نگاهی به حدیث ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«نگاهى به حديث ولايت» اثر [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مى‌پردازد.
'''نگاهى به حديث ولايت''' اثر [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مى‌پردازد.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.
در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.


نويسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آن‌ها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مى‌كند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقل‌هاى حديث ولايت، به سه نفر مى‌انجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مى‌شود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.
نويسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آن‌ها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مى‌كند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقل‌هاى حديث ولايت، به سه نفر مى‌انجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مى‌شود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.


در بخش دوم، به دلالت‌هاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]]  دلالت دارد.
در بخش دوم، به دلالت‌هاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]]  دلالت دارد.


نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.(متن كتاب، ص 50)
نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.(متن كتاب، ص 50)


به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا (ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.(همان ص59)
به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا (ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.(همان ص59)


در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.


از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيموده‌اند و به روش ديگرى پناه آورده‌اند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مى‌كنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مى‌كند. در اين نقل، به روشنى معلوم مى‌شود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداخته‌اند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، خطيب تبريزى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره مى‌كند.
از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيموده‌اند و به روش ديگرى پناه آورده‌اند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مى‌كنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مى‌كند. در اين نقل، به روشنى معلوم مى‌شود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداخته‌اند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، خطيب تبريزى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره مى‌كند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش