۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
كتاب «دراسات فقهية في مسائل خلافية» اثر جناب استاد آقاى نجم الدين طبسى از علماى معاصر مىباشد كه | كتاب «دراسات فقهية في مسائل خلافية» اثر جناب استاد آقاى نجم الدين طبسى از علماى معاصر مىباشد كه درباره سه موضوع اختلافى ميان اهل سنت و اماميه؛ يعنى ازدواج موقت، نماز تراويح و تكفير و ارسال در سال 1421 ق و به زبان عربى تأليف گرديده است. | ||
ايشان با نگاهى دقيق همراه با ارائه شواهد تاريخى، به موضوعات مذكور، دفاع همه جانبهاى از حريم احكام تشيع نمودهاند. | ايشان با نگاهى دقيق همراه با ارائه شواهد تاريخى، به موضوعات مذكور، دفاع همه جانبهاى از حريم احكام تشيع نمودهاند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
كتاب، با توجه به موضوعات خود به سه بخش تقسيم شده كه بخش اول راجع به ازدواج موقت مىباشد. در اين بخش بعد از بيان مقدمهاى راجع به متعه، در سه فصل بحث شده است: | كتاب، با توجه به موضوعات خود به سه بخش تقسيم شده كه بخش اول راجع به ازدواج موقت مىباشد. در اين بخش بعد از بيان مقدمهاى راجع به متعه، در سه فصل بحث شده است: | ||
فصل اول | فصل اول درباره حكم ازدواج موقت در ميان صحابه است؛ مؤلف، با ذكر نام نوزده نفر از صحابه، عقيده آنها را درباره ازدواج موقت ذكر كرده است. | ||
فصل دوم | فصل دوم درباره جايگاه متعد در ميان تابعين است كه در اينجا هم با ذكر نام چهارده نفر از تابعين، نظر آنها را در مورد اين حكم الهى بازگو نموده است. | ||
سومين فصل اين قسمت مربوط به ذكر مناقشات و مباحثى است كه در اين زمينه واقع گرديده است. | سومين فصل اين قسمت مربوط به ذكر مناقشات و مباحثى است كه در اين زمينه واقع گرديده است. | ||
دومين بخش كتاب | دومين بخش كتاب درباره نماز تراويح است؛ مؤلف در اينجا هم با ذكر آراى فقهاى فريقين و بررسى ادله آنها، حكم نماز مزبور را نيز مشخص نموده است. | ||
سومين و آخرين بخش كتاب در مورد ارسال و تكفير يا همان بستن دستها هنگام نماز است كه مؤلف در اينجا هم با بيان ادلهاى از خود اهل سنت، بر بدعت بودن اين عمل برخى از اهل سنت تأكيد ورزيده است. | سومين و آخرين بخش كتاب در مورد ارسال و تكفير يا همان بستن دستها هنگام نماز است كه مؤلف در اينجا هم با بيان ادلهاى از خود اهل سنت، بر بدعت بودن اين عمل برخى از اهل سنت تأكيد ورزيده است. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
رازى هم مىگويد [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] از حضرت على(ع) نقل كرده كه فرمود: «لو لا أن عمر نهى الناس عن المتعة ما زنى إلا شقي». عمرو بن حريث، معاوية بن ابى سفيان، سلمة بن امية، ربيعة بن امية، أبى بن كعب، اسماء بنت ابى بكر، ام عبدالله ابنة أبى خيثمة، عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب و... ديگر صحابهاى هستند كه قول و فعلشان در مورد متعه ذكر گرديده است. | رازى هم مىگويد [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] از حضرت على(ع) نقل كرده كه فرمود: «لو لا أن عمر نهى الناس عن المتعة ما زنى إلا شقي». عمرو بن حريث، معاوية بن ابى سفيان، سلمة بن امية، ربيعة بن امية، أبى بن كعب، اسماء بنت ابى بكر، ام عبدالله ابنة أبى خيثمة، عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب و... ديگر صحابهاى هستند كه قول و فعلشان در مورد متعه ذكر گرديده است. | ||
فصل دوم بيان نظريات فقها و تابعين | فصل دوم بيان نظريات فقها و تابعين درباره متعه است. | ||
مالك بن أنس كه يكى از ائمه اربعه اهل سنت است، متعه را جايز مىدانسته است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] كه يكى ديگر از ائمه اربعه است قائل به كراهت متعه بوده، نه حرمت آن. | مالك بن أنس كه يكى از ائمه اربعه اهل سنت است، متعه را جايز مىدانسته است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] كه يكى ديگر از ائمه اربعه است قائل به كراهت متعه بوده، نه حرمت آن. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
از اهل بيت(عليهم السلام) روايات فراوانى رسيده است كه آنها از اين عمل نهى كرده و آن را فعل مجوس شمردهاند؛ از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: «و عليك بالإقبال على صلاتك و لا تكفر فإنما يفعل ذلك المجوس». از فقهاى اماميه هم سخنان زيادى نقل شده كه از آن جمله كلام [[شيخ مفيد]] مىباشد كه فرمود: اماميه بر ارسال دستها در نماز، اتفاق دارند و مىگويند گذاشتن يك دست روى دست ديگر جايز نبوده و اين عمل مخالف با سيره رسول خدا (ص) و بدعت مىباشد. | از اهل بيت(عليهم السلام) روايات فراوانى رسيده است كه آنها از اين عمل نهى كرده و آن را فعل مجوس شمردهاند؛ از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: «و عليك بالإقبال على صلاتك و لا تكفر فإنما يفعل ذلك المجوس». از فقهاى اماميه هم سخنان زيادى نقل شده كه از آن جمله كلام [[شيخ مفيد]] مىباشد كه فرمود: اماميه بر ارسال دستها در نماز، اتفاق دارند و مىگويند گذاشتن يك دست روى دست ديگر جايز نبوده و اين عمل مخالف با سيره رسول خدا (ص) و بدعت مىباشد. | ||
مؤلف، | مؤلف، درباره منشأ اين حكم مىگويد: وقتى عمر اسراى عجم را ديد كه چنين تواضع مىكنند، گفت: اين كار خوبى است و در راستاى تواضع براى خداوند مىباشد؛ ما هم اين كار را مىكنيم كه در مقابل خداوند شايستهتر است. ايشان بعد از نقل نظريات اهل سنت در اين مورد و بيان رواياتشان، مىگويد: رواياتى كه بر چنين عملى دلالت دارند، همگى داراى اشكال دلالى يا ضعف سندى هستند، فلذا نمىتوان به مشروعيت چنين عملى حتى از ديدگاه اهل تسنن قائل شد. | ||
ویرایش