۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
#بخش اول، در تاريخ سرزمين پارس از جمله تاريخ پيش از اسلام و فتح اعراب است. بيان تاريخچه دور و دراز ايالت و شهر در تواريخ محلى امرى عادى است و اما در فارسنامه به علت موقعيت ايالت فارس بهعنوان خاستگاه سلسلههاى باستانى، تاريخ پيش از اسلام ايران، در آن گنجانده شده است. در اينگونه موارد به تعبير گيب، تمايز بين تاريخ عمومى و تاريخ محلى مشكل است. | #بخش اول، در تاريخ سرزمين پارس از جمله تاريخ پيش از اسلام و فتح اعراب است. بيان تاريخچه دور و دراز ايالت و شهر در تواريخ محلى امرى عادى است و اما در فارسنامه به علت موقعيت ايالت فارس بهعنوان خاستگاه سلسلههاى باستانى، تاريخ پيش از اسلام ايران، در آن گنجانده شده است. در اينگونه موارد به تعبير گيب، تمايز بين تاريخ عمومى و تاريخ محلى مشكل است. | ||
#بخش دوم، جغرافياى پارس، شهرها، آب و هوا، محصولات، كورهها و مسائل مالى و ديوانى، خراج و عشر است. اين فصل، مطالب تاريخى نيز در باره ديلميان، سلجوقيان، شبانكاره و كردهاى پارس دارد. مؤلف، بسان مورخان محلى، با تعصب، از اهميت و منزلت ايالت پارس سخن گفته و با استناد به آيات، روايات و احاديث، | #بخش دوم، جغرافياى پارس، شهرها، آب و هوا، محصولات، كورهها و مسائل مالى و ديوانى، خراج و عشر است. اين فصل، مطالب تاريخى نيز در باره ديلميان، سلجوقيان، شبانكاره و كردهاى پارس دارد. مؤلف، بسان مورخان محلى، با تعصب، از اهميت و منزلت ايالت پارس سخن گفته و با استناد به آيات، روايات و احاديث، فارسیان را قريش عجم دانسته است. او حتى برترى فرزندان امام حسين(ع) بر فرزندان امام حسن(ع) را به سبب جده آنها شهربانو دختر يزدگرد مىداند. او از قول پيامبر(ص) نقل كرده است كه علت تداوم حاكميت شاهان پارس با وجود آتشپرستى، رفتار عادلانه آنها بود. او با استناد به آيه پنجم از سوره مباركه بنى اسرائيل و آيه شانزدهم از سوره مباركه فتح اعتقاد دارد كه مراد از مردان نيرومند در اين آيات، همان پارسيان هستند. اين در حالى است كه مؤلف تاريخ سيستان، اين آيات را در باره مردان سيستان تفسير كرده است. | ||
منابع مؤلف، همان تواريخ عمومى و مشهور، مانند آثار حمزه اصفهانى و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] و در بخش مسائل مالى و ديوانى، كتاب خراج جعفر بن قدامه است. لسترنج، در مقدمه فارسنامه به تفصيل از اخذ و اقتباس ابن بلخى در احوال تاريخ قبل از اسلام، از جمله ساسانيان، از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] بحث كرده است. | منابع مؤلف، همان تواريخ عمومى و مشهور، مانند آثار حمزه اصفهانى و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] و در بخش مسائل مالى و ديوانى، كتاب خراج جعفر بن قدامه است. لسترنج، در مقدمه فارسنامه به تفصيل از اخذ و اقتباس ابن بلخى در احوال تاريخ قبل از اسلام، از جمله ساسانيان، از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] بحث كرده است. |
ویرایش