۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'مذهبي' به 'مذهبی') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در زمان خلافت حضرت علي(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم اين سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وي مسجدي در اردبيل بنا كردند و اين مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههاي عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روي آوردند. اينان هر چقدر توانستند براي خود زمين بدست آوردند و گروهي از ايشان زمينهاي ايرانيان را خريدند و عدهاي از زارعين نيز براي حفظ خود زمينها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند. | در زمان خلافت حضرت علي(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم اين سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وي مسجدي در اردبيل بنا كردند و اين مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههاي عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روي آوردند. اينان هر چقدر توانستند براي خود زمين بدست آوردند و گروهي از ايشان زمينهاي ايرانيان را خريدند و عدهاي از زارعين نيز براي حفظ خود زمينها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند. | ||
در اواخر قرن دوم هجري كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد يك نهضت | در اواخر قرن دوم هجري كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد يك نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجري قمري به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجري در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجري در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مىكردند. نخستين سكههايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود». | ||
2- با گفتاري در رابطه با بررسي تاريخي حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوي آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاريخي آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | 2- با گفتاري در رابطه با بررسي تاريخي حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوي آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاريخي آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوام الدين، بدر الدين و صدر الدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدر الدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خويش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدر الدين(ع) هم در يك كيلومترى غرب آن قرار دارد». | بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوام الدين، بدر الدين و صدر الدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدر الدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خويش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدر الدين(ع) هم در يك كيلومترى غرب آن قرار دارد». | ||
گزارشهايي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن | گزارشهايي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهاي آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد براي قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوانهاي زيادي از انسانهاي فوت كرده به چشم ميخورد». | ||
مراسمات | مراسمات مذهبی و عزادارىها از بخشهاي خواندني اين جلد مىباشد. در بخشي از فصل دوم چنين ميخوانيم: «اصولاً عزاداري در اردبيل در تمام طول سال برگزار ميشود. معمولاً صبحهاي جمعه يا عصر جمعه به هياتهايي كه هر هفته در منزل يكىشان جمع ميشوند و نوحهخواني ميكنند و سينهزني. هر هياتي پرچمها و علائم خاصي دارد. اين عزاداريها با مناسبتهاي روز هم تناسب دارد و بسته به حال و هواي آن زمان ادعيهها و نوحهها خوانده ميشوند. | ||
طشتگذاري، سنتي كهن است، شايد تمثيلي از رفع تشنگي عزاداران حسين(ع) در مقابل تشنگي او. سه روز مانده به محرم طشتگذاري شروع ميشود. روز اول دو محلهي بزرگتر؛ يعني تابار و اونچي ميدان طشتگذاري ميكنند. و روز دوم و سوم به ترتيب كوچكترها.طشتهاي استفاده شده معمولاً بسيار قديمي و از جنس مس يا برنج و بعضيهايشان بسيار بزرگ هستند. طشتها را از چند روز قبل در محلي آماده ميكنند و ريشسفيدان محل طشتها را به دوش ميگيرند و علما و سالخوردگان و بزرگان در جلو و مردم در پشت سر سينهزنان يا زنجيرزنان به سمت مسجد حركت ميكنند... | طشتگذاري، سنتي كهن است، شايد تمثيلي از رفع تشنگي عزاداران حسين(ع) در مقابل تشنگي او. سه روز مانده به محرم طشتگذاري شروع ميشود. روز اول دو محلهي بزرگتر؛ يعني تابار و اونچي ميدان طشتگذاري ميكنند. و روز دوم و سوم به ترتيب كوچكترها.طشتهاي استفاده شده معمولاً بسيار قديمي و از جنس مس يا برنج و بعضيهايشان بسيار بزرگ هستند. طشتها را از چند روز قبل در محلي آماده ميكنند و ريشسفيدان محل طشتها را به دوش ميگيرند و علما و سالخوردگان و بزرگان در جلو و مردم در پشت سر سينهزنان يا زنجيرزنان به سمت مسجد حركت ميكنند... | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
قبل از تحويل سال اغلب افراد وضو گرفته و براي لحظاتي سكوت همه جا را فرا مىگيرد و فقط صوت مناجات به گوش مىرسد. | قبل از تحويل سال اغلب افراد وضو گرفته و براي لحظاتي سكوت همه جا را فرا مىگيرد و فقط صوت مناجات به گوش مىرسد. | ||
جمع كثيري از مردم اردبيل بر اساس يك سنت ديرينه | جمع كثيري از مردم اردبيل بر اساس يك سنت ديرينه مذهبی در آخرين و اولين پنجشنبه سال بر سر مزار درگذشتگان خويش حضور مىيابند. | ||
برخي از اين آداب و رسوم پسنديده با وجود تغيير و تحولات فرهنگي فراوان هنوز نيز در ميان مردم منطقه رايج هستند». | برخي از اين آداب و رسوم پسنديده با وجود تغيير و تحولات فرهنگي فراوان هنوز نيز در ميان مردم منطقه رايج هستند». |
ویرایش