۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
#به تصريح آيات قرآن، كعبه اولين خانهاي كه براي مردم ايجاد شده است، علي(ع) در تبيين معناي آيه، كعبه را اولين محل عبادت مىدانند. روايتي نيز از اباذر نقل شده كه به نقل از پيامبر اكرم(ص) اولين مسجد را مسجد الحرام دانسته است. مسئله قبله و تحويل آن از بيت المقدس به مسجد الحرام و همچنين وجوه تسميه بيت الحرام به كعبه و بيت العتيق از ديگر مطالب است كه مورد بحث واقع شده است. | #به تصريح آيات قرآن، كعبه اولين خانهاي كه براي مردم ايجاد شده است، علي(ع) در تبيين معناي آيه، كعبه را اولين محل عبادت مىدانند. روايتي نيز از اباذر نقل شده كه به نقل از پيامبر اكرم(ص) اولين مسجد را مسجد الحرام دانسته است. مسئله قبله و تحويل آن از بيت المقدس به مسجد الحرام و همچنين وجوه تسميه بيت الحرام به كعبه و بيت العتيق از ديگر مطالب است كه مورد بحث واقع شده است. | ||
#در بخش ابتدايي اين باب با عنوان "مطلب مهم" تذكري در رابطه با مسح و تقبيل مقام داده شده است كه اگر چه سنت نيست؛ اما انجام آن به قصد تبرك منعي ندارد. پس از آن نيز لفظ "فتأمل" آمده است كه ظاهراً تعريضي است به كساني كه اين عمل را شرك آلود دانستهاند. مطلب جالبي كه در ادامه ديده مىشود، اجتهاد عمر بن خطاب درباره حجرالاسود است. در منابع اهل سنت چنين آمده است كه عمر حجرالاسود را بوسيد و گفت: به خدا سوگند كه مىدانم كه تو سنگ هستي و سود و زيان نمىبخشي. در روايت آمده است كه علي بن ابىطالب(ع) به عمر گفت: «بلي همانا سود و زيان مىبخشد... از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: روز قيامت حجرالاسود را مىآوردند و براي كسي كه با توحيد او را بوسيده است، شهادت مىدهد». پس عمر همان جملهاي را كه در منابع مختلف با تعبيرات گوناگون ذكر شده، بر زبان جاري ساخت: خيري در زندگي قومي كه تو در ميان آنها نيستي نيست، اي اباالحسن. در روايت ديگر چنين آمده: خداوند مرا را با مشكلي كه ابن ابىطالب در آن حاضر نباشد، زنده نگذارد. | #در بخش ابتدايي اين باب با عنوان "مطلب مهم" تذكري در رابطه با مسح و تقبيل مقام داده شده است كه اگر چه سنت نيست؛ اما انجام آن به قصد تبرك منعي ندارد. پس از آن نيز لفظ "فتأمل" آمده است كه ظاهراً تعريضي است به كساني كه اين عمل را شرك آلود دانستهاند. مطلب جالبي كه در ادامه ديده مىشود، اجتهاد عمر بن خطاب درباره حجرالاسود است. در منابع اهل سنت چنين آمده است كه عمر حجرالاسود را بوسيد و گفت: به خدا سوگند كه مىدانم كه تو سنگ هستي و سود و زيان نمىبخشي. در روايت آمده است كه علي بن ابىطالب(ع) به عمر گفت: «بلي همانا سود و زيان مىبخشد... از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمود: روز قيامت حجرالاسود را مىآوردند و براي كسي كه با توحيد او را بوسيده است، شهادت مىدهد». پس عمر همان جملهاي را كه در منابع مختلف با تعبيرات گوناگون ذكر شده، بر زبان جاري ساخت: خيري در زندگي قومي كه تو در ميان آنها نيستي نيست، اي اباالحسن. در روايت ديگر چنين آمده: خداوند مرا را با مشكلي كه ابن ابىطالب در آن حاضر نباشد، زنده نگذارد. | ||
#:در ادامه اين فصل مطالبي درباره ركن يماني، ملتزم، مستجار و تعجيل عقوبت براي كسي كه قصد بدي به بيت الحرام داشته باشد و مطالب ديگري آمده است. | #:در ادامه اين فصل مطالبي درباره ركن يماني، ملتزم، مستجار و تعجيل عقوبت براي كسي كه قصد بدي به بيت الحرام داشته باشد و مطالب ديگري آمده است. | ||
#در اينكه كعبه اولين بار توسط چه كسي بنا شده است در منابع، مختلف ذكر شده است. در روايتي از علي بن الحسين (ع) اولين بانيان كعبه ملائكه دانسته شده و سبب ايجاد بيت الحرام توسط آنها بيان شده است. سيوطي در كتابهايش چنين آورده كه جميع انبياء، به جز هود و صالح كه به امر قومشان اشتغال داشته و پيش از به جاي آوردن حج از دنيا رفتهاند، حج كردهاند. ذكر ثواب دخول به كعبه و مطالب استطرادي؛ مانند: ذي القرنين و فضل جده از ديگر موضوعات اين باب است. | #در اينكه كعبه اولين بار توسط چه كسي بنا شده است در منابع، مختلف ذكر شده است. در روايتي از علي بن الحسين (ع) اولين بانيان كعبه ملائكه دانسته شده و سبب ايجاد بيت الحرام توسط آنها بيان شده است. سيوطي در كتابهايش چنين آورده كه جميع انبياء، به جز هود و صالح كه به امر قومشان اشتغال داشته و پيش از به جاي آوردن حج از دنيا رفتهاند، حج كردهاند. ذكر ثواب دخول به كعبه و مطالب استطرادي؛ مانند: ذي القرنين و فضل جده از ديگر موضوعات اين باب است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
#در منابع اخبارى در برترى اهل مكه بر ساير بلاد وارد شده است. نويسنده معتقد است كه اين اخبار عموميت دارد و در مقام امتنان، صالح و طالح اهل اين شهر را در بر مىگيرد. او سپس اين اخبار را حمل بر قريش كرده و با استناد به آيات و روايات در مقام اثبات فضائل اين قوم بر مىآيد. در ادامه به عنوان يك موضوع فرعى و استطرادى نسب رسول مكرم اسلام(ص) و ده تن از صحابى به همراه مناقب و احوالات آنها ذكر شده است. نكته قابل توجه اين است كه اين نسب شناسى با نام خلفا آغاز شده است و در يك فائده چنين مىنگارد كه در كلام نبى مكرم(ص)، اباعبيده به لحاظ امانتدارى و ابوذر به جهت صداقت و على (ع) به لحاظ قضاوت افضل از ابوبكر و عمر هستند. | #در منابع اخبارى در برترى اهل مكه بر ساير بلاد وارد شده است. نويسنده معتقد است كه اين اخبار عموميت دارد و در مقام امتنان، صالح و طالح اهل اين شهر را در بر مىگيرد. او سپس اين اخبار را حمل بر قريش كرده و با استناد به آيات و روايات در مقام اثبات فضائل اين قوم بر مىآيد. در ادامه به عنوان يك موضوع فرعى و استطرادى نسب رسول مكرم اسلام(ص) و ده تن از صحابى به همراه مناقب و احوالات آنها ذكر شده است. نكته قابل توجه اين است كه اين نسب شناسى با نام خلفا آغاز شده است و در يك فائده چنين مىنگارد كه در كلام نبى مكرم(ص)، اباعبيده به لحاظ امانتدارى و ابوذر به جهت صداقت و على (ع) به لحاظ قضاوت افضل از ابوبكر و عمر هستند. | ||
#مطالب اين باب؛ مشتمل بر بررسى پيشينه حفر چاه زمزم و آداب نوشيدن و خواص و عجائب آن و نيز نامهايى است كه براى آن ذكر شده است. در آخر نيز روايتى جعلى از انس كه ابوبكر و عمر را سيد كهول اهل بهشت خوانده است، زمينه بحثى استطرادى را فراهم آورده است و نويسنده در مقام توجيه آن بر آمده است. | #مطالب اين باب؛ مشتمل بر بررسى پيشينه حفر چاه زمزم و آداب نوشيدن و خواص و عجائب آن و نيز نامهايى است كه براى آن ذكر شده است. در آخر نيز روايتى جعلى از انس كه ابوبكر و عمر را سيد كهول اهل بهشت خوانده است، زمينه بحثى استطرادى را فراهم آورده است و نويسنده در مقام توجيه آن بر آمده است. | ||
#در كتب تاريخ نگارى مكه معمولاً در پايان اسامى اُمراء و فرمانروايان اين شهر ذكر مىشود. در اين اثر به تصريح نويسنده امراى عهد رسول الله (ص) تا سال 949ق. ذكر شده است. البته بخش اعظم اسامى از شفاءالغرام تقى الدين الفاسى اخذ شده است و مقطع زمانى پس از آن، افزوده شده است. | #در كتب تاريخ نگارى مكه معمولاً در پايان اسامى اُمراء و فرمانروايان اين شهر ذكر مىشود. در اين اثر به تصريح نويسنده امراى عهد رسول الله(ص) تا سال 949ق. ذكر شده است. البته بخش اعظم اسامى از شفاءالغرام تقى الدين الفاسى اخذ شده است و مقطع زمانى پس از آن، افزوده شده است. | ||
خاتمه: به جز مكانهاى شريفى كه در ابواب مختلف كتاب ذكر شد، موارد ديگرى مانند: مولد نبى مكرم(ص) و فاطمه زهراء و مساجد و مقابر وجود دارد كه در خاتمه به آنها پرداخته شده است. | خاتمه: به جز مكانهاى شريفى كه در ابواب مختلف كتاب ذكر شد، موارد ديگرى مانند: مولد نبى مكرم(ص) و فاطمه زهراء و مساجد و مقابر وجود دارد كه در خاتمه به آنها پرداخته شده است. |
ویرایش