۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''الفتوح'''، تألیف احمد بن اعثم کوفی، معروف به ابن اعثم (متوفی 314ق)، به زبان عربی و در اوایل قرن چهارم هجری نوشته شده است. کتاب «الفتوح» به نامهای دیگری هم در کتب مختلف شناخته شده؛ چنانکه «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «فتوحات الشام» و تاریخ نگارستان از آن بهعنوان «تاریخ فتوح» نام میبرند<ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص86</ref> | '''الفتوح'''، تألیف احمد بن اعثم کوفی، معروف به ابن اعثم (متوفی 314ق)، به زبان عربی و در اوایل قرن چهارم هجری نوشته شده است. کتاب «الفتوح» به نامهای دیگری هم در کتب مختلف شناخته شده؛ چنانکه «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن با عنوان «فتوحات الشام» و تاریخ نگارستان از آن بهعنوان «تاریخ فتوح» نام میبرند.<ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص86</ref> | ||
تحقیق این نسخه از کتاب توسط علی شیری به انجام رسیده است. | تحقیق این نسخه از کتاب توسط علی شیری به انجام رسیده است. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب یک مجموعه نه جلدی بدون مقدمه است که تمامی جلد نهم به فهارس اختصاص یافته است. | کتاب یک مجموعه نه جلدی بدون مقدمه است که تمامی جلد نهم به فهارس اختصاص یافته است. | ||
با دقت در «الفتوح» درخواهیم یافت که این کتاب، در بیشتر موارد، منبع و مرجعی ندارد و نویسنده از مآخذ خود سخنی به میان نیاورده، اما با کمی تفحص در دیگر مآخذ و منابع، میتوان بسیاری از اخبار کتاب را در سایر منابع یافت <ref> ر.ک: همان، ص88</ref> | با دقت در «الفتوح» درخواهیم یافت که این کتاب، در بیشتر موارد، منبع و مرجعی ندارد و نویسنده از مآخذ خود سخنی به میان نیاورده، اما با کمی تفحص در دیگر مآخذ و منابع، میتوان بسیاری از اخبار کتاب را در سایر منابع یافت .<ref> ر.ک: همان، ص88</ref> | ||
به قولی، گویا این کتاب تقطیع شده است و اسناد آن حذف و بهجای آن «قال» آمده است. ذکر سلسله سندهای طـولانی دو مـورد در جلد دوم و یک مورد در جلد چهارم کـتاب اسـت که دو مورد اول بدون هیچ تغییر با هم یکسان است؛ فقط در مورد دوم نام سه نفر افزون بر مورد اولی است<ref> ر.ک: حیدری، محمود، ص32</ref> | به قولی، گویا این کتاب تقطیع شده است و اسناد آن حذف و بهجای آن «قال» آمده است. ذکر سلسله سندهای طـولانی دو مـورد در جلد دوم و یک مورد در جلد چهارم کـتاب اسـت که دو مورد اول بدون هیچ تغییر با هم یکسان است؛ فقط در مورد دوم نام سه نفر افزون بر مورد اولی است.<ref> ر.ک: حیدری، محمود، ص32</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
«الفتوح» برای تاریخ قدیم عرب و اسلام از زمان رحلت حضرت رسول تا زمان خلافت هارون الرشید (م 193ق)، بهخصوص در مورد آنچه مربوط است به عراق و فتح خراسان و ارمنستان و آذربایجان و جنگهای اعراب با خزرها و نفوذ و گسترش اسلام در ایران و روم شرقی، منبع مهم و قابل اعتمادی است <ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص84-83</ref> | «الفتوح» برای تاریخ قدیم عرب و اسلام از زمان رحلت حضرت رسول تا زمان خلافت هارون الرشید (م 193ق)، بهخصوص در مورد آنچه مربوط است به عراق و فتح خراسان و ارمنستان و آذربایجان و جنگهای اعراب با خزرها و نفوذ و گسترش اسلام در ایران و روم شرقی، منبع مهم و قابل اعتمادی است .<ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص84-83</ref> | ||
گرچه «فتوح البلدان» بلاذری، جامعترین شرح پیشرفت سپاهیان عرب در قلمرو ساسانیان است، ابن اعثم در کتاب «الفتوح»، تفصیل بیشتری در خصوص وضع اعراب در بلاد مفتوحه، بهخصوص در ارمنستان و خراسان در اختیار خواننده قرار میدهد. علاوه بر این، بلاذری بیشتر به شرح فتوحات میپردازد، درحالیکه ابن اعثم گامی فراتر میگذارد و به حوادث داخلی عراق توجه بیشتری میکند. این امر، دید تاریخی وی را فراتر از بلاذری و دیگر مورخان همعصر و حتی متقدم او میبرد؛ بهطوریکه در دانشنامه اسلام و ایران آمده: «مقایسه روایت ابن اعثم با روایتهای مدائنی چنانکه طبری نقل کرده است، نشان میدهد که ابن اعثم نهتنها وسیلهای مفید برای تعیین صحت روایاتی است که در طبری آمده، بلکه خود نیز بعضی تفاصیل مهم، بر آنها میافزاید که فقط در کتاب «الفتوح» میتوان به آنها دست یافت <ref> همان، ص84</ref> | گرچه «فتوح البلدان» بلاذری، جامعترین شرح پیشرفت سپاهیان عرب در قلمرو ساسانیان است، ابن اعثم در کتاب «الفتوح»، تفصیل بیشتری در خصوص وضع اعراب در بلاد مفتوحه، بهخصوص در ارمنستان و خراسان در اختیار خواننده قرار میدهد. علاوه بر این، بلاذری بیشتر به شرح فتوحات میپردازد، درحالیکه ابن اعثم گامی فراتر میگذارد و به حوادث داخلی عراق توجه بیشتری میکند. این امر، دید تاریخی وی را فراتر از بلاذری و دیگر مورخان همعصر و حتی متقدم او میبرد؛ بهطوریکه در دانشنامه اسلام و ایران آمده: «مقایسه روایت ابن اعثم با روایتهای مدائنی چنانکه طبری نقل کرده است، نشان میدهد که ابن اعثم نهتنها وسیلهای مفید برای تعیین صحت روایاتی است که در طبری آمده، بلکه خود نیز بعضی تفاصیل مهم، بر آنها میافزاید که فقط در کتاب «الفتوح» میتوان به آنها دست یافت .<ref> همان، ص84</ref> | ||
گرچه کتاب «الفتوح» ابن اعثم نام فتوحات دارد و در وهله نخست، چنین مینماید که مانند دیگر آثار مذکور فتوح، موضوع آن، فتح سرزمینها باشد، اما با دقت و مطالعه معلوم میشود که این کتاب علاوه بر آنکه شامل فتح سرزمینها در عصر خلفای اولیه و اندکی پس از آن میشود، همچون کتابهایی چون تاریخ طبری، أخبار الطوال، کامل ابن اثیر و غیر اینها، نوعی تاریخ عمومی اسلامی نیز هست که در نقل جزئیات، اهتمام دارد <ref> همان، ص85</ref> | گرچه کتاب «الفتوح» ابن اعثم نام فتوحات دارد و در وهله نخست، چنین مینماید که مانند دیگر آثار مذکور فتوح، موضوع آن، فتح سرزمینها باشد، اما با دقت و مطالعه معلوم میشود که این کتاب علاوه بر آنکه شامل فتح سرزمینها در عصر خلفای اولیه و اندکی پس از آن میشود، همچون کتابهایی چون تاریخ طبری، أخبار الطوال، کامل ابن اثیر و غیر اینها، نوعی تاریخ عمومی اسلامی نیز هست که در نقل جزئیات، اهتمام دارد .<ref> همان، ص85</ref> | ||
روش ابن اعثم در تدوین کتاب، روش ترکیبی (در برابر دو روش روایی و تحلیلی) است. مراد از روش ترکیبی در تاریخنگاری آن است که مورخ بهجای ذکر روایات مختلف و اسانید یک واقعه، از راه مقایسه و ترکیب و ایجاد سازگاری میان روایات گوناگون، واقعه مذکور را طی یک روایت توضیح دهد. گرچه او تأکید میکند که احادیث راویان را در هم آمیخته و از مجموع آنها، گزارش تاریخی فراهم آورده است، خوشبختانه در مورد حوادث مهم، باز هم منبع کار خود را یاد میکند و در این میان، نام مدائنی بیشتر آورده میشود<ref> همان</ref> | روش ابن اعثم در تدوین کتاب، روش ترکیبی (در برابر دو روش روایی و تحلیلی) است. مراد از روش ترکیبی در تاریخنگاری آن است که مورخ بهجای ذکر روایات مختلف و اسانید یک واقعه، از راه مقایسه و ترکیب و ایجاد سازگاری میان روایات گوناگون، واقعه مذکور را طی یک روایت توضیح دهد. گرچه او تأکید میکند که احادیث راویان را در هم آمیخته و از مجموع آنها، گزارش تاریخی فراهم آورده است، خوشبختانه در مورد حوادث مهم، باز هم منبع کار خود را یاد میکند و در این میان، نام مدائنی بیشتر آورده میشود.<ref> همان</ref> | ||
بیشبهه، یکی از منابع او آثار ابومخنف بوده و افزون بر آن، در سند بالا که از طریق کلبی از وی یاد کرده، در برخی از موارد هم با سند مستقل خود، مطالبی از ابومخنف نقل کرده است. ابن اعثم در اخبار مربوط به جنگ امویان و عباسیان و آغاز خلافت عباسیان بهطور مرتب، مطالبی را از مدائنی آورده و در مورد دیگری، از احمد بن یحیی (بلاذری) نقلهایی آورده است<ref> ر.ک: همان، ص87-86</ref> | بیشبهه، یکی از منابع او آثار ابومخنف بوده و افزون بر آن، در سند بالا که از طریق کلبی از وی یاد کرده، در برخی از موارد هم با سند مستقل خود، مطالبی از ابومخنف نقل کرده است. ابن اعثم در اخبار مربوط به جنگ امویان و عباسیان و آغاز خلافت عباسیان بهطور مرتب، مطالبی را از مدائنی آورده و در مورد دیگری، از احمد بن یحیی (بلاذری) نقلهایی آورده است.<ref> ر.ک: همان، ص87-86</ref> | ||
مقایسه تاریخ ابن اعثم با احادیث مدائنی، بدانسان که به طبری منسوب شده، نشان میدهد که ابن اعثم نهتنها دقت و نظارتی مفید نسبت به احادیث یادشده در «أخبار الرسل و الملوك» داشته، بلکه جزئیات مهمی را نیز یاد کرده که تنها در کتاب «الفتوح» وی میتوان یافت<ref> ر.ک: همان، ص87</ref> | مقایسه تاریخ ابن اعثم با احادیث مدائنی، بدانسان که به طبری منسوب شده، نشان میدهد که ابن اعثم نهتنها دقت و نظارتی مفید نسبت به احادیث یادشده در «أخبار الرسل و الملوك» داشته، بلکه جزئیات مهمی را نیز یاد کرده که تنها در کتاب «الفتوح» وی میتوان یافت.<ref> ر.ک: همان، ص87</ref> | ||
شیوه تاریخنویسی او با ابن جریر طبری و سایر مورخان زمان، از دو جهت فرق دارد: یکی آنکه استناد او بیشتر به روایات شیعه است و دیگر آنکه وقایع تاریخی را بهصورت داستان نوشته است؛ ازاینرو، بعضی محدثان سنیمذهب، او را تضعیف کردهاند <ref> ر.ک: همان</ref> | شیوه تاریخنویسی او با ابن جریر طبری و سایر مورخان زمان، از دو جهت فرق دارد: یکی آنکه استناد او بیشتر به روایات شیعه است و دیگر آنکه وقایع تاریخی را بهصورت داستان نوشته است؛ ازاینرو، بعضی محدثان سنیمذهب، او را تضعیف کردهاند .<ref> ر.ک: همان</ref> | ||
در ایـن کـتاب کـمتر با تاریخ وقوع حوادث برخورد میکنیم و جز در برخی موارد زمان تولد موالید و وفیات حکام و خلفا و یا رویدادهای مهم، زمان و تاریخ را متذکر نشده است <ref> حیدری، محمود، ص32</ref> | در ایـن کـتاب کـمتر با تاریخ وقوع حوادث برخورد میکنیم و جز در برخی موارد زمان تولد موالید و وفیات حکام و خلفا و یا رویدادهای مهم، زمان و تاریخ را متذکر نشده است .<ref> حیدری، محمود، ص32</ref> | ||
مطالب «الفتوح» درباره حوادث عراق، افزون بر اخبار آن درباره سایر شهرهاست. یک جلد از چاپ هشت جلدی کتاب (جلد پنجم) درباره کربلاست که از مآخذ دست اول حماسه کربلا محسوب میشود. همین متن با اندکی تغییر در «مقتل الحسين» از خوارزمی آمده است. به همین دلیل میتوان گفت که ابن اعثم کوفی یکی از پیشکسوتان مکتب تاریخنگاری عراق است که پس از طبری، گزارش بسیار مفصلی از حادثه عاشورا به دست میدهد. مجموعه گزارش او بیش از 150 صفحه است. ابن اعثم گرایشات و تمایلات شیعی دارد و به نظر میرسد، بیطرفانهترین گزارش تاریخی از حادثه عاشورا را ارائه کرده است. بر همین اساس، تنها به روایتهای اهل سنت بسنده نکرده و برخی روایتهای شیعه را نیز آورده است و همین به کتابش اعتبار بیشتری بخشیده و آن را والاتر از جایگاه مقتل نگاشتههای ابن سعد و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و دیگران قرار داده است<ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص88-87</ref> | مطالب «الفتوح» درباره حوادث عراق، افزون بر اخبار آن درباره سایر شهرهاست. یک جلد از چاپ هشت جلدی کتاب (جلد پنجم) درباره کربلاست که از مآخذ دست اول حماسه کربلا محسوب میشود. همین متن با اندکی تغییر در «مقتل الحسين» از خوارزمی آمده است. به همین دلیل میتوان گفت که ابن اعثم کوفی یکی از پیشکسوتان مکتب تاریخنگاری عراق است که پس از طبری، گزارش بسیار مفصلی از حادثه عاشورا به دست میدهد. مجموعه گزارش او بیش از 150 صفحه است. ابن اعثم گرایشات و تمایلات شیعی دارد و به نظر میرسد، بیطرفانهترین گزارش تاریخی از حادثه عاشورا را ارائه کرده است. بر همین اساس، تنها به روایتهای اهل سنت بسنده نکرده و برخی روایتهای شیعه را نیز آورده است و همین به کتابش اعتبار بیشتری بخشیده و آن را والاتر از جایگاه مقتل نگاشتههای ابن سعد و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و دیگران قرار داده است.<ref> ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص88-87</ref> | ||
البته در گزارش ابن اعثم مطالبی قابل نقد دیده میشود که تنها دو مورد بررسی میشود: | البته در گزارش ابن اعثم مطالبی قابل نقد دیده میشود که تنها دو مورد بررسی میشود: | ||
# حرکت امام در منابعی دیگر، همچون «أنساب الأشراف» بلاذری و یا تاریخ طبری از قول ابومخنف و همچنین «البداية و النهاية» ابن کثیر در 28 رجب و ورودش به مکه در سوم شعبان ذکر شده است، اما در «الفتوح» این خروج، سوم شعبان دانسته شده، که احتمالاً ابن اعثم، این مطلب را با زمان ورود امام به مکه که در سوم شعبان بوده، خلط کرده و یا اینکه این سهو از جانب نسخهنویسان «الفتوح» صورت گرفته است. ضمناً خوارزمی، این مطلب را، به نقل از ابن اعثم، در مقتل خود آورده است <ref> ر.ک: همان، ص96 </ref> | # حرکت امام در منابعی دیگر، همچون «أنساب الأشراف» بلاذری و یا تاریخ طبری از قول ابومخنف و همچنین «البداية و النهاية» ابن کثیر در 28 رجب و ورودش به مکه در سوم شعبان ذکر شده است، اما در «الفتوح» این خروج، سوم شعبان دانسته شده، که احتمالاً ابن اعثم، این مطلب را با زمان ورود امام به مکه که در سوم شعبان بوده، خلط کرده و یا اینکه این سهو از جانب نسخهنویسان «الفتوح» صورت گرفته است. ضمناً خوارزمی، این مطلب را، به نقل از ابن اعثم، در مقتل خود آورده است .<ref> ر.ک: همان، ص96 </ref> | ||
# امام، خبر شهادت مسلم را در مکه و پیش از حرکت بهسوی عراق از کسی که از کوفه خبر میآورد، شنید و پس از آن حرکت خود را آغاز کرده است، اما طبق منابع دیگر، مسلم در همان روز حرکت امام از مکه به سمت عراق، در کوفه علیه عبیدالله قیام کرد و فردای آن روز نیز به شهادت رسید. گرچه ممکن است مورخان و ابن اعثم نیز در بیان اسامی روزها و سالها دچار اشتباه و خلط شده باشند <ref> ر.ک: همان، ص97 </ref> | # امام، خبر شهادت مسلم را در مکه و پیش از حرکت بهسوی عراق از کسی که از کوفه خبر میآورد، شنید و پس از آن حرکت خود را آغاز کرده است، اما طبق منابع دیگر، مسلم در همان روز حرکت امام از مکه به سمت عراق، در کوفه علیه عبیدالله قیام کرد و فردای آن روز نیز به شهادت رسید. گرچه ممکن است مورخان و ابن اعثم نیز در بیان اسامی روزها و سالها دچار اشتباه و خلط شده باشند .<ref> ر.ک: همان، ص97 </ref> | ||
ویژگی گزارش ابن اعثم را بهصورت خلاصه میتوان اینگونه بیان کرد: بعضی گزارشهای او با گزارش روایات ابومخنف یکی است و شاید بتوان گفت این نکته، نقطه قوت او باشد. بهعلاوه وی در بیان مطالب به جزئیات وقایع اهتمام خاصی دارد، ولی اینکه این جزئیات آیا همگی صحیح است، باید بهطور دقیق و کامل بررسی شود؛ البته این اهتمام ویژه او در نقل برخی از حوادث، ما را برای رسیدن به مطالب بیشتر در تاریخ و روایتهای گوناگون پرتلاشتر میکند <ref> ر.ک: همان، ص110 </ref> | ویژگی گزارش ابن اعثم را بهصورت خلاصه میتوان اینگونه بیان کرد: بعضی گزارشهای او با گزارش روایات ابومخنف یکی است و شاید بتوان گفت این نکته، نقطه قوت او باشد. بهعلاوه وی در بیان مطالب به جزئیات وقایع اهتمام خاصی دارد، ولی اینکه این جزئیات آیا همگی صحیح است، باید بهطور دقیق و کامل بررسی شود؛ البته این اهتمام ویژه او در نقل برخی از حوادث، ما را برای رسیدن به مطالب بیشتر در تاریخ و روایتهای گوناگون پرتلاشتر میکند .<ref> ر.ک: همان، ص110 </ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش