الشفاء (الطبيعيات): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'جالينوس' به 'جالینوس ')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۵۳: خط ۵۳:




كتاب گران‌سنگ شفاء را به واقع مى‌توان دائرة المعارفي به زبان عربى، در علوم عقلى به حساب آورد كه در هر چهار قسمت منطق، رياضى، طبيعي و الهيات توانسته به طور دقيق و كامل سخن گفته و مطالب لازم را در باره‌ى هر يك از اين چهار علم شريف به صورتى منظم و قابل استفاده در اختيار مخاطب قرار دهد. اين اثر [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در طول قرون مورد توجه كم‌نظير دانشمندان مسلمان و غير مسلمان واقع گرديده است كه حاكى از جايگاه علمى و منطقى آن در بين كتب علوم عقلى مى‌باشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبيعيات است.
كتاب گران‌سنگ شفاء را به واقع مى‌توان دائرة المعارفي به زبان عربى، در علوم عقلى به حساب آورد كه در هر چهار قسمت منطق، رياضى، طبيعي و الهيات توانسته به طور دقيق و كامل سخن گفته و مطالب لازم را درباره‌ى هر يك از اين چهار علم شريف به صورتى منظم و قابل استفاده در اختيار مخاطب قرار دهد. اين اثر [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در طول قرون مورد توجه كم‌نظير دانشمندان مسلمان و غير مسلمان واقع گرديده است كه حاكى از جايگاه علمى و منطقى آن در بين كتب علوم عقلى مى‌باشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبيعيات است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
فن اول در سماع طبيعي است و داراى چهار مقاله مى‌باشد كه مقاله اول آن در اسباب و مبادى طبيعيات است و داراى پانزده فصل مى‌باشد. مقاله‌ى دوم در حركت مى‌باشد و سيزده فصل دارد. مقاله‌ى سوم در امورى است كه داراى كمّ بوده و از چهارده فصل تشكيل يافته است. چهارمين مقاله‌ى فن اول، در عوارض اين امور طبيعي و مناسبات بعضى با بعض ديگر است كه فصولى پانزده‌گانه دارد.
فن اول در سماع طبيعي است و داراى چهار مقاله مى‌باشد كه مقاله اول آن در اسباب و مبادى طبيعيات است و داراى پانزده فصل مى‌باشد. مقاله‌ى دوم در حركت مى‌باشد و سيزده فصل دارد. مقاله‌ى سوم در امورى است كه داراى كمّ بوده و از چهارده فصل تشكيل يافته است. چهارمين مقاله‌ى فن اول، در عوارض اين امور طبيعي و مناسبات بعضى با بعض ديگر است كه فصولى پانزده‌گانه دارد.


فن دوم طبيعيات در باره‌ى آسمان و عالم مى‌باشد كه داراى يك مقاله‌ى ده فصلى است. فن سوم در كون و فساد است كه آن نيز يك مقاله دارد كه متشكل از پانزده فصل مى‌باشد. فن چهارم طبيعيات در افعال و انفعالات است كه يك مقاله‌ى نه فصلى و يك مقاله‌ى دو فصلى دارد.
فن دوم طبيعيات درباره‌ى آسمان و عالم مى‌باشد كه داراى يك مقاله‌ى ده فصلى است. فن سوم در كون و فساد است كه آن نيز يك مقاله دارد كه متشكل از پانزده فصل مى‌باشد. فن چهارم طبيعيات در افعال و انفعالات است كه يك مقاله‌ى نه فصلى و يك مقاله‌ى دو فصلى دارد.


پنجمين فن، در علل كائناتى كه نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علويه، مى‌باشد و دو مقاله دارد. فن ششم در باره‌ى نفس مى‌باشد و از پنج مقاله تشكيل يافته است. فن هفتم در مورد نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرين و هشتمين فن كه مفصل‌ترين نيز هست، در باره‌ى حيوان است كه از نوزده مقاله تشكيل يافته است.
پنجمين فن، در علل كائناتى كه نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علويه، مى‌باشد و دو مقاله دارد. فن ششم درباره‌ى نفس مى‌باشد و از پنج مقاله تشكيل يافته است. فن هفتم در مورد نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرين و هشتمين فن كه مفصل‌ترين نيز هست، درباره‌ى حيوان است كه از نوزده مقاله تشكيل يافته است.


فصل اول مقاله‌ى اول از اولين فن طبيعيات، اختصاص به تعريف طريقى دارد كه مى‌توان به وسيله آن از راه مبادى طبيعيات، به طبيعيات عالم شد. كه اين مبادى را در فصل دوم به گونه‌ى مصادره و وضع شمارش نموده است و در فصل سوم اشتراك اين مبادى را تبيين كرده است.
فصل اول مقاله‌ى اول از اولين فن طبيعيات، اختصاص به تعريف طريقى دارد كه مى‌توان به وسيله آن از راه مبادى طبيعيات، به طبيعيات عالم شد. كه اين مبادى را در فصل دوم به گونه‌ى مصادره و وضع شمارش نموده است و در فصل سوم اشتراك اين مبادى را تبيين كرده است.
خط ۷۹: خط ۷۹:
نسبت حركت به مقولات، بحثى است كه در دو فصل بعدى به آن پرداخته گرديده است. علت واقع نشدن حركت در پنج مقوله‌ى مضاف، متى، جده، فعل، انفعال و هم‌چنين بروز حركت در چهار مقوله‌ى كم، كيف، اين و وضع را يادآور شده است؛ به عنوان مثال، در مقام بيان واقع نشدن و روى ندادن حركت در مقوله مضاف، مى‌گويد: هر جابه‌جايى و سيرى در اين مقوله، آنى است و اگر دگرگونى تدريجى در آن ديده شد، آن دگرگونى به واسطه‌ى مقوله‌ى ديگرى است؛ بدين معنى كه حركت در مقوله مضاف، پيرو حركت در مقوله‌ى ديگر است.
نسبت حركت به مقولات، بحثى است كه در دو فصل بعدى به آن پرداخته گرديده است. علت واقع نشدن حركت در پنج مقوله‌ى مضاف، متى، جده، فعل، انفعال و هم‌چنين بروز حركت در چهار مقوله‌ى كم، كيف، اين و وضع را يادآور شده است؛ به عنوان مثال، در مقام بيان واقع نشدن و روى ندادن حركت در مقوله مضاف، مى‌گويد: هر جابه‌جايى و سيرى در اين مقوله، آنى است و اگر دگرگونى تدريجى در آن ديده شد، آن دگرگونى به واسطه‌ى مقوله‌ى ديگرى است؛ بدين معنى كه حركت در مقوله مضاف، پيرو حركت در مقوله‌ى ديگر است.


تقابل حركت و سكون، اقوال در مكان و نفى و اثبات آنها، جنس مكان و بيان نظريات در آن زمينه، قول به خلأ و تناقض در گفتار قائلين بدان، مباحثى در زمان و ماهيت آن و نظريات گونان در باره‌ى آن و رفع شبهاتى در رابطه با زمان، عناوين ديگر فصول مقاله‌ى دوم را به خود اختصاص داده‌اند.
تقابل حركت و سكون، اقوال در مكان و نفى و اثبات آنها، جنس مكان و بيان نظريات در آن زمينه، قول به خلأ و تناقض در گفتار قائلين بدان، مباحثى در زمان و ماهيت آن و نظريات گونان درباره‌ى آن و رفع شبهاتى در رابطه با زمان، عناوين ديگر فصول مقاله‌ى دوم را به خود اختصاص داده‌اند.


مقاله‌ى سوم در امورى است براى طبيعيات كه از جهتى داراى كم مى‌باشند. اين مقاله، در چهارده فصل بيان گرديده كه در فصل اول آن كيفيت بحث در اين مقاله را توضيح داده است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] طبيعيات را به اجسام و احوال اجسام تقسيم مى‌كند و حركت و زمان را از احوال اجسام مى‌داند و در باره‌ى ابتدا و انتها داشتنشان بحث مى‌نمايد.
مقاله‌ى سوم در امورى است براى طبيعيات كه از جهتى داراى كم مى‌باشند. اين مقاله، در چهارده فصل بيان گرديده كه در فصل اول آن كيفيت بحث در اين مقاله را توضيح داده است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] طبيعيات را به اجسام و احوال اجسام تقسيم مى‌كند و حركت و زمان را از احوال اجسام مى‌داند و درباره‌ى ابتدا و انتها داشتنشان بحث مى‌نمايد.


تتالى، تماس، تشافع، تلاحق، اتصال، وسط، طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردى هستند كه بو على قبل از ورود به بحث تناهى اجسام، به تعريف و توضيح آنها پرداخته است تا براى چنين بحث حائز اهميتى، شناخت لازم از احوال اجسام براى مخاطب ايجاد شده باشد.
تتالى، تماس، تشافع، تلاحق، اتصال، وسط، طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردى هستند كه بو على قبل از ورود به بحث تناهى اجسام، به تعريف و توضيح آنها پرداخته است تا براى چنين بحث حائز اهميتى، شناخت لازم از احوال اجسام براى مخاطب ايجاد شده باشد.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
آخرين فصل اين فن اختصاص به بحثى راجع به خفيف و ثقيل دارد با اين مضمون كه جسم خفيف، حركت دايره‌اى خود را حول مركز به خاطر سبك بودنش با نهايت سرعت ادامه مى‌دهد و ثقيل به خاطر وزنش نيرويى گريز از مركز پيدا مى‌كند كه در اين حركت دايره‌اى به سختى در پى دور شدن از هسته‌ى مركزى مى‌باشد...
آخرين فصل اين فن اختصاص به بحثى راجع به خفيف و ثقيل دارد با اين مضمون كه جسم خفيف، حركت دايره‌اى خود را حول مركز به خاطر سبك بودنش با نهايت سرعت ادامه مى‌دهد و ثقيل به خاطر وزنش نيرويى گريز از مركز پيدا مى‌كند كه در اين حركت دايره‌اى به سختى در پى دور شدن از هسته‌ى مركزى مى‌باشد...


در فن سوم، راجع به كون و فساد بحث مى‌گردد. در فصل اول اين فن نظريات قدما را در باره كون و فساد اجسام و... بيان مى‌كند. او معتقد است اجسام بسيطه‌اى كه در جوهرشان مبادى حركات مستديره مى‌باشد، قبول كون و فساد نمى‌كنند، اما اينكه اجسام داراى حركت مستقيم، پذيرش كون و فساد را دارند، بحث ديگرى است كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] به اثبات آن پرداخته است. بيان حجت‌هاى هر كدام از طرفين و نقض براهين مخطئين، در فصول بعدى مورد بحث واقع شده. وى در اين فن راجع به مزاج و نمو نيز سخن گفته و در نهايت ادوار كون و فساد را مورد بررسي قرار داده است.
در فن سوم، راجع به كون و فساد بحث مى‌گردد. در فصل اول اين فن نظريات قدما را درباره كون و فساد اجسام و... بيان مى‌كند. او معتقد است اجسام بسيطه‌اى كه در جوهرشان مبادى حركات مستديره مى‌باشد، قبول كون و فساد نمى‌كنند، اما اينكه اجسام داراى حركت مستقيم، پذيرش كون و فساد را دارند، بحث ديگرى است كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] به اثبات آن پرداخته است. بيان حجت‌هاى هر كدام از طرفين و نقض براهين مخطئين، در فصول بعدى مورد بحث واقع شده. وى در اين فن راجع به مزاج و نمو نيز سخن گفته و در نهايت ادوار كون و فساد را مورد بررسي قرار داده است.


فن چهارم در افعال و انفعالات است كه از دو مقاله تشكيل يافته است. مقاله‌ى اول كه نه فصل دارد به اين ترتيب مى‌باشد: 1- بحث از طبقات عناصر. 2- بحثى از احوال درياها. 3- بحثى در تعريف سبب تعاقب گرمى و سردى. 4- ارتباط كيفيت و كميت اجسام كه هر قدر كميتشان زيادتر شود كيفيتشان نيز بيشتر خواهد شد. 5- آثارى كه گرما و سرما در اجسام مى‌گذارند، مانند بخار شدن، پختن، دود شدن، يخ زدن و... 6- چگونگى پخته شدن غذا و رسيدن ميوه. 7- عوامل پختن، قليان، تبخير، تدخين، تصعيد، ذوب، اشتعال و... 8- بحثى در حل و عقد اينكه اجسام با سردى و برودت حل گرديده و با گرما و حرارت انحلال و ذوبشان سخت مى‌شود، مانند ذوب شدن نمك در آب و عدم انحلالش بر روى آتش. 9- اصناف انفعالات تر و خشك.
فن چهارم در افعال و انفعالات است كه از دو مقاله تشكيل يافته است. مقاله‌ى اول كه نه فصل دارد به اين ترتيب مى‌باشد: 1- بحث از طبقات عناصر. 2- بحثى از احوال درياها. 3- بحثى در تعريف سبب تعاقب گرمى و سردى. 4- ارتباط كيفيت و كميت اجسام كه هر قدر كميتشان زيادتر شود كيفيتشان نيز بيشتر خواهد شد. 5- آثارى كه گرما و سرما در اجسام مى‌گذارند، مانند بخار شدن، پختن، دود شدن، يخ زدن و... 6- چگونگى پخته شدن غذا و رسيدن ميوه. 7- عوامل پختن، قليان، تبخير، تدخين، تصعيد، ذوب، اشتعال و... 8- بحثى در حل و عقد اينكه اجسام با سردى و برودت حل گرديده و با گرما و حرارت انحلال و ذوبشان سخت مى‌شود، مانند ذوب شدن نمك در آب و عدم انحلالش بر روى آتش. 9- اصناف انفعالات تر و خشك.


مقاله‌ى دوم فن چهارم كه داراى دو فصل مى‌باشد، در باره‌ى مزاج است. چيستى و چگونگى مزاج به همراه تولد كيفيات چهارگانه از عناصر اربعه كه در واقع تأييدى است بر آراى [[ارسطو]] مبنى بر اينكه اكثر فعل و انفعالات ميان كرات نيز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل مى‌شوند.
مقاله‌ى دوم فن چهارم كه داراى دو فصل مى‌باشد، درباره‌ى مزاج است. چيستى و چگونگى مزاج به همراه تولد كيفيات چهارگانه از عناصر اربعه كه در واقع تأييدى است بر آراى [[ارسطو]] مبنى بر اينكه اكثر فعل و انفعالات ميان كرات نيز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل مى‌شوند.


در فصل دوم اين مقاله، بو على، در تحقيقى راجع به توابع مزاج، مى‌گويد: واجب است دانسته شود كه وقتى اجسام جمع شدند و ممزوج گرديدند براى بعضى مزاجى عارض نشود مگر مزاج خودش.
در فصل دوم اين مقاله، بو على، در تحقيقى راجع به توابع مزاج، مى‌گويد: واجب است دانسته شود كه وقتى اجسام جمع شدند و ممزوج گرديدند براى بعضى مزاجى عارض نشود مگر مزاج خودش.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
در آخرين فصل از مقاله‌ى اول فن پنجم، به احوال اراضى مسكونه و امزجه‌ى بلاد مى‌پردازد. سنگلاخ بودن بعضى از سرزمين‌ها، جنگلى بودن بعضى ديگر و همين‌طور نوع آب و هوايشان موضوع‌هاى اين فصل مى‌باشند. مقاله‌ى دوم اين فن نيز مشتمل بر كائناتى است كه نفسي ندارند. وى در اولين فصل اين مقاله به چگونگى تشكيل ابرها پرداخته و كارايى آنها را در فصول مختلف توضيح مى‌دهد و اينكه از ابر واحد چگونه گاهي باران، گاهي برف و گاهي تگرگ به وجود مى‌آيد.
در آخرين فصل از مقاله‌ى اول فن پنجم، به احوال اراضى مسكونه و امزجه‌ى بلاد مى‌پردازد. سنگلاخ بودن بعضى از سرزمين‌ها، جنگلى بودن بعضى ديگر و همين‌طور نوع آب و هوايشان موضوع‌هاى اين فصل مى‌باشند. مقاله‌ى دوم اين فن نيز مشتمل بر كائناتى است كه نفسي ندارند. وى در اولين فصل اين مقاله به چگونگى تشكيل ابرها پرداخته و كارايى آنها را در فصول مختلف توضيح مى‌دهد و اينكه از ابر واحد چگونه گاهي باران، گاهي برف و گاهي تگرگ به وجود مى‌آيد.


در فصل دوم، در باره رنگين‌كمان و اينكه چگونه و در كجاها به وجود مى‌آيد، بحث مى‌نمايد. چگونگى به وجود آمدن بادها و انواع آنها و تأثيرشان و همين‌طور بحث از صاعقه و رعد و برق و شهاب‌سنگ‌ها، موضوع فصول ديگر اين مقاله است.
در فصل دوم، درباره رنگين‌كمان و اينكه چگونه و در كجاها به وجود مى‌آيد، بحث مى‌نمايد. چگونگى به وجود آمدن بادها و انواع آنها و تأثيرشان و همين‌طور بحث از صاعقه و رعد و برق و شهاب‌سنگ‌ها، موضوع فصول ديگر اين مقاله است.


[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در آخرين فصل اين فن، بحثى را نيز راجع به طوفان‌ها ارائه مى‌كند و مى‌گويد: غلبه‌ى يكى از عناصر اربعه بر باد، باعث به وجود آمدن طوفان مى‌گردد. اوضاع كواكب نيز در مرحله‌ى بعدى و در غلبه‌ى يكى از عناصر اربعه بر سايرين بى‌تأثير نبوده و باعث وقوع طوفان مى‌گردد. در اين قسمت نيز [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مخالفت‌هايى با مشائين دارد كه حاكى از آزادانديشى و بلندنظرى وى مى‌باشد، زيرا در مباحث علمى تأثيرپذير از هيچ مشرب خاصي نبوده و همواره به دنبال يافته‌هاى عالمانه و مستدل بوده است. فن ششم، در باره‌ى نفس است. اين فن مشتمل بر پنج مقاله مى‌باشد و مقاله‌ى اول داراى پنج فصل است كه فصل اول آن، در اثبات و تعريف نفس است. در فصل بعدى نظريات قدما را در باره‌ى نفس و جوهر آن بيان كرده و در پى نقض آنها مى‌باشد.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در آخرين فصل اين فن، بحثى را نيز راجع به طوفان‌ها ارائه مى‌كند و مى‌گويد: غلبه‌ى يكى از عناصر اربعه بر باد، باعث به وجود آمدن طوفان مى‌گردد. اوضاع كواكب نيز در مرحله‌ى بعدى و در غلبه‌ى يكى از عناصر اربعه بر سايرين بى‌تأثير نبوده و باعث وقوع طوفان مى‌گردد. در اين قسمت نيز [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مخالفت‌هايى با مشائين دارد كه حاكى از آزادانديشى و بلندنظرى وى مى‌باشد، زيرا در مباحث علمى تأثيرپذير از هيچ مشرب خاصي نبوده و همواره به دنبال يافته‌هاى عالمانه و مستدل بوده است. فن ششم، درباره‌ى نفس است. اين فن مشتمل بر پنج مقاله مى‌باشد و مقاله‌ى اول داراى پنج فصل است كه فصل اول آن، در اثبات و تعريف نفس است. در فصل بعدى نظريات قدما را درباره‌ى نفس و جوهر آن بيان كرده و در پى نقض آنها مى‌باشد.


بو على سومين فصل اين مقاله را به داخل بودن نفس تحت مقوله‌ى جوهر اختصاص داده است. او مى‌گويد: ثابت كرديم كه نفس، جسم نمى‌باشد... منشأ اختلاف افاعيل نفس كه همان اختلاف قواى نفس مى‌باشد، در فصل بعدى مورد بررسي واقع مى‌گردد. در فصل پنجم نيز تقسيمات قواى نفس مطرح است؛ براى مثال قواى نفسانى را در يك تقسيم به سه دسته تقسيم مى‌كند كه عبارتند از: 1- نفس نباتيه كه كارش تولد، رشد و تغذيه مى‌باشد. 2- نفس حيوانيه كه كارش درك جزئيات و تحرك بالاراده مى‌باشد. 3- نفس انسانى كه داراى دو قوه عامله و عالمه است.
بو على سومين فصل اين مقاله را به داخل بودن نفس تحت مقوله‌ى جوهر اختصاص داده است. او مى‌گويد: ثابت كرديم كه نفس، جسم نمى‌باشد... منشأ اختلاف افاعيل نفس كه همان اختلاف قواى نفس مى‌باشد، در فصل بعدى مورد بررسي واقع مى‌گردد. در فصل پنجم نيز تقسيمات قواى نفس مطرح است؛ براى مثال قواى نفسانى را در يك تقسيم به سه دسته تقسيم مى‌كند كه عبارتند از: 1- نفس نباتيه كه كارش تولد، رشد و تغذيه مى‌باشد. 2- نفس حيوانيه كه كارش درك جزئيات و تحرك بالاراده مى‌باشد. 3- نفس انسانى كه داراى دو قوه عامله و عالمه است.


دومين مقاله اين فن كه پنج فصل دارد با تحقيقى در باره‌ى قواى منسوب به نفس نباتيه آغاز مى‌گردد. در قواى نفس نباتيه نيز اول به تغذيه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراكات انسان را كه عبارتند از قواى داركه و حاسّه، توضيح مى‌دهد و در ادامه قواى حاسه‌ى لمسيه، ذائقه و شامّه و حاسه‌ى سامعه را در ضمن فصولى تبيين مى‌نمايد.
دومين مقاله اين فن كه پنج فصل دارد با تحقيقى درباره‌ى قواى منسوب به نفس نباتيه آغاز مى‌گردد. در قواى نفس نباتيه نيز اول به تغذيه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراكات انسان را كه عبارتند از قواى داركه و حاسّه، توضيح مى‌دهد و در ادامه قواى حاسه‌ى لمسيه، ذائقه و شامّه و حاسه‌ى سامعه را در ضمن فصولى تبيين مى‌نمايد.


[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در سومين مقاله‌ى اين فن كه هشت فعل دارد، در باره‌ى نور و شعاع آن و همين‌طور رنگ و منشأ آن و اينكه آيا نور جسم است يا نه و بررسي آراى مختلف در اين زمينه و همين‌طور بررسي آراى گوناگون در مورد ديدن و علل آن و مطالبى چند در حواشى مبحث رؤيت صحبت مى‌كند.
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در سومين مقاله‌ى اين فن كه هشت فعل دارد، درباره‌ى نور و شعاع آن و همين‌طور رنگ و منشأ آن و اينكه آيا نور جسم است يا نه و بررسي آراى مختلف در اين زمينه و همين‌طور بررسي آراى گوناگون در مورد ديدن و علل آن و مطالبى چند در حواشى مبحث رؤيت صحبت مى‌كند.


مقاله‌ى چهارم مبحث نفس كه چهار فصل دارد در باره‌ى حواس باطنه‌ى حيوان و افعال قواى مصوره و مفكره و افعال قواى متذكره روحيه و اينكه هر يك از اين قوا داراى آلاتى جسمانى هستند و بحثى در باره‌ى نبوت، مى‌باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در باره‌ى وهم مى‌گويد: وهم حاكم اكبر در حيوانات است كه به صورت انبعاث تخيّلى حكم مى‌كند؛ مثالى كه بو على در تمام آثار خود براى اين قوه مى‌زند، درك شيرينى عسل است كه از ديدن رنگ و ظاهر آن، به مخيّله‌ى انسان خطور مى‌كند.
مقاله‌ى چهارم مبحث نفس كه چهار فصل دارد درباره‌ى حواس باطنه‌ى حيوان و افعال قواى مصوره و مفكره و افعال قواى متذكره روحيه و اينكه هر يك از اين قوا داراى آلاتى جسمانى هستند و بحثى درباره‌ى نبوت، مى‌باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] درباره‌ى وهم مى‌گويد: وهم حاكم اكبر در حيوانات است كه به صورت انبعاث تخيّلى حكم مى‌كند؛ مثالى كه بو على در تمام آثار خود براى اين قوه مى‌زند، درك شيرينى عسل است كه از ديدن رنگ و ظاهر آن، به مخيّله‌ى انسان خطور مى‌كند.


او در باره‌ى قوه‌ى محركه كه هر حيوانى بعد از درك چيزى و احساس نياز به آن، به سويش حركت مى‌كند، توضيح داده و نبوت را نيز بخشى از آن مى‌داند. شهوت و غضب كه اولى براى جلب منافع، اعم از خوردن براى ادامه حيات، جماع براى ادامه نسل و... و دومى براى دفع مفسده، مانند دورى از خطرات و دشمنان و... مى‌باشد، دو نيروى محركه نفس مى‌باشند كه براى انجام وظايف خود، ديگر نيروهاى جسم را در اختيار دارند.
او درباره‌ى قوه‌ى محركه كه هر حيوانى بعد از درك چيزى و احساس نياز به آن، به سويش حركت مى‌كند، توضيح داده و نبوت را نيز بخشى از آن مى‌داند. شهوت و غضب كه اولى براى جلب منافع، اعم از خوردن براى ادامه حيات، جماع براى ادامه نسل و... و دومى براى دفع مفسده، مانند دورى از خطرات و دشمنان و... مى‌باشد، دو نيروى محركه نفس مى‌باشند كه براى انجام وظايف خود، ديگر نيروهاى جسم را در اختيار دارند.


مقاله‌ى پنجم كه داراى چهار فصل مى‌باشد، بيان‌گر مطالبى راجع به نفس انسانى است كه عبارتند از: الف- خواص فعل و انفعالاتى كه انسان دارد. بو على مى‌گويد: از نفس انسانى افعال خاصي صادر مى‌گردد كه ويژه‌ى انسان بوده و در ساير حيوانات موجود نمى‌باشد. وى يكى از نمونه‌ها را نيازهاى انسان مى‌داند كه براى رفع آنها به چيزى فراتر از آنچه طبيعت در اختيار حيوانات نهاده، مانند كشاورزى، خياطي، نساجى، ساختن حروف و اصوات براى رساندن مقصود خود به ديگران و... نياز دارد.
مقاله‌ى پنجم كه داراى چهار فصل مى‌باشد، بيان‌گر مطالبى راجع به نفس انسانى است كه عبارتند از: الف- خواص فعل و انفعالاتى كه انسان دارد. بو على مى‌گويد: از نفس انسانى افعال خاصي صادر مى‌گردد كه ويژه‌ى انسان بوده و در ساير حيوانات موجود نمى‌باشد. وى يكى از نمونه‌ها را نيازهاى انسان مى‌داند كه براى رفع آنها به چيزى فراتر از آنچه طبيعت در اختيار حيوانات نهاده، مانند كشاورزى، خياطي، نساجى، ساختن حروف و اصوات براى رساندن مقصود خود به ديگران و... نياز دارد.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
مؤلف، در بخش ديگر، به چگونگى انتفاع نفس انسانى از حواس پرداخته و غايتاً محال بودن تناسخ و فناناپذير بودن نفس انسانى را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پايان مى‌برد.
مؤلف، در بخش ديگر، به چگونگى انتفاع نفس انسانى از حواس پرداخته و غايتاً محال بودن تناسخ و فناناپذير بودن نفس انسانى را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پايان مى‌برد.


فن هفتم طبيعيات كه در باره‌ى نبات مى‌باشد از هفت فصل تشكيل يافته است كه به عبارتى كوتاه‌ترين فن از فنون ثمانيه‌ى طبيعيات شفا مى‌باشد. در اولين فصل اين فن تولد و اغتذاء و مزاج حيوان را توضيح داده و در فصل دوم اعضاى نبات را تبيين مى‌نمايد.
فن هفتم طبيعيات كه درباره‌ى نبات مى‌باشد از هفت فصل تشكيل يافته است كه به عبارتى كوتاه‌ترين فن از فنون ثمانيه‌ى طبيعيات شفا مى‌باشد. در اولين فصل اين فن تولد و اغتذاء و مزاج حيوان را توضيح داده و در فصل دوم اعضاى نبات را تبيين مى‌نمايد.


مبادى تغذيه، توليد، تولد در نبات به همراه چگونگى تولد اجزاى گياهان و اختلاف آنها به حسب اماكن، در بخش بعدى توضيح داده شده‌اند. از جمله مسائل مطرح شده در اين فن، تعريف شاخ و برگ و بوته‌ى گياهان است. مؤلف به صورتى بسيار دقيق و عالمانه در مورد ميوه و ثمرات گياهان و انواع و اقسام آن توضيحاتى ارائه كرده و با بيان اصناف نبات و مزاج اشيائى كه داراى نفس غاذيه مى‌باشند، اين فن را نيز به سرانجام مى‌رساند.
مبادى تغذيه، توليد، تولد در نبات به همراه چگونگى تولد اجزاى گياهان و اختلاف آنها به حسب اماكن، در بخش بعدى توضيح داده شده‌اند. از جمله مسائل مطرح شده در اين فن، تعريف شاخ و برگ و بوته‌ى گياهان است. مؤلف به صورتى بسيار دقيق و عالمانه در مورد ميوه و ثمرات گياهان و انواع و اقسام آن توضيحاتى ارائه كرده و با بيان اصناف نبات و مزاج اشيائى كه داراى نفس غاذيه مى‌باشند، اين فن را نيز به سرانجام مى‌رساند.
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
در مقاله‌ى دوم، اختلاف حيوانات از جهت اعضاى ظاهرى و اعضاى باطنى مطرح است. در مقاله‌ى سوم كه سه فصل دارد، اعضاى باطنى حيوان تشريح شده و اختلاف ميان فلاسفه و اطبا در مورد آن مطرح گرديده است و نيز از استخوان‌ها، موها و پشم‌هاى حيوانات، سخن به ميان آمده است.
در مقاله‌ى دوم، اختلاف حيوانات از جهت اعضاى ظاهرى و اعضاى باطنى مطرح است. در مقاله‌ى سوم كه سه فصل دارد، اعضاى باطنى حيوان تشريح شده و اختلاف ميان فلاسفه و اطبا در مورد آن مطرح گرديده است و نيز از استخوان‌ها، موها و پشم‌هاى حيوانات، سخن به ميان آمده است.


مايعات بدن حيوان كه عبارتند از خون، شير و منى، در سومين فصل اين مقاله، مورد بحث واقع گرديده‌اند. در مقاله‌ى چهارم اين فن، دو فصل وجود دارد كه در اولين فصل آن راجع به حيوانات آب‌زى و...صحبت شده است و در فصل دومش در باره‌ى حسّ حيوان، حركات و اصواتش و همين‌طور خواب و بيدارى و نر بودن و ماده بودنش بحث گرديده است. در اين فصل، بو على، مدعي شده كه تمام حيواناتى كه خون دارند از حواس پنج‌گانه بهره‌مند مى‌باشند و...
مايعات بدن حيوان كه عبارتند از خون، شير و منى، در سومين فصل اين مقاله، مورد بحث واقع گرديده‌اند. در مقاله‌ى چهارم اين فن، دو فصل وجود دارد كه در اولين فصل آن راجع به حيوانات آب‌زى و...صحبت شده است و در فصل دومش درباره‌ى حسّ حيوان، حركات و اصواتش و همين‌طور خواب و بيدارى و نر بودن و ماده بودنش بحث گرديده است. در اين فصل، بو على، مدعي شده كه تمام حيواناتى كه خون دارند از حواس پنج‌گانه بهره‌مند مى‌باشند و...


در مقاله‌ى پنجم نيز توليد مثل انواع حيوانات بررسي شده است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] از نوعي ماهي نام مى‌برد كه نر در ميان آنها نيست و به طريقى ديگر توليد نسل مى‌كنند و بعضى ديگر از حيوانات را ياد مى‌كند كه آنچه زاييده‌اند، عين خودشان نمى‌باشد، مانند پروانه كه زاده‌اش كرم مى‌باشد.
در مقاله‌ى پنجم نيز توليد مثل انواع حيوانات بررسي شده است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] از نوعي ماهي نام مى‌برد كه نر در ميان آنها نيست و به طريقى ديگر توليد نسل مى‌كنند و بعضى ديگر از حيوانات را ياد مى‌كند كه آنچه زاييده‌اند، عين خودشان نمى‌باشد، مانند پروانه كه زاده‌اش كرم مى‌باشد.


تخم پرندگان و ماهي‌ها و مواد تشكيل دهنده‌ى آنها، همين‌طور زمان تخم‌گذارى و محل آن، موضوع دو فصل مقاله‌ى ششم مى‌باشد. اختلاف حيوانات از جهت مأوى، خوراك و اختلاف‌شان در طول عمر و اخلاق همراه با اشاره‌اى به امراض حيوانات، در مقاله‌ى هفتم مطرح است. در مقاله‌ى هشتم نيز همين مطلب ادامه يافته و قدرى توضيح بيشتر راجع به اخلاق حيوانات درنده، ماهي‌ها و پرندگان داده شده است. مراحل تكوين انسان از منى، موضوع مقاله‌ى نهم است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در فصل اول اين مقاله اشاره به علايم بلوغ در انسان كرده و چگونگى توليد مثل را توضيح مى‌دهد. وى بحثى نيز در باره‌ى اوج لذت جنسي كه اصطلاح ارگاسم را در موردش به كار مى‌برند، در مرد و زن دارد.
تخم پرندگان و ماهي‌ها و مواد تشكيل دهنده‌ى آنها، همين‌طور زمان تخم‌گذارى و محل آن، موضوع دو فصل مقاله‌ى ششم مى‌باشد. اختلاف حيوانات از جهت مأوى، خوراك و اختلاف‌شان در طول عمر و اخلاق همراه با اشاره‌اى به امراض حيوانات، در مقاله‌ى هفتم مطرح است. در مقاله‌ى هشتم نيز همين مطلب ادامه يافته و قدرى توضيح بيشتر راجع به اخلاق حيوانات درنده، ماهي‌ها و پرندگان داده شده است. مراحل تكوين انسان از منى، موضوع مقاله‌ى نهم است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در فصل اول اين مقاله اشاره به علايم بلوغ در انسان كرده و چگونگى توليد مثل را توضيح مى‌دهد. وى بحثى نيز درباره‌ى اوج لذت جنسي كه اصطلاح ارگاسم را در موردش به كار مى‌برند، در مرد و زن دارد.


مدت حمل و خون نفاس، از ديگر مطالبى است كه در اين فصل مطرح مى‌شود. احتجاجى كه [[جالینوس]]  حكيم با يك فيلسوف در ارتباط با چگونگى جذب منى توسط رحم واقع گرديده، موضوع فصل دوم اين مقاله مى‌باشد. در فصل سوم بو على بحثى مطرح مى‌كند در باره‌ى منى نداشتن زنان كه در ادامه‌اش چگونگى تكوّن اعضاى مهم بدن از منى، تبيين گرديده است.
مدت حمل و خون نفاس، از ديگر مطالبى است كه در اين فصل مطرح مى‌شود. احتجاجى كه [[جالینوس]]  حكيم با يك فيلسوف در ارتباط با چگونگى جذب منى توسط رحم واقع گرديده، موضوع فصل دوم اين مقاله مى‌باشد. در فصل سوم بو على بحثى مطرح مى‌كند درباره‌ى منى نداشتن زنان كه در ادامه‌اش چگونگى تكوّن اعضاى مهم بدن از منى، تبيين گرديده است.


آخرين مطلب مطرح شده در مقاله‌ى نهم، بيان احوال نوزاد و مادرش مى‌باشد كه در آن دوران باردارى در بلاد مختلف و مقايسه‌ى آن با ساير حيوانات، بحث شده است. علت سقط رحم نيز عنوان مقاله‌ى دهم مى‌باشد. در مقاله‌ى بعدى كه پانزده فصل دارد، تركيب و مركبات بدن، اعم از مزاج كلى، مزاج اعضاء، مزاج دندان‌ها، بحثى راجع به اخلاط و اصناف آن، توضيحاتى راجع به مغز و نخاع و عصب، مباحثى راجع به استخوان‌بندى و تشريح اعضاى بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى و اعضاى ديگر سر و عضلاتشان مطرح مى‌باشد.
آخرين مطلب مطرح شده در مقاله‌ى نهم، بيان احوال نوزاد و مادرش مى‌باشد كه در آن دوران باردارى در بلاد مختلف و مقايسه‌ى آن با ساير حيوانات، بحث شده است. علت سقط رحم نيز عنوان مقاله‌ى دهم مى‌باشد. در مقاله‌ى بعدى كه پانزده فصل دارد، تركيب و مركبات بدن، اعم از مزاج كلى، مزاج اعضاء، مزاج دندان‌ها، بحثى راجع به اخلاط و اصناف آن، توضيحاتى راجع به مغز و نخاع و عصب، مباحثى راجع به استخوان‌بندى و تشريح اعضاى بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى و اعضاى ديگر سر و عضلاتشان مطرح مى‌باشد.


مقاله‌ى سيزدهم كتاب كه هفت فصل دارد و اعضاى دستگاه گوارش در آن تشريح شده‌اند، به اين ترتيب مى‌باشد: بحثى در مورد دندان و دهن و...؛ تشريح اعضاى تنفس، اعم از ريه، حنجره و دريچه‌ى ريه؛ تشريح قلب و رگ‌هاى آن؛ تشريح مسير عبور؛ بحثى خاص در باره‌ى امعا؛ تشريح كبد و اعضاى كنارى آن؛ مثانه و...
مقاله‌ى سيزدهم كتاب كه هفت فصل دارد و اعضاى دستگاه گوارش در آن تشريح شده‌اند، به اين ترتيب مى‌باشد: بحثى در مورد دندان و دهن و...؛ تشريح اعضاى تنفس، اعم از ريه، حنجره و دريچه‌ى ريه؛ تشريح قلب و رگ‌هاى آن؛ تشريح مسير عبور؛ بحثى خاص درباره‌ى امعا؛ تشريح كبد و اعضاى كنارى آن؛ مثانه و...


در مقاله‌ى چهاردهم، برخي اعضاى ديگر مانند كليه، ترقوه، كتف، دست‌ها، كمر، گردن، سينه، استخوان‌هاى سينه، پاها و اختلاف آن با پاهاى حيوانات، صورت و لب‌ها و عضلات و ماهيچه‌هاى محرك آنها توضيح داده شده است.
در مقاله‌ى چهاردهم، برخي اعضاى ديگر مانند كليه، ترقوه، كتف، دست‌ها، كمر، گردن، سينه، استخوان‌هاى سينه، پاها و اختلاف آن با پاهاى حيوانات، صورت و لب‌ها و عضلات و ماهيچه‌هاى محرك آنها توضيح داده شده است.


پانزدهمين مقاله در باره‌ى احوال تولد و توالد حيوان مى‌باشد كه به مناسبت راجع به ذَكَر مرد و رحم زن نيز توضيحاتى داده است. در باره‌ى مواد تشكيل‌دهنده‌ى فرزند كه عبارت است از منى زن و مرد و در باره‌ى خون حيض، سخن گفته است.
پانزدهمين مقاله درباره‌ى احوال تولد و توالد حيوان مى‌باشد كه به مناسبت راجع به ذَكَر مرد و رحم زن نيز توضيحاتى داده است. درباره‌ى مواد تشكيل‌دهنده‌ى فرزند كه عبارت است از منى زن و مرد و درباره‌ى خون حيض، سخن گفته است.


مقاله‌ى شانزدهم در تولد حيوانات از منى و تخم و چگونگى آن و همين‌طور علل عقيم بودن و تولد مؤنث يا مذكر مى‌باشد. كثرت يا قلت تخم‌گذارى حيوانات و علل آن، موضوع مقاله‌ى هفدهم مى‌باشد كه به دنبالش در مقاله‌ى هجدهم، بحثى دوباره در علت تأنيث و تذكير، مطرح كرده و اختلاف طول عمر حيوانات را بررسي كرده است و طويل العمرترين پستان‌دار را بعد از فيل، انسان - به خاطر اعتدال مزاجش - مى‌داند و در آخرين مقاله‌ى كتاب احوال ديگرى از انسان، مانند وضعيت جنين و طبيعت زن و مرد مورد تدقيق و بررسي واقع گرديده است.
مقاله‌ى شانزدهم در تولد حيوانات از منى و تخم و چگونگى آن و همين‌طور علل عقيم بودن و تولد مؤنث يا مذكر مى‌باشد. كثرت يا قلت تخم‌گذارى حيوانات و علل آن، موضوع مقاله‌ى هفدهم مى‌باشد كه به دنبالش در مقاله‌ى هجدهم، بحثى دوباره در علت تأنيث و تذكير، مطرح كرده و اختلاف طول عمر حيوانات را بررسي كرده است و طويل العمرترين پستان‌دار را بعد از فيل، انسان - به خاطر اعتدال مزاجش - مى‌داند و در آخرين مقاله‌ى كتاب احوال ديگرى از انسان، مانند وضعيت جنين و طبيعت زن و مرد مورد تدقيق و بررسي واقع گرديده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش