پرش به محتوا

نگاهی به حدیث ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۶۳: خط ۶۳:
نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.(متن كتاب، ص 50)
نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.(متن كتاب، ص 50)


به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا (ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.(همان ص59)
به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.(همان ص59)


در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش