۹٬۴۵۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR05159.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.) |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
(۵۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR05159.jpg|بندانگشتی|افلاکی، احمد بن اخی ناطور]] | [[پرونده:NUR05159.jpg|بندانگشتی|افلاکی، احمد بن اخی ناطور]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |افلاکی، احمد بن اخی ناطور | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | افلاکی، شمسالدین بن احمد | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |در حدود 690ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |قونیه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |761 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |شيخ جلالالدين عارف | ||
بدرالدين تبريزى | |||
حمدالدين جندى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |مناقب العارفين | ||
|-class= | |||
|کد | [[زندگینامه مولانا جلالالدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلالالدین مولوی]] | ||
|data-type= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE05159AUTHORCODE | |||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|شمسالدین (ابهام زدایی)}} | |||
'''شمسالدين احمد افلاكى عارفى''' (ح690-761ق)، از شاگردان و مريدان شيخ جلالالدين عارف، نواده [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين محمد مولوى]] و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مىباشد. | |||
اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولویه و خاندان [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين مولوى]] داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمىدهد. | |||
اين | |||
اينكه ثاقب دده، نام پدر او را اخى ناطور نوشته است، درست نمىنمايد، زيرا اخى ناطورى كه افلاكى در مناقب العارفين از او ياد كرده و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمىتواند پدر او باشد، زيرا كه وى در زمان حيات | اينكه ثاقب دده، نام پدر او را اخى ناطور نوشته است، درست نمىنمايد، زيرا اخى ناطورى كه افلاكى در مناقب العارفين از او ياد كرده و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمىتواند پدر او باشد، زيرا كه وى در زمان حيات جلالالدين مولوى، بيش از 100 سال داشته است. | ||
افلاكى به سبب دلبستگى بسيار به شيخ خود، عارف چلبى، به عارفى معروف شد. پدر او به دربار ازبكخان، فرمانرواى آلتين اردو وابسته بود و در شهر «سراى» درگذشت. | افلاكى به سبب دلبستگى بسيار به شيخ خود، عارف چلبى، به عارفى معروف شد. پدر او به دربار ازبكخان، فرمانرواى آلتين اردو وابسته بود و در شهر «سراى» درگذشت. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۸: | ||
به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشتهاند، مىتوان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است. | به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشتهاند، مىتوان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است. | ||
وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مىگويد كه نزد | وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مىگويد كه نزد سراجالدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظامالدين ارزنجانى نيز به فراگیرى علوم پرداخته است. | ||
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ||
ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه | ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگیزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيشبينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمىنمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مىكند. | ||
افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. | افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. | ||
وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن | وى در خدمت عارف چلبى به درجات عالى نائل شد و اهل طريقت او را سزاوار مقام مرشدى دانستند، ولى وى با عذرخواهى از پذيرفتن این مقام، گوشهنشينى اختيار كرد و چندى بعد به سبب اصرار و ازدحام دوستاران و بالا گرفتن شهرتش، ناچار به جانب «حرمين محترمين» رهسپار شد و مدت درازى در جوار مرقد مطهر پيامبر اكرم(ص) عزلت گزيد. | ||
افلاكى بعد از مرگ عارف چلبى (719ق1319/م) بر طبق وصيت او، به نگهبانى تربت مولانا پرداخت و یکى از «مثنوى خوانان» آنجا شد. پس از مرگ عارف چلبى، وى در زمره مريدان فرزندش عابد چلبى درآمد و هنگامى كه عابد از جانب تمورتاش به ولايت اوج فرستاده شد تا امراى آن ناحيه را به اطاعت و انقياد ترغيب كند، افلاكى نيز با او همراه بود. پس از آن ظاهراً تا آخر عمر، ديگر قونيه را ترك نكرد و در همانجا وفات يافت و نزدیک تربت مولانا به خاک سپرده شد. محل دفن او امروزه به درستى معلوم نيست، ولى در 1929م سنگ مزارش در نزدیکى آرامگاه مولانا پيدا شد و اكنون در موزه مولانا نگهدارى مىشود. | |||
افلاكى شهرت خود را مديون تأليف بسيار مهم خود «مناقب العارفين» است. وى این اثر را در 718ق1318/م شروع كرد و در 754ق/ 1353م به پایان رساند. | |||
افلاكى | یکى از مآخذ عمده این کتاب، رساله [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]] بوده و افلاكى نزدیک به سه چهارم مطالب آن را با تغييرى مختصر در عبارات و بدون ذكر مآخذ نقل كرده است، ولى چون نمونهاى كه در این كار در نظر داشته، تذكره الاولیاء [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بوده است، روايات گردآورى شده را به ترتيب تاريخى تنظيم كرده است. این کتاب از لحاظ اشتمال بر شرح آداب و مراسم صوفيانه آن روزگار، داراى اهميت خاصى است و در سراسر آن اصطلاحات عرفانى و خانقاهى همهجا به چشم مىخورد. وى در مطالب مربوط به دوران حيات خود غالباً ً به مشاهدات خود و يا به نقل و روايت سخنان اشخاص مختلفى كه مورد اعتماد او بودهاند، استناد جسته است. | ||
افلاكى | از افلاكى چهار غزل به تركى و دو رباعى به فارسی موجود است كه به مناسبت درگذشت عارف چلبى سروده شده است. | ||
==منابع مقاله== | |||
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، تهران، 1379، ج9، ص589، نوشته: پروانه محمدى. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[مناقب العارفين]] | |||
[[مناقب | |||
[[ | [[زندگینامه مولانا جلالالدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلالالدین مولوی]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |