۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
آرای تربیتی در این کتاب، با شیوه ای فقهی و بر اساس فقه مالکی و برداشت از احادیث پیامبر)ص( و اصحاب و تابعان و تابعانِ تابعان و تکیه بر قیاس پی ریزی شده است و وظایف واجب یا مستحب معلمان، متعلمان و اولیای نوآموزان، مستند به احادیث و کلمات بزرگان از مذهب مالکی، بیان گردیده است و مسائل تربیتی از دید قضایی حل و فصل شده است. ابن سحنون در فقه و به ویژه در تدوین این کتاب، تحت تأثیر روحیه قضاوت پدرش بوده و این روحیه را در بیان مباحث تربیتی حاکم ساخته است<ref>فقیهی، محمد، 1378</ref>. | آرای تربیتی در این کتاب، با شیوه ای فقهی و بر اساس فقه مالکی و برداشت از احادیث پیامبر)ص( و اصحاب و تابعان و تابعانِ تابعان و تکیه بر قیاس پی ریزی شده است و وظایف واجب یا مستحب معلمان، متعلمان و اولیای نوآموزان، مستند به احادیث و کلمات بزرگان از مذهب مالکی، بیان گردیده است و مسائل تربیتی از دید قضایی حل و فصل شده است. ابن سحنون در فقه و به ویژه در تدوین این کتاب، تحت تأثیر روحیه قضاوت پدرش بوده و این روحیه را در بیان مباحث تربیتی حاکم ساخته است<ref>فقیهی، محمد، 1378</ref>. | ||
سراسر این کتاب، نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوینی مانند: ما جاء فی تعلیم القرآن، ما جاء فی العدل بین الصبیان و... آغاز میشود و سلسله سند گوینده و صاحب نظر اصلی بیان میگردد. بنابراین، این کتاب تبیینی از آرای تربیتی علمای مالکی مذهب است که مورد توجه و تأیید ابن سحنون بوده است و آرای ابتکاری خود وی محسوب | سراسر این کتاب، نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوینی مانند: ما جاء فی تعلیم القرآن، ما جاء فی العدل بین الصبیان و... آغاز میشود و سلسله سند گوینده و صاحب نظر اصلی بیان میگردد. بنابراین، این کتاب تبیینی از آرای تربیتی علمای مالکی مذهب است که مورد توجه و تأیید ابن سحنون بوده است و آرای ابتکاری خود وی محسوب نمیشود<ref>همان</ref>. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در آداب المعلمین دیدگاه و نظام ویژه ای در تعلیم و تربیت ارائه نشده است. در این کتاب حتی به اهداف آموزشی تصریح نشده است. مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نیست و به صورت پراکنده از قبیل: آموزش قرآن، برخی از احکام، اجیر شدن معلم برای آموزش و... مطرح شده است. در این مجموعه کوچک، بیش ازاندازه به مزد معلم و شرایط صحت و عدم صحت اجیر شدن او پرداخته شده و گاهی نیز مطالب تکرار گردیده است<ref>همان</ref>. | در آداب المعلمین دیدگاه و نظام ویژه ای در تعلیم و تربیت ارائه نشده است. در این کتاب حتی به اهداف آموزشی تصریح نشده است. مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نیست و به صورت پراکنده از قبیل: آموزش قرآن، برخی از احکام، اجیر شدن معلم برای آموزش و... مطرح شده است. در این مجموعه کوچک، بیش ازاندازه به مزد معلم و شرایط صحت و عدم صحت اجیر شدن او پرداخته شده و گاهی نیز مطالب تکرار گردیده است<ref>همان</ref>. | ||
شأن معلم از نظر نویسنده، شأن اجیر است و رسالت او به میزان قرارداد مالی بین او و اولیای کودکان است. معلم وظیفه ای جز این ندارد و از آنجا که معمولا معلمان به این وظیفه خوب عمل | شأن معلم از نظر نویسنده، شأن اجیر است و رسالت او به میزان قرارداد مالی بین او و اولیای کودکان است. معلم وظیفه ای جز این ندارد و از آنجا که معمولا معلمان به این وظیفه خوب عمل نمیکنند، شهادت آنان در دادگاه مورد قبول نیست<ref>همان</ref>. | ||
ابن سحنون پیش از آنکه رسالت معلمی را ناشی از تعهد دینی و ملی معلم بداند، به امر اقتصادی وابسته میسازد و چنین ترسیم میکند که میزان مسئولیت معلم را مال و ثروت اولیای دانش آموزان و اجازه آنان تعیین میکند<ref>همان</ref>. | ابن سحنون پیش از آنکه رسالت معلمی را ناشی از تعهد دینی و ملی معلم بداند، به امر اقتصادی وابسته میسازد و چنین ترسیم میکند که میزان مسئولیت معلم را مال و ثروت اولیای دانش آموزان و اجازه آنان تعیین میکند<ref>همان</ref>. | ||
کتاب آداب المعلمین گرچه با هدف فلسفه تعلیم و تربیت | کتاب آداب المعلمین گرچه با هدف فلسفه تعلیم و تربیت نمیتواند مطالعه شود، ولی لازم است به علل زیر مورد توجه قرار گیرد: | ||
#اولین تألیف موجود مسلمانان درباره تعلیم و تربیت است، به گونه ای که در این مهم فتح بابیبه حساب میآمده است و در مطرح کردن مباحث بعدی تعلیم و تربیت اسلامی تأثیر داشته است. برای نمونه، «قابسی» بیشترین استفاده را از ابن سحنون در تألیف «الرسالة المفصلة لأحوال المعلمین و المتعلمین» کرده است. او در بسیاری از موارد، از کتاب ابن سحنون حرف به حرف نقل کرده است و در بعضی از موارد هم با تصرفی در عبارت، همان معنا را در کتاب خویش آورده است<ref>همان</ref>. | #اولین تألیف موجود مسلمانان درباره تعلیم و تربیت است، به گونه ای که در این مهم فتح بابیبه حساب میآمده است و در مطرح کردن مباحث بعدی تعلیم و تربیت اسلامی تأثیر داشته است. برای نمونه، «قابسی» بیشترین استفاده را از ابن سحنون در تألیف «الرسالة المفصلة لأحوال المعلمین و المتعلمین» کرده است. او در بسیاری از موارد، از کتاب ابن سحنون حرف به حرف نقل کرده است و در بعضی از موارد هم با تصرفی در عبارت، همان معنا را در کتاب خویش آورده است<ref>همان</ref>. | ||
#این کتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشی زمان ابن سحنون، مواد درسی، دروس ضروری و اختیاری و وضع مدارس در قیروان است و تاریخ مطمئنی از اوضاع تربیت، نوع ارتباط معلم و مربی با متعلم و متربی در مغرب محسوب میشود<ref>همان</ref>. | #این کتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشی زمان ابن سحنون، مواد درسی، دروس ضروری و اختیاری و وضع مدارس در قیروان است و تاریخ مطمئنی از اوضاع تربیت، نوع ارتباط معلم و مربی با متعلم و متربی در مغرب محسوب میشود<ref>همان</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
ج)- معلم باید شناخت و آگاهیهای لازم را درباره خدای متعال از همان دوران کودکی به دانش آموزان خود یاد بدهد و آنان را با عظمت و کبریایی اش آشنا سازد و دعا و راز و نیاز با او را تعلیم داده، سعی کند آنان با خدا ارتباط برقرار سازند و او را با عظمت یاد نمایند و به وی عشق بورزند<ref>همان</ref>. | ج)- معلم باید شناخت و آگاهیهای لازم را درباره خدای متعال از همان دوران کودکی به دانش آموزان خود یاد بدهد و آنان را با عظمت و کبریایی اش آشنا سازد و دعا و راز و نیاز با او را تعلیم داده، سعی کند آنان با خدا ارتباط برقرار سازند و او را با عظمت یاد نمایند و به وی عشق بورزند<ref>همان</ref>. | ||
در پایان میتوان چنین گفت که از بررسی کتاب و آرای تربیتی نویسنده آن، به این نتیجه میرسیم که در قرن سوم هجری، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی به شیوه فقهی وجود داشته است و اصول و روشهای تعلیم و تربیت را از فقه به دست میآوردهاند و برنامه ریزی آموزشی و تعیین مواد درسی ضروری و اختیاری برای تحصیل کودکان با اهداف سوادآموزی، یادگیری قرآن و آموختن آداب و سنن دینی انجام میشده است. تعلیم و تربیت، وظیفه اولیا و معلمان بوده و اقتصاد و قراردادهای شخصی، نقش مؤثری داشته و دولت در این زمینه سرمایه گذاری | در پایان میتوان چنین گفت که از بررسی کتاب و آرای تربیتی نویسنده آن، به این نتیجه میرسیم که در قرن سوم هجری، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی به شیوه فقهی وجود داشته است و اصول و روشهای تعلیم و تربیت را از فقه به دست میآوردهاند و برنامه ریزی آموزشی و تعیین مواد درسی ضروری و اختیاری برای تحصیل کودکان با اهداف سوادآموزی، یادگیری قرآن و آموختن آداب و سنن دینی انجام میشده است. تعلیم و تربیت، وظیفه اولیا و معلمان بوده و اقتصاد و قراردادهای شخصی، نقش مؤثری داشته و دولت در این زمینه سرمایه گذاری نمیکرده است. | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش