مجموعه رسائل (لاری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ح' به '، ح'
جز (جایگزینی متن - '،پ' به '، پ')
جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح')
خط ۹۵: خط ۹۵:
يعنى ميل نكنيد بسوى ظالم كه به آتش ظلمش سوخته مى‌شويد و ننشينيد با ظالمين مگر براى نصيحت و نهى از منكر و رفع ظلم...و قريب چهار صد آيه از قرآن جمع نموده‌ام در مذمت ظالمين و اعوان ايشان كه اسمش كتاب نصايح و فضايح است فرستاده‌ام چاپ نمايند هر گاه آوردند براى شما مى‌فرستم تا عبرت گيرى و عبرت گيرند.
يعنى ميل نكنيد بسوى ظالم كه به آتش ظلمش سوخته مى‌شويد و ننشينيد با ظالمين مگر براى نصيحت و نهى از منكر و رفع ظلم...و قريب چهار صد آيه از قرآن جمع نموده‌ام در مذمت ظالمين و اعوان ايشان كه اسمش كتاب نصايح و فضايح است فرستاده‌ام چاپ نمايند هر گاه آوردند براى شما مى‌فرستم تا عبرت گيرى و عبرت گيرند.


در اين رساله، مرحوم سيد، پس از آن كه تمام تنزلات و شقاوات و شرورات و مرارات را ناشى از قرب حصولى يا تحصيلى به مبدء شر و ظلمت و قبح و نقص مى‌داند و شواهد صدق اين ادعا را متذكر مى‌شوند، به ذكر آياتى مى‌پردازند كه ظالمين را مذموم و سرنوشت آنان را مشخص مى‌كند، و بعد به سراغ روايات اين باب رفته و آنها را مطرح مى‌كنند.در خاتمه كتاب، با اين بيان كه «هر يك از محكمات ثقلين، كتاب و سنت متواتره،حجّت قاطعه بالغه تامّه كافيه است بر حسم و قطع و رفع ماده هر گونه غرور،شبهه و متشابهاتى كه دستاويز جهال و مغرورين و مشتبهين ظلمه و جائرين و فسقه و مجرمين گرديده» به ذكر شبهات اين موضوع پرداخته و هر كدام را به بهترين وجه پاسخ مى‌دهند.
در اين رساله، مرحوم سيد، پس از آن كه تمام تنزلات و شقاوات و شرورات و مرارات را ناشى از قرب حصولى يا تحصيلى به مبدء شر و ظلمت و قبح و نقص مى‌داند و شواهد صدق اين ادعا را متذكر مى‌شوند، به ذكر آياتى مى‌پردازند كه ظالمين را مذموم و سرنوشت آنان را مشخص مى‌كند، و بعد به سراغ روايات اين باب رفته و آنها را مطرح مى‌كنند.در خاتمه كتاب، با اين بيان كه «هر يك از محكمات ثقلين، كتاب و سنت متواتره، حجّت قاطعه بالغه تامّه كافيه است بر حسم و قطع و رفع ماده هر گونه غرور،شبهه و متشابهاتى كه دستاويز جهال و مغرورين و مشتبهين ظلمه و جائرين و فسقه و مجرمين گرديده» به ذكر شبهات اين موضوع پرداخته و هر كدام را به بهترين وجه پاسخ مى‌دهند.


==چاپ كتاب==
==چاپ كتاب==
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
در اين فصل مرحوم لارى شرط دانسته است كه شخص اول مجلس بايد فقيه عادل جامع الشرائط باشد.
در اين فصل مرحوم لارى شرط دانسته است كه شخص اول مجلس بايد فقيه عادل جامع الشرائط باشد.


فصل چهارم رسالۀ حاضر،ناظر به بيان اين معنى است كه همان گونه كه ولايت اجراى حدود شرعيه و مجازاتهاى الهى و احكام خداوندى حق انحصارى حاكم شرع است،حق تعيين اسم و رسم، لقب، منصب ناظر،قيم، وكيل، امين، كاتب، منشى، معين،ناظم،خازن، ولى، والى و متولى و تعيين مراتب هر كس از هر جهت،حتى بزرگداشت يا تكذيب و هر تغيير و تبديلى،حق انحصارى حاكم شرع مسلم العداله اهل مجلس است.
فصل چهارم رسالۀ حاضر،ناظر به بيان اين معنى است كه همان گونه كه ولايت اجراى حدود شرعيه و مجازاتهاى الهى و احكام خداوندى حق انحصارى حاكم شرع است، حق تعيين اسم و رسم، لقب، منصب ناظر،قيم، وكيل، امين، كاتب، منشى، معين،ناظم،خازن، ولى، والى و متولى و تعيين مراتب هر كس از هر جهت، حتى بزرگداشت يا تكذيب و هر تغيير و تبديلى، حق انحصارى حاكم شرع مسلم العداله اهل مجلس است.


فصل پنجم رساله قانون در اتحاد ملت و دولت، باز هم ناظر به بيان وجهى ديگر از قلمرو قدرت و اختيارات رئيس مجلس يا به قول مرحوم لارى،حاكم شرع مسلم العدالۀ مجلس است.
فصل پنجم رساله قانون در اتحاد ملت و دولت، باز هم ناظر به بيان وجهى ديگر از قلمرو قدرت و اختيارات رئيس مجلس يا به قول مرحوم لارى، حاكم شرع مسلم العدالۀ مجلس است.


فصل از موارد مصرف و اختيار بيت المال مسلمين سخن مى‌گويد و ضمن بر شمردن موارد مصرف آن، اختيار مطلق مصرف آن را به همان ولى مسلمين يا حاكم مسلّم العدالۀ مجلس مى‌سپارد.
فصل از موارد مصرف و اختيار بيت المال مسلمين سخن مى‌گويد و ضمن بر شمردن موارد مصرف آن، اختيار مطلق مصرف آن را به همان ولى مسلمين يا حاكم مسلّم العدالۀ مجلس مى‌سپارد.
خط ۲۷۷: خط ۲۷۷:
)
)


من خلال استعراض النصوص الكثيرة الواردة في ذمّ الدنيا و التعلّق بها نجد أن هناك تقاطع واضح بين حب اللّٰه و حب الدنيا،فعندما يكون حب الدنيا محورا للإنسان و قاعدة له في سلوكه و تصرفاته فإنّه يعمي الإنسان عن رؤية اللّٰه تعالى أو حبّه،حيث لا يمكن اجتماع ولاءين في قلب واحد، و الدنيا كما يصفها الإمام الصادق عليه السّلام: «كماء البحر من ازداد منه شربا ازداد عطشا» و هي كذلك التي تفرّغ الصلاة من معناها و الصيام من معناه و تفرّغ كلّ عبادة من معناها.
من خلال استعراض النصوص الكثيرة الواردة في ذمّ الدنيا و التعلّق بها نجد أن هناك تقاطع واضح بين حب اللّٰه و حب الدنيا،فعندما يكون حب الدنيا محورا للإنسان و قاعدة له في سلوكه و تصرفاته فإنّه يعمي الإنسان عن رؤية اللّٰه تعالى أو حبّه، حيث لا يمكن اجتماع ولاءين في قلب واحد، و الدنيا كما يصفها الإمام الصادق عليه السّلام: «كماء البحر من ازداد منه شربا ازداد عطشا» و هي كذلك التي تفرّغ الصلاة من معناها و الصيام من معناه و تفرّغ كلّ عبادة من معناها.


و لهذا السبب نجد أن العلماء كتبوا المئات من الرسائل حول هذا الموضوع و أكّدوا على حرمة حبّ الدنيا بالرغم من اختلافهم في تفصيلات هذه الحرمة.
و لهذا السبب نجد أن العلماء كتبوا المئات من الرسائل حول هذا الموضوع و أكّدوا على حرمة حبّ الدنيا بالرغم من اختلافهم في تفصيلات هذه الحرمة.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش