وفا، محمد بن محمد
محمد بن محمد وفا (702-765ق)، کنیهاش ابوالفضل یا ابوالفتح، مشهور به سیّد محمّد وفا شاذلى از بزرگان فرقه شاذلیه اهل تصوف.
نام | وفا، محمد بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | محمد |
متولد | 702ق |
محل تولد | اسکندریه |
رحلت | سهشنبه یازدهم ربیعالاول سال 765ق |
اساتید | داوود بن ماخلا |
برخی آثار | کتاب الازل
شعائر العرفان في ألواح الکتمان العروش الإنسانية في معرفة التجليات الرحمانية و کشف أسرار المشارق اللاهوتية |
کد مؤلف | AUTHORCODE03763AUTHORCODE |
ولادت
درباره زندگى و اندیشهها و آثار محمّد وفا کبیر شاذلى، اطلاعات چندانى در دست نیست و در کتب صوفیان و تراجم نیز گزارش جامعى مشاهده نشد. نام او سید محمّد و کنیهاش ابوالفضل یا ابوالفتح، مشهور به سیّد محمّد وفا شاذلى، فرزند محمّد (نجم) بن محمّد اسکندرى بود[۱]
او در سال 702ق، در اسکندریه به دنیا آمد و در آنجا رشد کرد.
تحصیلات
از استادان و مربیان او و صفات آنان و درسهاى خواندهشده و زمان و مکان و دیگر خصوصیات تعلیم و تربیت او اطلاعى در دست نیست، امّا همین مقدار ذکر شده است که وى مسلک استاد ابوالحسن شاذلى را بر طبق دستور و راهنمایى امام سیر و سلوک، داوود بن ماخلا پیمود و آنگاه به «اخمیم» روى کرد و در همان جا همسرى برگزید. جزئیات و مشخصات زمانى و مکانى ازدواج و نام و ویژگىهاى همسرش و مدت زندگى مشترکش و... نیز ذکر نشده است. همچنین سخنى از ثمره ازدواج سید محمد وفا و نام و نشان فرزند یا فرزندانش به میان نیامده است، جز اینکه پسرى براى او به نام سید على ذکر شده است[۲]
وى بعد از ازدواج به قاهره رفت و در منطقه روضه - در کنار نیل - سکنى گزید و کمکم یارانش زیاد شدند و دولتىها هم بهطرف او روى آوردند. تاریخ دقیق و مشخصات این حوادث نیز مجهول است. او سرسلسله و بنیانگذار فرقه وفائیه در مصر و داراى اصالتى مغربى بود و تابعان و پیروانى داشت و از نظر مذهبى، مالکى بود[۳]
او در شعر نبوغى داشت و دیوان شعرى از او برجاى مانده و به سبک ابن فارض و دیگران قصیدههایى سروده است[۴]
شیخ عبدالوهاب شعرانى که کتابى درباره زندگى و مناقب محمّد وفا شاذلى دارد، در کتاب طبقاتش نوشته است که او از بزرگترین عارفان بود و از سید على فرزند سید محمد وفا نقل کرده که پدرش خاتم اولیاء و صاحب منزلتى بزرگ بود و کتابهاى زیادى داشت که در کودکى، درحالىکه هفت یا ده سال داشت، آن را نوشته بود. شعرانى افزوده است که سخنان منظوم و منثور سید محمد وفا رمزهایى شگفت است که به طلسم مىماند و تاکنون رازش ناگشوده مانده است[۵]
هرچند جناب شعرانى مذکور، مقصود و مصداقش را از این طلسم و معما بهصورت روشن بیان نکرده است، لکن اگرچه کلام او مبالغهاى بیش نیست و لکن درهرحال اثر علمى سید محمد وفا شاذلى به نام «کتاب الأزل» بر جایگاه بلند او در بحث از علم حقایق الهى دلالت دارد.
او ملقب به وفا شده؛ زیرا گفتهاند و ادعا شده که زمانى رود نیل متوقف شد و بالا نیامد، پس مردم مصر قصد بازگشت و کوچ کردند، ولى او بهسوى رود آمد و گفت: با اذن الهى بالا بیا، پس در آن روز رود نیل 17 ذراع بالا آمد و به اندازه لازم رسید و به اصطلاح وفا کرد و مردم نیز سید محمد را به همین مناسبت، وفا نامیدند[۶]
او گرچه در بین عارفان دوره اسلامى چندان معروف نیست، ولى واعظى تأثیرگذار بود که سخنش در قلبها نفوذ مىکرد[۷] بىتردید مىتوان گفت که او عارفى نکتهسنج و هوشمند بود که کوشید مطالبش را در آثارش و بهویژه در «کتاب الأزل» با آیات قرآن کریم مستند و موجّه سازد[۸]
به نظر مىرسد وى آگاهانه عبارات و اسماء و صفاتى را براى بحث و گفتگو درباره خدا برگزیده که در آیات قرآن کریم آمده تا اثبات شود که مطالب عرفانى، مستند به معارف قرآن است و دشمنان سطحىنگر نتوانند عرفان و عارفان را تضعیف و متهم به التقاط و بىدینى کنند.
وفات
محمّد وفا کبیر سرانجام در روز سهشنبه یازدهم ربیعالاول سال 765ق، در قاهره درگذشت و بنا بر وصیت خودش، در قرافه بین ضریح استاد ابوالسعود بن ابىالعشائر و تاجالدین بن عطاء الله مدفون شد[۹]
آثار
محمّد وفا، کتابهاى بسیارى در باب شریعت، طریقت و حقیقت پدید آورد. کتابهاى «الصور»، «العروش»، «المعارج»، «الواردات»، «فصول الحقائق»، «تأصیل الأزمان»، «تفصیل الأکوان»، «ترجمان الأشواق» و «روضة العشاق»، «شعائر العرفان فی ألواح الکتمان»، «نفائس العرفان من أنفاس الرحمان»، «المقامات السنیة المخصوص بها السادة الصوفیة»، «بهجة الإرشاد فی الفقه»، «حزب السادات فی جمیع العبادات» و «کتاب الأزل» از آثار علمى اوست[۱۰]
پانویس
منابع مقاله
- کتاب الأزل، محمد وفا الکبیر، ضبطه و صحّحه و علّق علیه الشیخ الدکتور عاصم إبراهیم الکیالی الحسینی الشاذلی الدرقاوی، دارالکتب العلمیة بیروت، الطبعة الأولى 1427ق.
- الأعلام؛ قاموس التراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، خیرالدین الزرکلی، دارالعلم للملایین بیروت، الطبعة السادسة العشرة 2005م.