نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب
نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب این کتاب نوشته مؤلف ناشناختهای است که توسط محمدتقى دانشپژوه تصحیح گردیده است.
نهاية الأرب في أخبار الفرس و العرب | |
---|---|
پدیدآوران | مؤلف ناشناخته (قرن 2ق) (نویسنده) دانشپژوه، محمدتقی (مصحح) |
ناشر | انجمن آثار و مفاخر فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1375 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ایران - تاریخ - پس از اسلام، 12ق.
ایران - تاریخ - پیش از اسلام ایران - تاریخ - حمله اعراب، 12 - 31ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 519 /ن9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اين كتاب، به زبان عربى در تاريخ و داستان و به گمان ما در روزگار هارون الرشيد نوشته شده است و سرگذشتها و رويدادها را از حضرت آدم تا آن دوره در بر دارد. نویسنده گمنام اين اثر، از اصمعى نقل مىكند كه آن خليفه عباسى كسى را به دنبال من مىفرستاد و من نزد او مىرفتم تا سرگذشت پيشينيان و احوال گذشتگان را برایش بخوانم شبى به من گفت: كه سير الملوك را برایش بخوانم. اين كتاب از سهام بن نوح آغاز مىشد و خليفه از من خواست كه به كمك ابوالبخترى فقيه، آن را از روزگار آدم(ع) تا سام باز بنويسم.
بنابر اين، انگيزه نوشتن نهايه الارب را درخواست خليفه از نویسنده مىتوان دانست. برخى از خاورشناسان اين كتاب را تحريرى از اخبار الطوال دينورى و به رغم مهم بودنش، داراى برخى از روايتهاى مجعول دانسته و شمارى از آنان تاريخ نوشتن آن را سده يازدهم ميلادى (پنجم هجرى) يا ميان سالهاى 1050 - 1000 دانسته و برخى از آنان چنين گمان زدهاند كه شعبى و ابن قرّيّه آن را در 75 هجرى نوشته و اندكى پس از آن، ابن مقفّع به آميختن بخشهايى از سير الملوك با اين اثر پرداخته باشد.
بارى، با سنجش متن عربى و ترجمه اين كتاب (تجارب الامم فى تاريخ ملوك العرب و العجم) با يكديگر، به ديرينگى و اصالت و راستى انتسابش به سده يكم هجرى (روزگار عبدالملك) مىتوان باور يافت. اين منبع مستقل، خواننده را با شمارى از داستانهاى تاريخى ايران باستان آشنا مىسازد.
ساختار
سبک و ساختار اين كتاب، با آثار كهن تاريخى كه به زبان عربى نگاشته شده ناهمگون مىنمايد. نویسنده با اشاره به پيشينه و انگيزه نوشتن اين كتاب در مقدمه، رويدادهاى مهم را از آغاز آفرينش تا روزگار خود گزارش مىكند. اين گزارشها در قالب پنجاه «قصّه»، «حديث»، «ذكر» و «خبر» گنجانده شدهاند. نویسنده، سلسله سند روايتها را حذف كرده و آنها را با «قال» يا «قالوا» آغاز و نقل كرده است.
گزارش محتوا
درونمايه اين كتاب را در سه بخش زير مىتوان گنجاند:
الف) تاريخ پيامبران
داستان زندگى پيامبران و رويدادهاى مهم روزگار زندگى آنان بر پايه روايتهايى از پيامبر اسلام يا روايتهاى تاريخى در اين بخش گزارش شده است. اين داستانها كه از ماجراى خواست خداوند درباره آفريدن انسان (آدم) و واكنش ملائكه و شيطان در اين باره و فرود آمدن او روى زمين آغاز مىشود، سرگذشت پيامبرانى مانند فرزندان آدم(ع) و نوح، عاد، هود، صالح، ابراهيم و شعيب عليهمالسلام را پى مىگيرد. اين سرگذشتها از ديد زمانى، پيوسته نيستند و سرگذشت همه پيامبران شناخته شده در اين اثر نيامده است.
ب) تاريخ شاهان
اين بخش كه با بخش نخست آميخته است و سرگذشت فرمانروايان و قهرمانان ايرانى و عرب و... را در بر دارد، از داستان نبرد رستم با اسفنديار آغاز مىشود. داستان پارهاى از زندگانى كسانى مانند بهمن (فرزند اسفنديار)، اردشير بن بابكان (قاتل ملوك الطوايف عجم)، شاهان طوائف پس از اسكندر، سابور بن اردشير، بهرام بن هرمز، نرسى بن بهرام، هرمز بن نرسى، سابور ذى الاكتاف، سابور بن سابور، يزدگرد (فرزند سابور)، فيروز بن يزدگرد، بلاش بن فيروز، قباد، انوشيروان، سيف بن ذى يزن، انوشزاد، هرمز، بهرام چوبين، نعمان بن منذر و شاهان يمَن (قحطان) و جنگها و علل پيروزى يا شكست آنان در اين بخش آمده است.
ب) رويدادهاى مهم
اين بخش را در بر دارنده حوادث مهم و شگفت انگيز در روزگار پيامبران و پادشاهان پيش گفته مىتوان برشمرد. نخستين داستان از اين دست، ماجراى زادن اسكندر و گفتوگويش با ارسطاطاليس است. داستان خواب كسراى ايران (انوشيروان) درباره قدرت يافتن پيامبر اسلام و گسترده شدن قلمرو فرمانروايىاش، نبرد انوشيروان با مردمان سرزمين شام (روم)، چندى و چگونى خراجگيرى شاهان ايران، رفتن كسانى به فرمان او به بازار (سوق) عكاظ به انگيزه فروختن كالا، جنگ ذى قار، وقايع مهران و جلولاء و نهاوند، جنگ تستر و كشته شدن يزدگرد، در اين بخش جاى مىگيرند.
گستره گزارشها در بخشهاى پيش گفته يكسان نيست؛ برخى از رويدادها، بسيار كوتاه گزارش مىشوند. ارزش داورى نویسنده را درباره شمارى از افراد يا رويدادها، از شيوه بيان او مىتوان به دست آورد. بسيارى از رويدادهاى مهم در دورههاى ياد شده، در اين اثر نيامدهاند.
وضعيت كتاب
خاور شناسانى مانند تئودور نولدكه، ادوارد براون، اوتاكر كليما و...، به پژوهش و بررسى اين كتاب پرداخته و ديدگاههاى گوناگونى درباره پيشينه و تاريخ نوشتنش عرضه كردهاند. سير الملوك، يگانه منبع نویسنده نهايه در نقل اخبار شاهان ايرانى نبوده، اما او در آغاز كتاب و بخشِ تاريخ شاهان ايران، بارها كتاب ابن مقفّع را منبع روايت خود در اين بخش خوانده است. مصحح محترم اين اثر، با اعراب گذارى متن آن، كار را براى خوانندگان سادهتر ساخته و با آوردن اختلافهاى نسخهها با يكديگر در پانوشتهاى اين كتاب و سنجش روايتهاى آن با النهايه و تاريخ الاصمعى و افزودن برخى از پانوشتهاى توضيحى، راه پژوهش بيشتر را در اين باره گشاده است. متن نهايه با ادبيات منثور عرب كه كمابيش از دوره خلافت عباسيان (اواخر سده هشتم ميلادى/ دوم هجرى) آغاز مىشود، متفاوت است. اگر چه نثر اين كتاب، گزارشى و ساده است، شعرهاى نقل شده در روايتهايش، ملال مطالعه را از خوانندگان آن مىزدايد.
ترجمه فارسى نهايه الارب كمابيش سرنوشتى همانند متن اصلىاش دارد. به رغم اينكه در هيچ يك از منابع متقدّم و متأخرِ دوره اسلامى از اين ياد نشده، نسخهاى از آن، از خزاين عباسيان در كتابخانه اتابك سعد بن زنگى، از اتابكان معروف فارس در شيراز و از آنجا به ايذَج (ايذه)، تختگاه اتابكان لر بزرگ (سلسلهاى حاكم بر سرزمينهاى واقع در مشرق و جنوب كارون از 550 تا 828) منتقل شده و سپس، به فرمان يكى از همين اتابكان، به قلم مترجمى گمنام به فارسى درآمده است.
مصحح اين اثر، تنها بر پايه ميكروفيلمها يا نسخههاى عكسىِ برگرفته از نسخههاى موزه بريتانيا كه در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران موجود است و با بررسى آثارى مانند النهايه فى غريب الحديث و تاريخ اصمعى و اخبار الطوال دينورى و تاريخ طبرى، آن را تصحيح كرده است.