۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
يكى از مهمترين گزارشهاى تاريخى مندرج در فارسنامه، مبحثى است كه پيرامون باطنى شدن ابوكاليجار(440 - 415ق)، حاكم بويى فارس مطرح گرديده است. در حدود سال 390ق، المؤيد فى الدين، ابونصر هيبة الله بن ابى عمران، موسى بن داود شيرازى كه بعدها يكى از مشهورترين داعيان اسماعيلى گرديد، در شهر شيراز به دنيا آمد. پدر وى، مقام داعى اسماعيليان در شيراز را به عهده داشت و المؤيد احتمالاً به جانشينى پدر انتخاب گرديد. المؤيد، در سال 429ق، به خدمت ابوكاليجار، امير بويى در آمد. در شرح حالى كه المؤيد، پيرامون زندگانى خود نگاشته مدعى گرديده است كه توانسته ابوكاليجار و بسيارى از سپاهيان وى را به آيين اسماعيلى درآورد، اما ساير منابع تاريخى اين عصر ادعاى المؤيد را تأييد نمىكنند. | يكى از مهمترين گزارشهاى تاريخى مندرج در فارسنامه، مبحثى است كه پيرامون باطنى شدن ابوكاليجار(440 - 415ق)، حاكم بويى فارس مطرح گرديده است. در حدود سال 390ق، المؤيد فى الدين، ابونصر هيبة الله بن ابى عمران، موسى بن داود شيرازى كه بعدها يكى از مشهورترين داعيان اسماعيلى گرديد، در شهر شيراز به دنيا آمد. پدر وى، مقام داعى اسماعيليان در شيراز را به عهده داشت و المؤيد احتمالاً به جانشينى پدر انتخاب گرديد. المؤيد، در سال 429ق، به خدمت ابوكاليجار، امير بويى در آمد. در شرح حالى كه المؤيد، پيرامون زندگانى خود نگاشته مدعى گرديده است كه توانسته ابوكاليجار و بسيارى از سپاهيان وى را به آيين اسماعيلى درآورد، اما ساير منابع تاريخى اين عصر ادعاى المؤيد را تأييد نمىكنند. | ||
مؤلف فارسنامه، هدف از نگارش اين داستان را مشخص كردن جهتگيرى مذهبى مردم فارس، بنا به فرمان سلطان محمد سلجوقى اعلام مىدارد. داستان باطنى شدن ابوكاليجار و سرانجام بازگشت او از اين آيين، در جهت اثبات اين ادعا است | مؤلف فارسنامه، هدف از نگارش اين داستان را مشخص كردن جهتگيرى مذهبى مردم فارس، بنا به فرمان سلطان محمد سلجوقى اعلام مىدارد. داستان باطنى شدن ابوكاليجار و سرانجام بازگشت او از اين آيين، در جهت اثبات اين ادعا است كه «بدمذهبى»(آيين باطنى)، در فارس هيچگاه جايگاهى ثابت نداشته است. | ||
از حدود اواسط قرن پنجم هجرى قمرى، گروهى از طوايف كرد مستقر در فارس كه در منابع تاريخى از آنها به نام شبانكاره ياد شده، وارد معادلات سياسى اين ايالت گرديدند. آنان، در برخى از مناطق فارس، همچون دارابگرد، نيريز و اصطهبانات حكومتى تحت تابعيت دولتهاى حاكم در ايران تشكيل دادند و با وجود فراز و نشيبهاى فراوان توانستند در عصر حكومتهاى قدرتمندى چون سلاجقه و ايلخانان، حكومت خود را ادامه دهند. قدرتگيرى كردان شبانكاره در ايالت فارس، مقارن گرديد با حضور سلاجقه در اين منطقه و شايد اگر قدرت برتر سلاجقه در اين عصر ظهور نمىكرد شبانكارگان نقش بسيار مهمترى در تاريخ ايران ايفا مىنمودند. | از حدود اواسط قرن پنجم هجرى قمرى، گروهى از طوايف كرد مستقر در فارس كه در منابع تاريخى از آنها به نام شبانكاره ياد شده، وارد معادلات سياسى اين ايالت گرديدند. آنان، در برخى از مناطق فارس، همچون دارابگرد، نيريز و اصطهبانات حكومتى تحت تابعيت دولتهاى حاكم در ايران تشكيل دادند و با وجود فراز و نشيبهاى فراوان توانستند در عصر حكومتهاى قدرتمندى چون سلاجقه و ايلخانان، حكومت خود را ادامه دهند. قدرتگيرى كردان شبانكاره در ايالت فارس، مقارن گرديد با حضور سلاجقه در اين منطقه و شايد اگر قدرت برتر سلاجقه در اين عصر ظهور نمىكرد شبانكارگان نقش بسيار مهمترى در تاريخ ايران ايفا مىنمودند. |
ویرایش