عزلتی خلخالی، ادهم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۴۶: خط ۴۶:
قلى‌بيگ شاملوى هروى - كه هم‌روزگار ادهم خلخالى بوده و او را درك كرده - در كتاب خود، «قصص الخاقانى» - كه مشتمل بر تاريخ صفويه تا سال 1085 است، در باره زندگى و حالات و روحيات عُزلتى دانستنى‌هاى مفيد ارائه داده است.
قلى‌بيگ شاملوى هروى - كه هم‌روزگار ادهم خلخالى بوده و او را درك كرده - در كتاب خود، «قصص الخاقانى» - كه مشتمل بر تاريخ صفويه تا سال 1085 است، در باره زندگى و حالات و روحيات عُزلتى دانستنى‌هاى مفيد ارائه داده است.


به نقل از آقاى دكتر [[مجاهد، احمد|احمد مجاهد]] ، از مطالعه مقدمه رساله فقريه فخريه وى معلوم مى‌گردد كه وى، از حرص و محبت دنيا رسته و در موعظه و نصيحت بر روى خلق گشوده و با واعظان نادان و عالمان جاهل و صوفيان بى‌حاصل مخالف بوده و طالبان دنيا را كه سگ‌صفت از پى تحصيل آن افتاده‌اند، ملامت كرده و جمعى را كه به دين امرا و ارباب مناصب مى‌روند، مورد حمله قرار داده و بر خود واجب و لازم دانسته كه رساله‌اى تأليف نمايد در رّد اعمال آن كشيشان بهشت‌فروش.
به نقل از آقاى دكتر [[مجاهد، احمد|احمد مجاهد]]، از مطالعه مقدمه رساله فقريه فخريه وى معلوم مى‌گردد كه وى، از حرص و محبت دنيا رسته و در موعظه و نصيحت بر روى خلق گشوده و با واعظان نادان و عالمان جاهل و صوفيان بى‌حاصل مخالف بوده و طالبان دنيا را كه سگ‌صفت از پى تحصيل آن افتاده‌اند، ملامت كرده و جمعى را كه به دين امرا و ارباب مناصب مى‌روند، مورد حمله قرار داده و بر خود واجب و لازم دانسته كه رساله‌اى تأليف نمايد در رّد اعمال آن كشيشان بهشت‌فروش.


و از مطاوى كتاب كدومطبخ قلندرى به دست مى‌آيد كه او يكى از عالمان صوفى‌مسلك است كه بالصراحه فضل هم‌مسلكانش (درويشان و صوفيان) را بر هم‌كسوتانش (ملايان) ادعا و ارادت خود را نسبت به گروه اول ابراز مى‌كند. آقاى دكتر [[مجاهد، احمد|احمد مجاهد]] ، عُزلتى را از صوفيان صادقى دانسته كه هرگز مدح كسى را نگفته و با اينكه در دوران شاهى چون شاه عباس بزرگ، زندگى مى‌كرده - كه هركس ثناگوى ذات او بوده و كتاب خود را به نام او مى‌كرده - كتابش را به امير يا وزيرى پيشكش ننموده است.
و از مطاوى كتاب كدومطبخ قلندرى به دست مى‌آيد كه او يكى از عالمان صوفى‌مسلك است كه بالصراحه فضل هم‌مسلكانش (درويشان و صوفيان) را بر هم‌كسوتانش (ملايان) ادعا و ارادت خود را نسبت به گروه اول ابراز مى‌كند. آقاى دكتر [[مجاهد، احمد|احمد مجاهد]]، عُزلتى را از صوفيان صادقى دانسته كه هرگز مدح كسى را نگفته و با اينكه در دوران شاهى چون شاه عباس بزرگ، زندگى مى‌كرده - كه هركس ثناگوى ذات او بوده و كتاب خود را به نام او مى‌كرده - كتابش را به امير يا وزيرى پيشكش ننموده است.


او در داستان‌هاى كدومطبخ قلندرى، از خليفه بغداد گرفته تا خرفروش و از آهنگر و قصاب و چينى‌بندزن تا حكيم و طبيب و قاضى و از روباه و گرگ و آهو تا هند و هرات و شيراز و از قزوينى و گيلانى و نيشابورى تا كرد و عرب و ترك و از بى‌بى تميز خالدار تا بايزيد بسطامى و از اسكندر و هارون الرشيد تا نوح(ع) و عيسى(ع)، همه و همه را به بوته نقد برده تا جايى كه خود را نيز فراموش نكرده و از خويشتن هم انتقاد مى‌كند.
او در داستان‌هاى كدومطبخ قلندرى، از خليفه بغداد گرفته تا خرفروش و از آهنگر و قصاب و چينى‌بندزن تا حكيم و طبيب و قاضى و از روباه و گرگ و آهو تا هند و هرات و شيراز و از قزوينى و گيلانى و نيشابورى تا كرد و عرب و ترك و از بى‌بى تميز خالدار تا بايزيد بسطامى و از اسكندر و هارون الرشيد تا نوح(ع) و عيسى(ع)، همه و همه را به بوته نقد برده تا جايى كه خود را نيز فراموش نكرده و از خويشتن هم انتقاد مى‌كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش