مکتب اجتهادی آیةالله بروجردی قدس‌سره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'وسائل الشيعة' به 'وسائل الشيعة ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۳: خط ۴۳:




«مكتب اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] (قدس‌سره)»، تأليف زهرا اخوان صراف، تلاشى در جهت شناخت بنيان‌هاى نظام اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] و تحقيق سازوكارهاى پيشنهادى آن است.
«مكتب اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] (قدس‌سره)»، تأليف زهرا اخوان صراف، تلاشى در جهت شناخت بنيان‌هاى نظام اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] و تحقيق سازوكارهاى پيشنهادى آن است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
كتاب، مشتمل بر مقدمه نويسنده، چهار فصل و يك خاتمه است. هر فصل از بخش‌ها و زيربخش‌هاى متعددى تشكيل شده است.
كتاب، مشتمل بر مقدمه نويسنده، چهار فصل و يك خاتمه است. هر فصل از بخش‌ها و زيربخش‌هاى متعددى تشكيل شده است.


در تأليف اين اثر از تقريرات درس [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] و تحقيقاتى كه بعضى از دانشمندان معاصر با تمركز بر شمار محدودى از آثار وى انجام داده‌اند و نيز برخى تقريرات چاپ‌نشده درس ايشان و تعليقات و مقدمات ارزشمندش بر پاره‌اى كتاب‌ها منبع عمده اثر حاضر بوده است. همچنين شمار عمده‌اى از كتاب‌هاى متداول و معتبر رجال و حديث و اصول و فقه نيز مورد استفاده واقع شده‌اند <ref>ر.ك: مقدمه، ص18</ref>.
در تأليف اين اثر از تقريرات درس [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] و تحقيقاتى كه بعضى از دانشمندان معاصر با تمركز بر شمار محدودى از آثار وى انجام داده‌اند و نيز برخى تقريرات چاپ‌نشده درس ايشان و تعليقات و مقدمات ارزشمندش بر پاره‌اى كتاب‌ها منبع عمده اثر حاضر بوده است. همچنين شمار عمده‌اى از كتاب‌هاى متداول و معتبر رجال و حديث و اصول و فقه نيز مورد استفاده واقع شده‌اند <ref>ر.ك: مقدمه، ص18</ref>.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




نويسنده در مقدمه، دليل استفاده از عنوان «مكتب» در تبيين شيوه اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] را چنين توضيح مى‌دهد: «تا كليه مختصات اين شيوه با عنوان مكتب تدوين نشود عيب و حسنش آن‌چنان كه بايد آشكار نمى‌شود تا با عبور از محك نقد و ارزيابى، توصيه يا تنقيح يا تكميل شود» <ref>ر.ك: مقدمه، ص17-16</ref>.
نويسنده در مقدمه، دليل استفاده از عنوان «مكتب» در تبيين شيوه اجتهادى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] را چنين توضيح مى‌دهد: «تا كليه مختصات اين شيوه با عنوان مكتب تدوين نشود عيب و حسنش آن‌چنان كه بايد آشكار نمى‌شود تا با عبور از محك نقد و ارزيابى، توصيه يا تنقيح يا تكميل شود» <ref>ر.ك: مقدمه، ص17-16</ref>.


وى همچنين پيشينه نگارش آثار پيرامون شخصيت [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] را اندك مى‌داند: «درباره سيد بروجردى به‌طور خاص با وجود همه تمجيد و ستايشى كه در مورد او بر سر زبان‌هاست، آنچه به‌صورت تك‌نگارى يا در قالب آثارى به‌منظور بزرگداشت او فراهم آمده از حد زندگى‌نامه و حداكثر اشاره‌اى به بعضى شاخصه‌هاى درسش فراتر نمى‌رود» <ref>ر.ك: همان، ص17</ref>. در انتهاى مقدمه، زندگى و خدمات [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] ذكر شده است.
وى همچنين پيشينه نگارش آثار پيرامون شخصيت [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] را اندك مى‌داند: «درباره سيد بروجردى به‌طور خاص با وجود همه تمجيد و ستايشى كه در مورد او بر سر زبان‌هاست، آنچه به‌صورت تك‌نگارى يا در قالب آثارى به‌منظور بزرگداشت او فراهم آمده از حد زندگى‌نامه و حداكثر اشاره‌اى به بعضى شاخصه‌هاى درسش فراتر نمى‌رود» <ref>ر.ك: همان، ص17</ref>. در انتهاى مقدمه، زندگى و خدمات [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] ذكر شده است.


در فصل اول كتاب، مكتب اصولى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در چهار محور اساسى پى گرفته شده است. روش كار علاوه بر تعمق بر آثار مرحوم بروجردى در قالب تقريرات درس اصول؛ يعنى تقريرات في أصول الفقه، لمحات الأصول و حاشيه‌اى بر كفايه كه بر مبانى ايشان تنظيم شده است و برخى تك‌نگارى‌هاى ديگر، تطبيق با كتب متداول و معتبر اصولى كه مباحث وى ناظر به آنان است؛ يعنى كفايه البته با شروح و حاشيه‌هاى آن به‌ويژه نهاية الدراية اصفهانى، نهاية الأفكار عراقى و أجود التقريرات نايينى، فرائد الأصول، مطارح الأنظار و در مواردى الفصول الغروية و برخى كتب اصول ديگر بوده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص35</ref>.
در فصل اول كتاب، مكتب اصولى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در چهار محور اساسى پى گرفته شده است. روش كار علاوه بر تعمق بر آثار مرحوم بروجردى در قالب تقريرات درس اصول؛ يعنى تقريرات في أصول الفقه، لمحات الأصول و حاشيه‌اى بر كفايه كه بر مبانى ايشان تنظيم شده است و برخى تك‌نگارى‌هاى ديگر، تطبيق با كتب متداول و معتبر اصولى كه مباحث وى ناظر به آنان است؛ يعنى كفايه البته با شروح و حاشيه‌هاى آن به‌ويژه نهاية الدراية اصفهانى، نهاية الأفكار عراقى و أجود التقريرات نايينى، فرائد الأصول، مطارح الأنظار و در مواردى الفصول الغروية و برخى كتب اصول ديگر بوده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص35</ref>.


در فصل دوم كتاب، ديدگاه‌ها و نوآورى‌هاى حديث‌شناختى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در سه محور بيان شده است: اثبات اصل حجيت سنت پيشوايان معصوم(ع)، احراز مضمون اين سنت، فهم مرادات جدى و دقيق اين مضامين.
در فصل دوم كتاب، ديدگاه‌ها و نوآورى‌هاى حديث‌شناختى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در سه محور بيان شده است: اثبات اصل حجيت سنت پيشوايان معصوم(ع)، احراز مضمون اين سنت، فهم مرادات جدى و دقيق اين مضامين.


وى در محور نخست با ارائه تنبيهات راه‌گشا و طرح زمينه مرجعيت علمى معصومان و پاى‌فشردن بر آن به‌جاى مسئله خلافت، مبانى كلامى مذهب را تبيين و استوار كرد و راه نشر معارف آن را هموار نمود <ref>همان، ص163</ref>.
وى در محور نخست با ارائه تنبيهات راه‌گشا و طرح زمينه مرجعيت علمى معصومان و پاى‌فشردن بر آن به‌جاى مسئله خلافت، مبانى كلامى مذهب را تبيين و استوار كرد و راه نشر معارف آن را هموار نمود <ref>همان، ص163</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:
در محور سوم نيز مثل پذيرش اصل روايت، سيد معيارهاى نظرى ويژه دارد و در تطبيق از فنون خاصى بهره مى‌گيرد <ref>همان، ص164</ref>.
در محور سوم نيز مثل پذيرش اصل روايت، سيد معيارهاى نظرى ويژه دارد و در تطبيق از فنون خاصى بهره مى‌گيرد <ref>همان، ص164</ref>.


در انتهاى اين فصل از كتاب، دو اثر «جامع الأحاديث» و «الأحاديث المقلوبة» مورد بررسى قرار گرفته‌اند. نويسنده كاستى‌هاى كتاب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] و مزاياى جامع الأحاديث را برشمرده و در انتها درباره علت اينكه جامع الأحاديث نتوانست جاى وسائل را بگيرد، مى‌نويسد: «اما علت اينكه جامع الأحاديث در جامعه فقهى جا نيفتاد و نتوانست جاى [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] را بگيرد بدان سبب بود كه اولاً، مؤلفان نتوانستند تمام مشكلات [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] را جبران كنند؛ ثانياً وسائل به ترتيب شرايع بود، اما جامع الأحاديث به ترتيب رايج كتب فقهى نبود» <ref>ر.ك: همان، ص245</ref>. الأحاديث المقلوبة نيز از جمله آثار ماندگار [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] مشتمل بر افادات سودمندى در طبقات و رجال و متون مى‌باشد <ref>ر.ك: همان</ref>.
در انتهاى اين فصل از كتاب، دو اثر «جامع الأحاديث» و «الأحاديث المقلوبة» مورد بررسى قرار گرفته‌اند. نويسنده كاستى‌هاى كتاب [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] و مزاياى جامع الأحاديث را برشمرده و در انتها درباره علت اينكه جامع الأحاديث نتوانست جاى وسائل را بگيرد، مى‌نويسد: «اما علت اينكه جامع الأحاديث در جامعه فقهى جا نيفتاد و نتوانست جاى [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] را بگيرد بدان سبب بود كه اولاً، مؤلفان نتوانستند تمام مشكلات [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]] را جبران كنند؛ ثانياً وسائل به ترتيب شرايع بود، اما جامع الأحاديث به ترتيب رايج كتب فقهى نبود» <ref>ر.ك: همان، ص245</ref>. الأحاديث المقلوبة نيز از جمله آثار ماندگار [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] مشتمل بر افادات سودمندى در طبقات و رجال و متون مى‌باشد <ref>ر.ك: همان</ref>.


در فصل سوم كتاب، مكتب رجالى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در دو بخش «مبانى و ديدگاه‌ها» و «خدمات و ابتكارات» سامان يافته است. از نظر ايشان براى فقيه و دين‌شناس، تقليد در رجال شايسته نيست. آنچه وى در اين حوزه مى‌پسندد دقت نظر و اجتهاد شخصى است. وى درباره مصادر دانش رجال، سخن بسيار دارد. در توثيق و تضعيف، افاداتى مبناساز و ديده‌گشا عرضه كرده است. امر طبقات را سامان داده و در به‌كارگيرى آن در معالجات سندى، گشاده‌دستى كرده است و جوامع روايى و كتب اوليه را از منظرى ويژه مى‌نگرد <ref>ر.ك: همان، ص250</ref>.
در فصل سوم كتاب، مكتب رجالى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] در دو بخش «مبانى و ديدگاه‌ها» و «خدمات و ابتكارات» سامان يافته است. از نظر ايشان براى فقيه و دين‌شناس، تقليد در رجال شايسته نيست. آنچه وى در اين حوزه مى‌پسندد دقت نظر و اجتهاد شخصى است. وى درباره مصادر دانش رجال، سخن بسيار دارد. در توثيق و تضعيف، افاداتى مبناساز و ديده‌گشا عرضه كرده است. امر طبقات را سامان داده و در به‌كارگيرى آن در معالجات سندى، گشاده‌دستى كرده است و جوامع روايى و كتب اوليه را از منظرى ويژه مى‌نگرد <ref>ر.ك: همان، ص250</ref>.


در بخش خدمات و ابتكارات، توسعه منابع از مهم‌ترين و اثرگذارترين كارهاى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] دانسته شده است. وى به منابع روايى ما «اصول متلقات» يا «متون فقهى اوليه» را افزود؛ چون معتقد بود همه آنچه از معصومان(ع) صادر شده است، در جوامع روايى موجود نيست <ref>ر.ك: همان، ص292</ref>.
در بخش خدمات و ابتكارات، توسعه منابع از مهم‌ترين و اثرگذارترين كارهاى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] دانسته شده است. وى به منابع روايى ما «اصول متلقات» يا «متون فقهى اوليه» را افزود؛ چون معتقد بود همه آنچه از معصومان(ع) صادر شده است، در جوامع روايى موجود نيست <ref>ر.ك: همان، ص292</ref>.


در فصل چهارم كتاب، مكتب فقهى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] بررسى شده است. نويسنده در ابتداى اين فصل با اشاره به اينكه بخش عمده‌اى از مباحثى كه در اين فصل بايد عرضه كرد، در سه فصل پيشين گذشت و شواهد كافى ارائه شد. چنين مى‌نويسد: «بررسى جداگانه برخى عناصر دخيل در روند فقاهت از نظر او و پاره‌اى مبانى خاص متحول‌كننده فقه و توجه به روش‌ها و ترتيب ابداعى او در اجتهاد، مى‌تواند در مجموع، مكتب اجتهادى آن بزرگوار را تصوير كند» <ref>ر.ك: همان، ص343</ref>.
در فصل چهارم كتاب، مكتب فقهى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] بررسى شده است. نويسنده در ابتداى اين فصل با اشاره به اينكه بخش عمده‌اى از مباحثى كه در اين فصل بايد عرضه كرد، در سه فصل پيشين گذشت و شواهد كافى ارائه شد. چنين مى‌نويسد: «بررسى جداگانه برخى عناصر دخيل در روند فقاهت از نظر او و پاره‌اى مبانى خاص متحول‌كننده فقه و توجه به روش‌ها و ترتيب ابداعى او در اجتهاد، مى‌تواند در مجموع، مكتب اجتهادى آن بزرگوار را تصوير كند» <ref>ر.ك: همان، ص343</ref>.


نويسنده سپس منابع مورد استفاده را عبارت از حاشيه‌هاى سيد بر «العروة الوثقى»، مجموعه‌هاى تقريرات درس وى؛ يعنى «نهاية التقرير»، «تقريرات ثلاث»، «بدر الزاهر»، «تقرير بحث سيد البروجردي»، «زبدة المقال» و «تبيان الصلوة» و... مى‌داند. وى تأكيد مى‌كند كه «بناى نوشتار بر روش‌شناسى است وگرنه گردآورى و بررسى آرا و به‌ويژه شذوذ ايشان مثل جواز نكاح كتابى، نيازمند نوشتارى مستقل است» <ref>همان، ص343</ref>.
نويسنده سپس منابع مورد استفاده را عبارت از حاشيه‌هاى سيد بر «العروة الوثقى»، مجموعه‌هاى تقريرات درس وى؛ يعنى «نهاية التقرير»، «تقريرات ثلاث»، «بدر الزاهر»، «تقرير بحث سيد البروجردي»، «زبدة المقال» و «تبيان الصلوة» و... مى‌داند. وى تأكيد مى‌كند كه «بناى نوشتار بر روش‌شناسى است وگرنه گردآورى و بررسى آرا و به‌ويژه شذوذ ايشان مثل جواز نكاح كتابى، نيازمند نوشتارى مستقل است» <ref>همان، ص343</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش