردم كه تنها به لفظ و دلالت ظاهرى توجه دارند، بسيارى از ظرافتهاى معنوى قرآن پوشيده است و قرآن از زيبايى و استحكامى برخوردار است كه جز بر اهل ذوق و ارباب بصيرت بر ديگران مخفى است و به همين جهت فقط كسانى كه از علوم كافى بهرهمند باشند و اساليب متنوع عرب را بشناسند مىتوانند فضل آن را دريابند» | كتاب حاضر يكى از تأليفاتى است كه به جهت آشنايى هرچه بيشتر با زيبايىها و ظرافتهاى قرآن كريم تدوين شده است. به اعتقاد [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] تنها كسانى مىتوانند از قرآن بهره كافى را ببرند كه بر اساليب متنوع زبان عرب مسلط باشند و بتوانند عبارات قرآن كريم را بهدرستى دريابند. او در اين باره مىگويد: «براى عامه مردم كه تنها به لفظ و دلالت ظاهرى توجه دارند، بسيارى از ظرافتهاى معنوى قرآن پوشيده است و قرآن از زيبايى و استحكامى برخوردار است كه جز بر اهل ذوق و ارباب بصيرت بر ديگران مخفى است و به همين جهت فقط كسانى كه از علوم كافى بهرهمند باشند و اساليب متنوع عرب را بشناسند مىتوانند فضل آن را دريابند».<ref>ابراهيم انيس، ص 161</ref> | ||
[[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] درباره آيه '''«و جعلنا نومكم سباتا»''' | [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] درباره آيه '''«و جعلنا نومكم سباتا»'''.<ref>نبأ /9</ref>مىگويد: منظور از «سبات»، خواب نيست، بلكه به معناى «راحتى» است؛ يعنى «ما خواب را مايه آرامش جسمتان قرار داديم» و درباره استعارهاى كه در اين آيه: '''«أ و من كان ميتا فأحييناه و جعلنا له نوراً يمشي به في الناس»'''.<ref>انعام/ 122</ref>به كار رفته است، مىگويد: منظور از «ميت»، كافر است... و در [باره] كنايهاى كه در آيه '''«و ثيابك فطهر»'''.<ref>مدثر/4</ref>؛ «جامهات را پاكيزه گردان» نهفته است، مىگويد: منظور از «ثياب» آن چيزى است كه لباس دربردارنده آن مىباشد؛ يعنى نفس انسان.<ref>همان</ref> | ||
به اعتقاد [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] يكى از اسلوبهاى قرآن، اسلوب استفهام است كه گاهى منظور از استفهام، تقرير است، مثل: '''«أ أنت قلت للناس اتخذوني و أمي إلهين من دون الله»''' | به اعتقاد [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] يكى از اسلوبهاى قرآن، اسلوب استفهام است كه گاهى منظور از استفهام، تقرير است، مثل: '''«أ أنت قلت للناس اتخذوني و أمي إلهين من دون الله»'''.<ref>مائده /116</ref>و گاهى تعجب مثل: '''«عمّ يتسائلون عن النبإ العظيم»'''.<ref>نبأ/ 1</ref>و گاهى توبيخ مثل: '''«أ تأتون الذكران من العالمين»'''.<ref>شعراء/ 165</ref>...<ref>همان</ref> | ||
نويسنده، باب اول كتاب را با اين عبارات آغاز كرده است كه تنها كسى مىتواند به فضل و عظمت قرآن پى برد كه به زبان عرب و مذاهب آن و ويژگىهايى كه خداوند به اين لغت اختصاص داده احاطه داشته باشد. وى ادامه مىدهد كه خداوند براى هر پيامبرى معجزهاى قرار داده است و معجزه پيامبر اسلام كتابى است كه اگر جن و انس جمع شوند كه مانند آن را بياورند نخواهند توانست. وى سپس به بيان ويژگى 28 حرف زبان عربى و مخارج آن و... پرداخته است. | نويسنده، باب اول كتاب را با اين عبارات آغاز كرده است كه تنها كسى مىتواند به فضل و عظمت قرآن پى برد كه به زبان عرب و مذاهب آن و ويژگىهايى كه خداوند به اين لغت اختصاص داده احاطه داشته باشد. وى ادامه مىدهد كه خداوند براى هر پيامبرى معجزهاى قرار داده است و معجزه پيامبر اسلام كتابى است كه اگر جن و انس جمع شوند كه مانند آن را بياورند نخواهند توانست. وى سپس به بيان ويژگى 28 حرف زبان عربى و مخارج آن و... پرداخته است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در باب دوم كتاب، وجوه قرائات بررسى شده است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] مىنويسد: «وجوه اختلاف قرائات را هفت وجه يافتم: | در باب دوم كتاب، وجوه قرائات بررسى شده است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] مىنويسد: «وجوه اختلاف قرائات را هفت وجه يافتم: | ||
#اختلاف در حركات كلمه بدون اينكه در معنى و صورت و شكل آن تغييرى ايجاد كند مانند '''«هؤلاء بناتي هن أطهر لكم»''' | #اختلاف در حركات كلمه بدون اينكه در معنى و صورت و شكل آن تغييرى ايجاد كند مانند '''«هؤلاء بناتي هن أطهر لكم»'''.<ref>هود/ 78</ref>كه «أطهر» به ضم و فتح راء خوانده شده است. | ||
#اختلاف در اعراب كلمه كه تغييرى در معنى ايجاد كند، لكن صورت و شكل كلمه محفوظ بماند، مانند آيه: '''«ربنا باعد بين أسفارنا''' | #اختلاف در اعراب كلمه كه تغييرى در معنى ايجاد كند، لكن صورت و شكل كلمه محفوظ بماند، مانند آيه: '''«ربنا باعد بين أسفارنا'''.<ref>سبأ/ 19</ref>كه «باعَدَ» هم ذكر شده است....<ref>متن كتاب، ص 31</ref> | ||
از ديگر ابواب كتاب، باب حذف و اختصار است كه در آن ديدگاههاى [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] پيرامون ساختار موارد حذف در قرآن عنوان شده است | از ديگر ابواب كتاب، باب حذف و اختصار است كه در آن ديدگاههاى [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] پيرامون ساختار موارد حذف در قرآن عنوان شده است.<ref>ص 133</ref> | ||
به نظر مىرسد كه [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] بهجاى تفكيك حذف از اختصار مىكوشد در كنار حذف، از دومين نوع ايجاز (اختصار) سخن گويد. هرچند وى در اشاره به آن از اصطلاح تخصصى استفاده نمىكند، اما بهيقين مىدانيم منظور وى از آن، قصر است. هرچند صاحب «[[تأويل مشكل القرآن]]»، مسئله ايجاز القرآن را - كه البته بهجاى آن از اصطلاح فضل القرآن استفاده مىكند - مفصلاً و بهطور نظاميافته طرح و شرح نكرده است، علىرغم اين نكتهها بايد اذعان داشت كه بسيارى از آرا و انديشههاى وى در باب ايجاز قرآن، بعدها توسط ديگران طرح و شرح شدهاند | به نظر مىرسد كه [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] بهجاى تفكيك حذف از اختصار مىكوشد در كنار حذف، از دومين نوع ايجاز (اختصار) سخن گويد. هرچند وى در اشاره به آن از اصطلاح تخصصى استفاده نمىكند، اما بهيقين مىدانيم منظور وى از آن، قصر است. هرچند صاحب «[[تأويل مشكل القرآن]]»، مسئله ايجاز القرآن را - كه البته بهجاى آن از اصطلاح فضل القرآن استفاده مىكند - مفصلاً و بهطور نظاميافته طرح و شرح نكرده است، علىرغم اين نكتهها بايد اذعان داشت كه بسيارى از آرا و انديشههاى وى در باب ايجاز قرآن، بعدها توسط ديگران طرح و شرح شدهاند.<ref>يوسف رحمان، ص 18</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش