۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ا ' به ']] ا') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
نويسنده، در اين مورد چنين بيان مىنمايد: | نويسنده، در اين مورد چنين بيان مىنمايد: | ||
«علم روانشناسى، داراى تاريخچه طولانى فلسفى و باستانى است. بديهى است كه اين تاريخچه، كاملا جنبه فلسفى داشته، و اين علم، به نام «علم النفس» ناميده شده است. علم النفس به معناى فلسفى گرچه ويژگى خودش را داشت و. . .» . | «علم روانشناسى، داراى تاريخچه طولانى فلسفى و باستانى است. بديهى است كه اين تاريخچه، كاملا جنبه فلسفى داشته، و اين علم، به نام «علم النفس» ناميده شده است. علم النفس به معناى فلسفى گرچه ويژگى خودش را داشت و...». | ||
از جمله مطالبى كه در ابتداى بحث مطرح مىگردد اهميت علم النفس در ميان علوم و موقعيت علم النفس در رابطه با معارف اسلامى است. | از جمله مطالبى كه در ابتداى بحث مطرح مىگردد اهميت علم النفس در ميان علوم و موقعيت علم النفس در رابطه با معارف اسلامى است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
مطلب ديگرى كه بيان مىشود نگاهى به تعريف علم النفس و حقيقت آن است. نويسنده در اين زمينه ديدگاههاى مختلف دانشمندان را بيان مىكند. يكى از نظراتى كه ذكر مىشود نظريه [[ارسطو]] است كه بدين نحو است: | مطلب ديگرى كه بيان مىشود نگاهى به تعريف علم النفس و حقيقت آن است. نويسنده در اين زمينه ديدگاههاى مختلف دانشمندان را بيان مىكند. يكى از نظراتى كه ذكر مىشود نظريه [[ارسطو]] است كه بدين نحو است: | ||
«از ديدگاه [[ارسطو]]، علم روانشناسى، علمى است كه در آن از مسائلى از قبيل مجرد بودن روح، ارتباط روح با بدن، و قواى روح و جدائى روح از بدن،و اين كه با از بين رفتن بدن، روح به حيات خويش ادامه مىدهد و. . . بحث و بررسى مىكند». | «از ديدگاه [[ارسطو]]، علم روانشناسى، علمى است كه در آن از مسائلى از قبيل مجرد بودن روح، ارتباط روح با بدن، و قواى روح و جدائى روح از بدن،و اين كه با از بين رفتن بدن، روح به حيات خويش ادامه مىدهد و... بحث و بررسى مىكند». | ||
يكى ديگر از مباحثى كه مؤلف بيان مىكند اهداف علم النفس اسلامى است. در اين قسمت سه هدف ذكر مىگردد كه بدين ترتيب است: | يكى ديگر از مباحثى كه مؤلف بيان مىكند اهداف علم النفس اسلامى است. در اين قسمت سه هدف ذكر مىگردد كه بدين ترتيب است: | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
مؤلف، پيرامون مذهب برخى از متكلمين اهل سنت در باره روح و حقيقت آن مىگويد: | مؤلف، پيرامون مذهب برخى از متكلمين اهل سنت در باره روح و حقيقت آن مىگويد: | ||
«روح و عقل از موجودات واقعى در عالم خلقت بوده، امر عرضى نيستند همانطور كه فرقه «معتزله» از متكلمين اهل سنت و غير آنها گمان كردهاند و نيز روح و عقل از صفات حسنه و قبيح، زيادى و كمى را مىپذيرد، همانطور. . . از اين رو در قرآن مجيد روح، گاهى به «نفس اماره» و گاهى نيز به «نفس مطمئنه» تعبير آورده شده است». | «روح و عقل از موجودات واقعى در عالم خلقت بوده، امر عرضى نيستند همانطور كه فرقه «معتزله» از متكلمين اهل سنت و غير آنها گمان كردهاند و نيز روح و عقل از صفات حسنه و قبيح، زيادى و كمى را مىپذيرد، همانطور... از اين رو در قرآن مجيد روح، گاهى به «نفس اماره» و گاهى نيز به «نفس مطمئنه» تعبير آورده شده است». | ||
عناوين برخى از مطالب و مباحثى كه در كتاب بيان شده است عبارت است از: | عناوين برخى از مطالب و مباحثى كه در كتاب بيان شده است عبارت است از: |
ویرایش