۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در مقدمه، به اين نكته اشاره شده كه سنت پيامبر (ص) و امامان (ع)، دومين مرجع مهم و تأثيرگذار در شناخت آموزههاى دينى است و اعتبار و جاودانگى اين ذخيره بزرگ، همانند قرآن كريم، حقيقتى محورى و بنيادين در شناخت و دستيابى به معارف اسلامى تلقى مىشود <ref>مقدمه، ص1</ref>. | در مقدمه، به اين نكته اشاره شده كه سنت پيامبر(ص) و امامان (ع)، دومين مرجع مهم و تأثيرگذار در شناخت آموزههاى دينى است و اعتبار و جاودانگى اين ذخيره بزرگ، همانند قرآن كريم، حقيقتى محورى و بنيادين در شناخت و دستيابى به معارف اسلامى تلقى مىشود <ref>مقدمه، ص1</ref>. | ||
درآمد كتاب، بيان ويژگىهاى تاريخ حديث شيعه، آثار و فوايد بررسى تاريخ حديث شيعه و اشاره به پيشينه پژوهش در اين زمينه مىباشد <ref>درآمد، ص3- 9</ref>. | درآمد كتاب، بيان ويژگىهاى تاريخ حديث شيعه، آثار و فوايد بررسى تاريخ حديث شيعه و اشاره به پيشينه پژوهش در اين زمينه مىباشد <ref>درآمد، ص3- 9</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در بخش اول، دوران آغازين حديث شيعه، در قالب شش فصل زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: | در بخش اول، دوران آغازين حديث شيعه، در قالب شش فصل زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: | ||
در فصل اول، به حديث در عصر نبوى نگريسته شده است. هدف نويسنده از اين فصل، علاوه بر فضاشناسى پيدايش حديث، آگاهى از چگونگى تعامل مسلمانان صدر اسلام با حديث، آشنايى با شيوههاى نشر حديث توسط پيامبر (ص) و تبيين ويژگىهاى حديث در عصر ايشان مىباشد <ref>همان، ص15</ref>. | در فصل اول، به حديث در عصر نبوى نگريسته شده است. هدف نويسنده از اين فصل، علاوه بر فضاشناسى پيدايش حديث، آگاهى از چگونگى تعامل مسلمانان صدر اسلام با حديث، آشنايى با شيوههاى نشر حديث توسط پيامبر(ص) و تبيين ويژگىهاى حديث در عصر ايشان مىباشد <ref>همان، ص15</ref>. | ||
نويسنده معتقد است كه پيامبر (ص)، در محيطى پا به عرصه وجود نهاد كه از جهت زمانى و مكانى، نماد بارز جهل، عصبيت و عقبماندگى فرهنگى بود. به نظر وى، تببين ويژگىهاى اين دوران كه با نام دوران جاهليت توصيف مىشود، به منظور ترسيم دوران پس از بعثت و زحمات طاقبفرساى پيامبر (ص) براى بنا نهادن فرهنگى نو و متعالى، مفيد و ضرورى به نظر مىرسد، لذا در اين فصل، به اين مهم پرداخته شده است <ref>همان</ref>. | نويسنده معتقد است كه پيامبر(ص)، در محيطى پا به عرصه وجود نهاد كه از جهت زمانى و مكانى، نماد بارز جهل، عصبيت و عقبماندگى فرهنگى بود. به نظر وى، تببين ويژگىهاى اين دوران كه با نام دوران جاهليت توصيف مىشود، به منظور ترسيم دوران پس از بعثت و زحمات طاقبفرساى پيامبر(ص) براى بنا نهادن فرهنگى نو و متعالى، مفيد و ضرورى به نظر مىرسد، لذا در اين فصل، به اين مهم پرداخته شده است <ref>همان</ref>. | ||
در فصل دوم، به ميراث حديثى حضرت زهرا (س) پرداخته شده است. به نظر نويسنده، حضور كوتاه مدت حضرت زهرا (س) پس از پيامبر (ص)، سبب شد تا ميراث حديثى آنحضرت، محدود و معدود باشد. وى معتقد است علاوه بر رواياتى كه ايشان از پيامبر (ص) نقل كردهاند، سخنان شخص ايشان به عنوان حجت الهى حديث شمرده مىشود. خطبههاى سياسى حضرت فاطمه (س) به ويژه خطبه فدكيه، مشهور و زبانزد است. مصحف حضرت فاطمه (س) نيز مشهور بوده و مورد توجه است <ref>همان، ص46</ref>. | در فصل دوم، به ميراث حديثى حضرت زهرا (س) پرداخته شده است. به نظر نويسنده، حضور كوتاه مدت حضرت زهرا (س) پس از پيامبر(ص)، سبب شد تا ميراث حديثى آنحضرت، محدود و معدود باشد. وى معتقد است علاوه بر رواياتى كه ايشان از پيامبر(ص) نقل كردهاند، سخنان شخص ايشان به عنوان حجت الهى حديث شمرده مىشود. خطبههاى سياسى حضرت فاطمه (س) به ويژه خطبه فدكيه، مشهور و زبانزد است. مصحف حضرت فاطمه (س) نيز مشهور بوده و مورد توجه است <ref>همان، ص46</ref>. | ||
در فصل سوم، حديث در عصر [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] بررسى شده است. [[امام على (ع)]] راوى روايات نبوى، شخصيتى يگانه و بىهمتاست. نويسنده معتقد است ايشان به سبب ويژگىهاى منحصر به فرد، همچون همراهى با پيامبر (ص) در تمام عمر خويش و اهتمام پيامبر (ص) به آموزش وى، مخزن علم نبوى بودهاند. مدت طولانى حيات ايشان، پس از پيامبر (ص) بهويژه دوران پنج ساله خلافت ايشان، زمينه لازم را براى نشر و گسترش روايات نبوى، آماده ساخت <ref>همان، ص72</ref>. | در فصل سوم، حديث در عصر [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] بررسى شده است. [[امام على (ع)]] راوى روايات نبوى، شخصيتى يگانه و بىهمتاست. نويسنده معتقد است ايشان به سبب ويژگىهاى منحصر به فرد، همچون همراهى با پيامبر(ص) در تمام عمر خويش و اهتمام پيامبر(ص) به آموزش وى، مخزن علم نبوى بودهاند. مدت طولانى حيات ايشان، پس از پيامبر(ص) بهويژه دوران پنج ساله خلافت ايشان، زمينه لازم را براى نشر و گسترش روايات نبوى، آماده ساخت <ref>همان، ص72</ref>. | ||
چند مكتوب حديثى از [[امام على (ع)]] گزارش شده است كه در اين فصل، به آنها پرداخته شده است. مهمترين اين آثار، كتاب [[امام على (ع)]] است كه به عنوان ميراث امامت مورد توجه بوده است. صحيفه [[امام على (ع)]] و مصحف ايشان نيز دو مكتوب مهم حديثى ايشان است <ref>همان</ref>. | چند مكتوب حديثى از [[امام على (ع)]] گزارش شده است كه در اين فصل، به آنها پرداخته شده است. مهمترين اين آثار، كتاب [[امام على (ع)]] است كه به عنوان ميراث امامت مورد توجه بوده است. صحيفه [[امام على (ع)]] و مصحف ايشان نيز دو مكتوب مهم حديثى ايشان است <ref>همان</ref>. | ||
نويسنده در درس چهارم، به بررسى احاديثى پرداخته كه از شخص [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] صادر شده است و مستقيماً به پيامبر (ص) مستند نيست. در كتاب ارزشمند «[[نهج السعادة]]»، پنج سخن از [[امام على (ع)]] در زمان حيات پيامبر (ص) نقل شده كه بزرگترين آنها، خطبه عقد [[امام على (ع)]] در مراسم ازدواج با حضرت زهرا (س) است. نويسنده معتقد است كه [[امام على (ع)]] در حضور پيامبر (ص)، كمتر از جانب خود سخن گفته يا چيزى نوشته است <ref>همان، ص79</ref>. | نويسنده در درس چهارم، به بررسى احاديثى پرداخته كه از شخص [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] صادر شده است و مستقيماً به پيامبر(ص) مستند نيست. در كتاب ارزشمند «[[نهج السعادة]]»، پنج سخن از [[امام على (ع)]] در زمان حيات پيامبر(ص) نقل شده كه بزرگترين آنها، خطبه عقد [[امام على (ع)]] در مراسم ازدواج با حضرت زهرا (س) است. نويسنده معتقد است كه [[امام على (ع)]] در حضور پيامبر(ص)، كمتر از جانب خود سخن گفته يا چيزى نوشته است <ref>همان، ص79</ref>. | ||
پس از رحلت پيامبر (ص)، [[امام على (ع)]] علاوه بر نقل سخنان ايشان، به ايراد خطابه و انشاى نامه و كتاب پرداخت و وجه ديگرى از شخصيت بىنظير خويش را نمايان ساخت. احاديث [[امام على (ع)]] در اين دوره در دو قسمت بررسى شده است: | پس از رحلت پيامبر(ص)، [[امام على (ع)]] علاوه بر نقل سخنان ايشان، به ايراد خطابه و انشاى نامه و كتاب پرداخت و وجه ديگرى از شخصيت بىنظير خويش را نمايان ساخت. احاديث [[امام على (ع)]] در اين دوره در دو قسمت بررسى شده است: | ||
الف) احاديث پيش از پذيرش حكومت؛ | الف) احاديث پيش از پذيرش حكومت؛ | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
نويسنده معتقد است اين تفكر از زمان [[امام على (ع)]] آغاز شد و در زمان صادقين (ع) به اوج خود رسيد. به نظر وى، انحراف رهبران غاليان، افراط گرايى برخى شيعيان، ترويج تفكر غير الزامى و بدون تكليف و... از عوام ايجاد و گسترش غاليان بود. آنان با جعل و تحريف حديث، متونى را به حديث شيعه اضافه كردند كه با همت عالمان و راويانى همچون يونس بن عبدالرحمن از مصادر شيعى پيراسته شد <ref>همان، ص225</ref>. | نويسنده معتقد است اين تفكر از زمان [[امام على (ع)]] آغاز شد و در زمان صادقين (ع) به اوج خود رسيد. به نظر وى، انحراف رهبران غاليان، افراط گرايى برخى شيعيان، ترويج تفكر غير الزامى و بدون تكليف و... از عوام ايجاد و گسترش غاليان بود. آنان با جعل و تحريف حديث، متونى را به حديث شيعه اضافه كردند كه با همت عالمان و راويانى همچون يونس بن عبدالرحمن از مصادر شيعى پيراسته شد <ref>همان، ص225</ref>. | ||
در فصل ششم، به مبحث عرضه حديث بر امامان (ع) پرداخته شده است. عرضه حديث به معناى ارائه حديث به منابع براى اطمينان از صدور، مراد جدى حديث و... است. نويسنده معتقد است اين شيوه زمان پيامبر (ص) وجود داشته و در زمان صادقين (ع) و امام رضا (ع) به اوج خود رسيده است. پس از دوران حضور نيز گونهاى عرضه وجود داشته و دارد. به باور وى، متنمحور بودن معارف دينى همراه با آسيبهاى محتمل كه در متون نقلى پديد مىآيد، ضرورت اين عمل را نشان مىدهد. هدف از عرضه حديث، اطمينان از صدور روايت، دستيابى به متن صحيح، آگاهى از قراين، فهم مراد جدى حديث، آشنايى با لايههاى برتر موجود در حديث و حل تعارض بين احاديث است <ref>همان، ص248</ref>. | در فصل ششم، به مبحث عرضه حديث بر امامان (ع) پرداخته شده است. عرضه حديث به معناى ارائه حديث به منابع براى اطمينان از صدور، مراد جدى حديث و... است. نويسنده معتقد است اين شيوه زمان پيامبر(ص) وجود داشته و در زمان صادقين (ع) و امام رضا (ع) به اوج خود رسيده است. پس از دوران حضور نيز گونهاى عرضه وجود داشته و دارد. به باور وى، متنمحور بودن معارف دينى همراه با آسيبهاى محتمل كه در متون نقلى پديد مىآيد، ضرورت اين عمل را نشان مىدهد. هدف از عرضه حديث، اطمينان از صدور روايت، دستيابى به متن صحيح، آگاهى از قراين، فهم مراد جدى حديث، آشنايى با لايههاى برتر موجود در حديث و حل تعارض بين احاديث است <ref>همان، ص248</ref>. | ||
در بخش سوم، در هفت فصل، به تاريخ حديث پس از صادقين (ع) نگريسته شده است. | در بخش سوم، در هفت فصل، به تاريخ حديث پس از صادقين (ع) نگريسته شده است. |
ویرایش