شكوی الغريب عن الأوطان إلی علماء البلدان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عين القضات همدانى' به 'عين القضات همدانى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«شكوى الغريب عن الاوطان الى علماء البلدان»، توسط [[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] ، به رشته‌ى تحرير درآمده است. اين رساله همراه با رساله ديگر مؤلف، به نام«زبدة الحقائق»، در يك جلد چاپ شده است. هر دو رساله به زبان عربى و در موضوعات عرفانى است.
'''شكوى الغريب عن الاوطان الى علماء البلدان'''، توسط [[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] ، به رشته‌ى تحرير درآمده است. اين رساله همراه با رساله ديگر مؤلف، به نام«زبدة الحقائق»، در يك جلد چاپ شده است. هر دو رساله به زبان عربى و در موضوعات عرفانى است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
مباحث مهم«شكوى الغريب»، عبارتنداز:
مباحث مهم«شكوى الغريب»، عبارتنداز:


1. نبوت و ولايت: به نظر مؤلف، حقيقت نبوت و ولايت با عقل و انديشه بشرى حاصل نمى‌شود، زيرا حقيقت نبوت وراى طور ولايت و حقيقت ولايت وراى طور عقل است. اين نظريه به شدت توسط علماء انكار مى‌گردد و بالاخره مقدمات تكفير وى را فراهم مى‌سازد.
#نبوت و ولايت: به نظر مؤلف، حقيقت نبوت و ولايت با عقل و انديشه بشرى حاصل نمى‌شود، زيرا حقيقت نبوت وراى طور ولايت و حقيقت ولايت وراى طور عقل است. اين نظريه به شدت توسط علماء انكار مى‌گردد و بالاخره مقدمات تكفير وى را فراهم مى‌سازد.
 
#مريد و شيخ: اجماع ارباب حقيقت از اهل تصوف، بر اين است كه هر كس شيخ و استادى نداشته باشد، اصلا دينى ندارد و امام و استاد وى شيطان است. پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد:«من مات بغير امام مات ميتة جاهلية».
2. مريد و شيخ: اجماع ارباب حقيقت از اهل تصوف، بر اين است كه هر كس شيخ و استادى نداشته باشد، اصلا دينى ندارد و امام و استاد وى شيطان است. پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد:«من مات بغير امام مات ميتة جاهلية».
#حسد از كبائر مهلكه است و به نص رسول الله(ص) كسى از آن نجات نمى‌يابد و علمايى كه حسد در قلب آنها ريشه دوانده است، بدون حساب و كتاب وارد دوزخ مى‌شوند.
 
#همان‌طورى كه براى علوم مختلف، مفاهيم و اصطلاحات خاصى وجود دارد، هم‌چنين تصوف هم داراى اصطلاحات خاصى است كه فقط اهل الله به آن‌ها واقفند و غير اين طايفه، از آن معانى و اصطلاحات بهره‌اى ندارند.
3. حسد از كبائر مهلكه است و به نص رسول الله(ص) كسى از آن نجات نمى‌يابد و علمايى كه حسد در قلب آنها ريشه دوانده است، بدون حساب و كتاب وارد دوزخ مى‌شوند.
#اسم صوفى از قرن سوم مشهور شده است و مهم‌ترين اعلام صوفيه عبارتند از:
 
#:جنيد بغدادى، احمد بن وهب زيّات، حسن بصرى، سفيان ثورى، حسان بن حريث عدوى، ابوحمزه‌ى بغدادى بزاز، ابوجعفر صيدلانى، عامر بن عبدالله بن قيس، ابومحمد مرتعش خراسانى، ابوعبدالله سندى، رابعه‌ى عدويه، حارث بن اسد محاسبى، ابوبكر محمد بن عمر وراق ترمذى و ابوجعفر نيشابورى.
4. همان‌طورى كه براى علوم مختلف، مفاهيم و اصطلاحات خاصى وجود دارد، هم‌چنين تصوف هم داراى اصطلاحات خاصى است كه فقط اهل الله به آن‌ها واقفند و غير اين طايفه، از آن معانى و اصطلاحات بهره‌اى ندارند.
#براى تصوف اصطلاحاتى از قبيل بقاء، فناء، عدم، تلاش، قبض، بسط، سكر، صحو، اثبات، محو، حضور، غيبت، علم، معرفت، وجد، كشف، مقام، حال، فراق، وصال، اسقاط، اتصال، جمع، تفرقه، ذوق، فهم، وصول، سلوك، شوق، انس، قرب، تجلى، رؤيت، مشاهده و... وجود دارد كه براى استفسار معانى آن بايد به منابع صوفيه مراجعه كرد.
 
#به نظر عين القضات، معرفت خداوند سبحان محال است. وى مى‌گويد: «ان الله تعالى منزه عن ان يدركه الانبياء فضلا عن غيرهم»؛ براى اينكه حقيقت ادراك، آن است كه مدرِك به كمال مدرَك احاطه داشته باشد و چنين امرى جز براى خدا محال است.
5. اسم صوفى از قرن سوم مشهور شده است و مهم‌ترين اعلام صوفيه عبارتند از:
#شطح در اصطلاح صوفيه سخنان عجيب و غريبى است كه از عارف در حالت سكر و شدت غليان وجد، صادر مى‌شود و انسان در اين حالت، قادر به امساك نفس خود نمى‌باشد؛ مثلا با يزيد بسطامى مى‌گويد: از نفس خود منسلخ شدم، مانند انسلاخ مار از پوست، پس به‌سوى محبوب نظر افكندم؛ در حالى كه من او بودم.
 
#علمايى كه راسخون درعلم هستند، صلاحيت تأويل احاديث و آيات قرآنى را دارند و اكثر مردم در معانى آن متحير هستند.
جنيد بغدادى، احمد بن وهب زيّات، حسن بصرى، سفيان ثورى، حسان بن حريث عدوى، ابوحمزه‌ى بغدادى بزاز، ابوجعفر صيدلانى، عامر بن عبدالله بن قيس، ابومحمد مرتعش خراسانى، ابوعبدالله سندى، رابعه‌ى عدويه، حارث بن اسد محاسبى، ابوبكر محمد بن عمر وراق ترمذى و ابوجعفر نيشابورى.
#عين القضات، در لابه‌لاى كتاب، به مؤلفات خود اشاره مى‌كند، از قبيل«قرى العاشى الى معرفة العوران و الاعاشى»، «رساله علائيه» و رساله «نُزهة العشاق و نَهزة المشتاق» و ساير كتب كه ذكر آنها در اين مجال نمى‌گنجد.
 
#عين القضات، بخش پايانى كتاب را در سه فصل، به بحث از ايمان به خدا و صفات وى، ايمان به نبوت و ايمان به آخرت اختصاص داده است.
6. براى تصوف اصطلاحاتى از قبيل بقاء، فناء، عدم، تلاش، قبض، بسط، سكر، صحو، اثبات، محو، حضور، غيبت، علم، معرفت، وجد، كشف، مقام، حال، فراق، وصال، اسقاط، اتصال، جمع، تفرقه، ذوق، فهم، وصول، سلوك، شوق، انس، قرب، تجلى، رؤيت، مشاهده و... وجود دارد كه براى استفسار معانى آن بايد به منابع صوفيه مراجعه كرد.
 
7. به نظر عين القضات، معرفت خداوند سبحان محال است. وى مى‌گويد: «ان الله تعالى منزه عن ان يدركه الانبياء فضلا عن غيرهم»؛ براى اينكه حقيقت ادراك، آن است كه مدرِك به كمال مدرَك احاطه داشته باشد و چنين امرى جز براى خدا محال است.
 
8. شطح در اصطلاح صوفيه سخنان عجيب و غريبى است كه از عارف در حالت سكر و شدت غليان وجد، صادر مى‌شود و انسان در اين حالت، قادر به امساك نفس خود نمى‌باشد؛ مثلا با يزيد بسطامى مى‌گويد: از نفس خود منسلخ شدم، مانند انسلاخ مار از پوست، پس به‌سوى محبوب نظر افكندم؛ در حالى كه من او بودم.
 
9. علمايى كه راسخون درعلم هستند، صلاحيت تأويل احاديث و آيات قرآنى را دارند و اكثر مردم در معانى آن متحير هستند.
 
10. عين القضات، در لابه‌لاى كتاب، به مؤلفات خود اشاره مى‌كند، از قبيل«قرى العاشى الى معرفة العوران و الاعاشى»، «رساله علائيه» و رساله «نُزهة العشاق و نَهزة المشتاق» و ساير كتب كه ذكر آنها در اين مجال نمى‌گنجد.
 
11. عين القضات، بخش پايانى كتاب را در سه فصل، به بحث از ايمان به خدا و صفات وى، ايمان به نبوت و ايمان به آخرت اختصاص داده است.


[[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] ، در كتاب«زبدة الحقائق»، حقايق اصول سه گانه‌ى دين را بر اساس موازين تصوف و عرفان بيان مى‌كند. محور مباحث عين القضات، بر بى‌كفايتى عقل در اكتناه حقايق الهى است.
[[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] ، در كتاب«زبدة الحقائق»، حقايق اصول سه گانه‌ى دين را بر اساس موازين تصوف و عرفان بيان مى‌كند. محور مباحث عين القضات، بر بى‌كفايتى عقل در اكتناه حقايق الهى است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش