المعاد الجسماني: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر المتألهين' به 'صدر المتألهين ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:




«المعاد الجسماني»، كتابى است كه دربارۀ روحانى يا جسمانى بودن حشر و نشر در معاد صحبت مى‌كند.
'''المعاد الجسماني'''، كتابى است كه دربارۀ روحانى يا جسمانى بودن حشر و نشر در معاد صحبت مى‌كند.
 
معاد جسمانى يكى از مسائل بسيار مهم در اديان به ويژه دين اسلام مى‌باشد.خيلى از رموز و اسرار آن حل نشده
 
است و جاى فهم و مطالعه بيشترى دارد.اين مسئله به حدّى مورد اختلاف و نظر است كه دربارۀ
 
آن فيلسوفان و متكلمان بزرگ همچون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و أبا حامد الغزالى، باهم اختلاف مبنايى دارند تا جائيكه
 
به حدّ تكفير يكديگر پرداخته‌اند، مى‌توان گفت، تنها كسيكه به اين مسئله خوب پرداخته و مباحث عقلى را با
 
آيات و روايات در اين زمينه تطبيق داده است [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  شيرازى است.اگر اين حكيم


معاد جسمانى يكى از مسائل بسيار مهم در اديان به ويژه دين اسلام مى‌باشد.خيلى از رموز و اسرار آن حل نشده است و جاى فهم و مطالعه بيشترى دارد.اين مسئله به حدّى مورد اختلاف و نظر است كه دربارۀ آن فيلسوفان و متكلمان بزرگ همچون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و أبا حامد الغزالى، باهم اختلاف مبنايى دارند تا جائيكه به حدّ تكفير يكديگر پرداخته‌اند، مى‌توان گفت، تنها كسيكه به اين مسئله خوب پرداخته و مباحث عقلى را باآيات و روايات در اين زمينه تطبيق داده است [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  شيرازى است.اگر اين حكيم
الهى در اين زمينه صحبت نمى‌كردند اكثر حقائق و معارف در خزينۀ آيات و روايات باقى مى‌ماند.
الهى در اين زمينه صحبت نمى‌كردند اكثر حقائق و معارف در خزينۀ آيات و روايات باقى مى‌ماند.


خط ۵۶: خط ۴۷:




مؤلف محترم چون ديده است در باب معاد جسمانى، نظرات مختلف و پراكنده و حتى متناقضى
مؤلف محترم چون ديده است در باب معاد جسمانى، نظرات مختلف و پراكنده و حتى متناقضى وجود دارد، براى اينكه از جلوگيرى از پراكندگى افكار عمومى در اين زمينه، و همچنين اهميت ويژه اين بحث در اعتقاد و سرنوشت آدمى دارد.به تأليف اين كتاب پرداخته است و آنرا به زبان عربى نوشته.زيرا كه خود مؤلف نيز عرب‌زبان مى‌باشند، وى در اين كتاب پس از ذكر اقوال دانشمندان در زمينه روحانى يا جسمانى بودن معاد به قول حقيقى كه موردنظر ايشان بوده است و از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  نقل كرده مى‌پردازد و به شبهاتى كه در اين زمينه مطرح مى‌باشد جواب داده‌اند و با تمسك به قول امير المؤمنين كه مى‌فرمايند«انّ اول الدين معرفته» که اين گفتار بحث از مبتدا است و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى است، اين ابتدا و انتهاء را در مصاب واحد تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  چنين برآورده است آنجا كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  مى‌گويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى در اسلام است، و اصل بزرگى در حكمة مى‌باشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت شرف و رتبه است، از حكماء بزرگ متقدم قليلى هستند كه به اين مسئله هدايت شده‌اند و كم هستند بزرگانى از فضلاء اسلام كه به اين مطلب اشاره شده‌اند» و در جائى ديگر فرموده‌اند«چطور مى‌توان طريق يافت به سمت همچون مطلوب‌ايكه يكى از دو عمود اعتقاد است و آندو علم مبتداء و معاد مى‌باشند.»
 
وجود دارد، براى اينكه از جلوگيرى از پراكندگى افكار عمومى در اين زمينه، و همچنين اهميت ويژه اين بحث در اعتقاد
 
و سرنوشت آدمى دارد.به تأليف اين كتاب پرداخته است و آنرا به زبان عربى نوشته.زيرا كه خود مؤلف
 
نيز عرب‌زبان مى‌باشند، وى در اين كتاب پس از ذكر اقوال دانشمندان در زمينه روحانى يا جسمانى بودن معاد
 
به قول حقيقى كه موردنظر ايشان بوده است و از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  نقل كرده مى‌پردازد و به شبهاتى كه در اين زمينه مطرح مى‌باشد
 
جواب داده‌اند و با تمسك به قول امير المؤمنين كه مى‌فرمايند«انّ اول الدين معرفته» که اين گفتار بحث از مبتدا است
 
و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى است، اين ابتدا و انتهاء را در مصاب واحد
 
تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  چنين برآورده است آنجا كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  مى‌گويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى
 
در اسلام است، و اصل بزرگى در حكمة مى‌باشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت
 
شرف و رتبه است، از حكماء بزرگ متقدم قليلى هستند كه به اين مسئله هدايت شده‌اند و كم هستند بزرگانى از فضلاء اسلام
 
كه به اين مطلب اشاره شده‌اند» و در جائى ديگر فرموده‌اند«چطور مى‌توان طريق يافت به سمت همچون
 
مطلوب‌ايكه يكى از دو عمود اعتقاد است و آندو علم مبتداء و معاد مى‌باشند.»


از اهميت اين موضوع مى‌توان گفت كه ثلث قرآن از مباحث معاد و قيامت سخن گفته است.
از اهميت اين موضوع مى‌توان گفت كه ثلث قرآن از مباحث معاد و قيامت سخن گفته است.
خط ۸۵: خط ۵۴:




مؤلف كتاب المعاد الجسمانى، اين كتاب را در سه باب نوشته است، باب اول كه
مؤلف كتاب المعاد الجسمانى، اين كتاب را در سه باب نوشته است، باب اول كه «في الأمور العامة» مى‌باشد از تعريف لغوى و اصطلاحى معاد در طول تاريخ، همچنين حقيقة نفس انسانى كه عده‌اى قائل به جسمانى بودن آن كرده‌اند و اقوال بعضى از مفسرين در اين زمينه و نيز متكلمين و فلاسفه را ذكر كرده است.
 
«في الأمور العامة» مى‌باشد از تعريف لغوى و اصطلاحى معاد در طول تاريخ، همچنين حقيقة نفس انسانى كه
 
عده‌اى قائل به جسمانى بودن آن كرده‌اند و اقوال بعضى از مفسرين در اين زمينه و نيز متكلمين و فلاسفه را ذكر كرده است.


در باب اول اين كتاب به اختلافيكه در خصائص عالم دنيا از عالم آخرت دارد نيز پرداخته است.
در باب اول اين كتاب به اختلافيكه در خصائص عالم دنيا از عالم آخرت دارد نيز پرداخته است.


در پيرو اين مباحث به يك سرى از اصول موضوعه مثل تجرد نفس انسانى و اينكه با فاسد شدن بدن
در پيرو اين مباحث به يك سرى از اصول موضوعه مثل تجرد نفس انسانى و اينكه با فاسد شدن بدن
 
نفس فاسد نمى‌شود و ديگر اينكه براى انسان يك جسم طبيعى و يك جسم مثالى و روح مجرده وجود دارد و در اصل موضوعه آخرى به بيان و توضيح حركت جوهرى پرداخته است.در پايان تمهيدات فرق
نفس فاسد نمى‌شود و ديگر اينكه براى انسان يك جسم طبيعى و يك جسم مثالى و روح مجرده وجود دارد
 
و در اصل موضوعه آخرى به بيان و توضيح حركت جوهرى پرداخته است.در پايان تمهيدات فرق
 
بين بحث كلامى و بحث فلسفى از حيث هدف، و طريقه و اسلوب، و همچنين وظيفه، را بيان نموده.
بين بحث كلامى و بحث فلسفى از حيث هدف، و طريقه و اسلوب، و همچنين وظيفه، را بيان نموده.


امّا در باب پايان باب معاد جسمانى را از منظر قرآن كريم بيان نموده، كه در اين قسمت از ضرورت
امّا در باب پايان باب معاد جسمانى را از منظر قرآن كريم بيان نموده، كه در اين قسمت از ضرورت معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت، طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است.
 
معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت، طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است.


در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده است، از بين متكلمان نظر ابى حامد
در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده است، از بين متكلمان نظر ابى حامد غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده است، ابتدا اساليب غزالى را مطرح كرده سپس در آن مناقشه نموده، همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده.


غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده است، ابتدا اساليب غزالى را مطرح كرده سپس در آن
ايشان روش علمى خواجه نصير الدين را نيز مطرح نموده و نظر او را در امكان معاد اخروى و اعادۀ معدوم و جواز اعادۀ آن و در آخر شبهات معاد جسمانى را از منظر خواجه بحث كرده است.در باب سوم اين كتاب نظر فلاسفه‌اى چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  شيرازى را ايجاد نموده.مؤلف محترم چون با منش و روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] موافق بوده در اين كتاب به طرح و نظر و پردازش مبانى و افكار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بيشتر پرداخته و با نگاه حركت جوهرى و تطبيق آن با آيات و روايات معاد جسمانى را بيان و به شبهات درآن اشاره نموده.
 
مناقشه نموده، همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده.
 
ايشان روش علمى خواجه نصير الدين را نيز مطرح نموده و نظر او را در امكان معاد اخروى و اعادۀ معدوم و جواز اعادۀ آن
 
و در آخر شبهات معاد جسمانى را از منظر خواجه بحث كرده است.در باب سوم اين كتاب نظر فلاسفه‌اى چون
 
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  شيرازى را ايجاد نموده.مؤلف محترم چون با منش و روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] موافق بوده در اين
 
كتاب به طرح و نظر و پردازش مبانى و افكار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بيشتر پرداخته و با نگاه حركت جوهرى و تطبيق آن با آيات
 
و روايات معاد جسمانى را بيان و به شبهات درآن اشاره نموده.


==نسخه‌شناسى==
==نسخه‌شناسى==
خط ۱۲۶: خط ۷۳:
اين كتاب با مقدمه‌اى از ناشر سپس فهرست تفصيلى اين كتاب و بعد از آن مقدمه‌اى چند صفحه‌اى از شاكر الساعدى
اين كتاب با مقدمه‌اى از ناشر سپس فهرست تفصيلى اين كتاب و بعد از آن مقدمه‌اى چند صفحه‌اى از شاكر الساعدى


شروع به نوشتن ابواب اين كتاب و طرح مباحث نموده.در آخر كتاب نيز منابع كتاب را به دو دسته منابع
شروع به نوشتن ابواب اين كتاب و طرح مباحث نموده.در آخر كتاب نيز منابع كتاب را به دو دسته منابع عربى و فارسى تقسيم و ذكر كرده است.
 
عربى و فارسى تقسيم و ذكر كرده است.


==معرفى مؤلف==
==معرفى مؤلف==




نام:شاكر عطية الساعدي، رييس مركز پژوهشهاى اسلامى قم،فوق ليسانس فلسفه و كلام اسلامى از حوزه علميه [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]]
نام:شاكر عطية الساعدي، رييس مركز پژوهشهاى اسلامى قم،فوق ليسانس فلسفه و كلام اسلامى از حوزه علميه [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]] و طلبه سطح چهار معادل دكترى در فقه و اصول
 
و طلبه سطح چهار معادل دكترى در فقه و اصول


عصر:معاصر
عصر:معاصر
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش