۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین علی(ع)' به 'امیرالمؤمنین علی(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - 'امام علی(ع)' به 'امام على(ع)') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
</div> | </div> | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''موسوعة الإمام اميرالمؤمنين علي بن ابیطالب عليهالسلام''' تألیف باقر شریف قرشی، دائرهالمعارف سخنان، نامهها و ادعیه امام | '''موسوعة الإمام اميرالمؤمنين علي بن ابیطالب عليهالسلام''' تألیف باقر شریف قرشی، دائرهالمعارف سخنان، نامهها و ادعیه [[امام على(ع)]] است كه در یازده جلد به زبان عربی منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب در ضمن یازده شماره ویژگیهای شخصیتی امام | نویسنده در مقدمه کتاب در ضمن یازده شماره ویژگیهای شخصیتی [[امام على(ع)]] را برشمرده است. وی در مورد دهم چنین مینویسد که هیچ شخصیتی در تاریخ انسانی نیست که دیدگاهها درباره او به این اندازه مختلف باشد؛ دیدگاه دوست و دشمن درباره او در نهایت اختلاف است؛ برخی دوستان درباره او غلوهای فاحش و زیادهرویهای زشتی میکنند؛ آنها گمان میکنند که آن حضرت مدبر هستی و پدیدآورنده زندگی است. آنچه آنها را به سمت این غلو بزرگ سوق میدهد، چیزهایی است که از امام از تعالی ذات، وسعت علوم، شجاعت کمیاب، دلیری در جنگها و حرکت پرشور بهسوی حق میبینند؛ لذا اعتقادی جازم به الوهیت آن حضرت پیدا میکنند. برخی نیز در بغض و دشمنی افراط کردهاند و معتقد به کفر و خروج آن حضرت از دین شدهاند؛ چراکه معتقدند امام به آنها ستم کرده و پدران آنها را در راه اسلام هلاک کرده است. اینها همان نواصب و به پیروی از آنها خوارج هستند. بههرحال غلات و نواصب و خوارج از هدایت اسلام و از دین خارج هستند و بهرهای از هدایت قرآنی نبردهاند<ref>ر.ک: جلد1، مقدمه، ص15-14</ref> | ||
اولین مطلب پس از مقدمه، اشاره به نسب شریف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است. در دنیای انساب، نسبی درخشانتر از نسب امیرالمؤمنین(ع) نیست چراکه جمیع عناصر شرف و کرامت را داراست و از اصل و نسب بنیهاشم است که به پاکدامنی، شهامت، مهمانداری، کمک به همسایه و صفات شایستهای شناخته میشوند که این خاندان را به لحاظ والایی، درخشش و شرف در صدر خانوادههای عربی قرار میدهد<ref>ر.ک: جلد1، متن کتاب، ص19</ref> | اولین مطلب پس از مقدمه، اشاره به نسب شریف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است. در دنیای انساب، نسبی درخشانتر از نسب امیرالمؤمنین(ع) نیست چراکه جمیع عناصر شرف و کرامت را داراست و از اصل و نسب بنیهاشم است که به پاکدامنی، شهامت، مهمانداری، کمک به همسایه و صفات شایستهای شناخته میشوند که این خاندان را به لحاظ والایی، درخشش و شرف در صدر خانوادههای عربی قرار میدهد<ref>ر.ک: جلد1، متن کتاب، ص19</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در بخش دوم نیز، تفاسیر امام در رابطه با آیات قرآن کریم به تفکیک سور از سوره حمد آغاز و به سوره فلق ختم شده است<ref>ر.ک: همان، ص234-25</ref> | در بخش دوم نیز، تفاسیر امام در رابطه با آیات قرآن کریم به تفکیک سور از سوره حمد آغاز و به سوره فلق ختم شده است<ref>ر.ک: همان، ص234-25</ref> | ||
امام | [[امام على(ع)]] بسیار مشتاق دعا و زاری به درگاه خداوند در تمام اوقات بود و در تمام لحظات شب و روز به ذکر خداوند مشغول بود. در جلد چهارم ابتدا فواید دعا و اهمیت آن از کلام امام ذکر شده است. پسازآن ادعیه و مناجاتهای آن حضرت در موضوعات، مکانها و زمانهای مختلف ذکر شده است. در انتهای این فصل نیز پنج دعایی که رسولالله(ص) به امام یاد داده آمده است. | ||
در جلد پنجم، 208 روایت که امام از رسولالله(ص) نقل کرده تحت عنوان مسند الامام ذکر شده است. در ابتدای این روایات چنین میخوانیم که مسند امام امیرالمؤمنین(ع) اهمیت ویژهای در محافل اسلامی و غیر آن دارد چراکه از میزان ارتباط فکری و روحی بین امام(ع) و رسولالله(ص) پرده برمیدارد. همچنان که میراث سترگ رسولالله(ص) -که امام(ع) آن را نقل میکند و شامل همه جوانب زندگی است- را آشکار میکند. ما متن این روایات را بدون اشاره به سندش که نیازمند تلاش دشوار و وقت زیادی است، نقل میکنیم<ref>ر.ک: جلد5، متن کتاب، ص25</ref> | در جلد پنجم، 208 روایت که امام از رسولالله(ص) نقل کرده تحت عنوان مسند الامام ذکر شده است. در ابتدای این روایات چنین میخوانیم که مسند امام امیرالمؤمنین(ع) اهمیت ویژهای در محافل اسلامی و غیر آن دارد چراکه از میزان ارتباط فکری و روحی بین امام(ع) و رسولالله(ص) پرده برمیدارد. همچنان که میراث سترگ رسولالله(ص) -که امام(ع) آن را نقل میکند و شامل همه جوانب زندگی است- را آشکار میکند. ما متن این روایات را بدون اشاره به سندش که نیازمند تلاش دشوار و وقت زیادی است، نقل میکنیم<ref>ر.ک: جلد5، متن کتاب، ص25</ref> | ||
در جلد ششم، وصایا، مواعظ و حکمتهای ارزشمند آن حضرت به تفکیک ارائه شده است. وصیت امام | در جلد ششم، وصایا، مواعظ و حکمتهای ارزشمند آن حضرت به تفکیک ارائه شده است. وصیت [[امام على(ع)]] به حسنین(ع) و دیگر فرزندانش و نیز وصیت به برخی از اصحاب مانند کمیل بن زیاد، از اصول تربیتی اسلامی مترقی است که پایههای بلندی برای تعالی نفس و تهذیب و پاکی آن از آلودگیهای این دنیا بنا مینهد. وصایای امام، جهانی از فضائل و کمالات و آداب هستند و انصاف آن است که بهعنوان روشی برای تربیت عموم در دانشگاهها و مراکز آموزشی در بلاد اسلامی به کار رود<ref>ر.ک: جلد 6، متن کتاب، ص11</ref> در بخشهای مواعظ و حکمتهای کتاب به ترتیب 14 موعظه و 141 حکمت ذکر شده است. | ||
در ابتدای جلد هفتم کتاب آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است. از مهمترین برنامههای سیاسی در حکومت امام | در ابتدای جلد هفتم کتاب آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است. از مهمترین برنامههای سیاسی در حکومت [[امام على(ع)]] نشر آموزش و نابودی بیسوادی و رواج دانش بین مردم بوده است؛ لذا مسجد کوفه را مدرسه و آموزشگاهی برای ایراد سخنرانیهای علمی و ارزشمند فکری خود قرار داد؛ خطابههایی که از جمله آنها دعوت بهسوی خدای تعالی، آشکار کردن فلسفه توحید و استدلال بر ایمان به خدا بر اساس ادله علمی قطعی که شک و جدل بردار نیست؛ بهاضافه مواعظ عظیمی که اعماق نفوس را از ترس و وحشت نسبت به خداوند متعال تکان میدهد. از این مکتب گروهی از بزرگان اسلام همچون صحابی و تابعین بزرگ عمار بن یاسر، حجر بن عدی، کمیل بن زیاد و دیگرانی که کاخهای نهضت علمی در اسلام را بنیان نهادند بیرون آمدند. در این جلد از کتاب تعدادی از سخنان آن حضرت در بزرگداشت علم و مذمت جهل و تکریم علما ذکر شده است<ref>ر.ک: جلد7، مقدمه، ص9</ref> | ||
نکته بارز در زندگی سیاسی امام | نکته بارز در زندگی سیاسی [[امام على(ع)]]، احتجاجات و مناظرات علمی با خلفا بود. در جلد هشتم، احتجاجات آن حضرت با خلفا، مهاجرین، شورای شش نفره، عایشه، طلحه، زبیر و معاویه، همچنین مناظره با مسیحیان، یهودیان و زنادقه و منجمین ذکر شده است. | ||
امام | [[امام على(ع)]] اولین کسی بود که بیشتر بنیانهای قضاوت را بنا نهاد. و در دعاوی که دشواریها و ابهامات فراوانی آن را فراگرفته بود حق را از باطل جدا میکرد. آن حضرت با زیرکانهترین روشها میتوانست حق را از باطل جدا و شبهه را برطرف کند. موضوعی که اعجاب علمای قانون و قضات را برانگیخت<ref>ر.ک: جلد9، مقدمه، ص8</ref> شروط و اهمیت قضاوت، قضاوتهای آن حضرت در زمان رسولالله(ص) و خلفا و ایام حکومتشان مطالب این جلد از کتاب است. در بخش قضاوتها در زمان حکومت به 30 قضاوت شگفتانگیز اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص91-76</ref> | ||
در دهمین جلد کتاب به موضوع حکومت، حقوق حاکمان بر مردم و حق مردم بر حاکمان، حاکمان امام(ع) بر مناطق مختلف پرداخته شده است. نکته مهم و جالب در حاکمیت امام جویا شدن امام و مراقبت و هوشیاری نسبت به شئون حکومتش است؛ نامه به والی بصره عثمان بن حنیف از جمله این هوشیاریهاست<ref>ر.ک: جلد10، متن کتاب، ص115-107</ref> | در دهمین جلد کتاب به موضوع حکومت، حقوق حاکمان بر مردم و حق مردم بر حاکمان، حاکمان امام(ع) بر مناطق مختلف پرداخته شده است. نکته مهم و جالب در حاکمیت امام جویا شدن امام و مراقبت و هوشیاری نسبت به شئون حکومتش است؛ نامه به والی بصره عثمان بن حنیف از جمله این هوشیاریهاست<ref>ر.ک: جلد10، متن کتاب، ص115-107</ref> |
ویرایش