ملامت و ملامتیان
ملامت و ملامتیان، نوشته عرفانپژوه تركيه؛ عبدالباقى گولپینارلى (1900 -1982م.)، ترجمه استاد زبان و ادبیات فارسی؛ توفیق هاشمپور سبحانی (متولد 1317ش.)، گزارشی با اطلاعات فراوان ولی آشفته درباره جریان ملامتگرایی بهویژه در آسیای صغیر است.
ملامت و ملامتیان | |
---|---|
پدیدآوران | گولپینارلی، عبدالباقی (نويسنده) هاشمپور سبحانی، توفیق (مترجم) |
ناشر | روزنه |
مکان نشر | ایران |
سال نشر | 1378ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | گ4م7 292/8 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نام کتاب
مترجم یادآور شده که نام کتاب در اصل (زبان ترکی)، ملامیه و ملامیان است؛ ولی در ترجمه فارسی به ملامتیه و ملامتیان تبدیل شده و در عربی نیز واژه الملامتیة وارد شده است.[۱] ولیکن علیرغم این گفته، نام روی جلد کتاب حاضر ملامت و ملامتیان است!
ساختار و گزارش محتوا
این کتاب، اولین اثر نویسنده است[۲] و چندان منظم نیست و در آن مطالب متعددی بدون تقسیم به بخش و فصل، ذکر شده است. برخی از مطالب مهمّ عبارت است از:
- دو تلقّی متضادّ صوفیه از ملامت و ملامتیه نویسنده ذیل این عنوان، بعد از نقل سخنی طولانی از کشف المحجوب میافزاید از این بیانات چنین استنباط میشود که هجویری، متصوفه را بالاتر از ملامتیه میداند و حتی ملامتیان را درویش هم نمیشمارد و آنان را فرقهای میداند که هنوز به وحدت دست نیافتهاند و با خلق مشغول هستند.... برخی دیگر، ملامتیه را در نقطه اوج طریق عرفان میبینند.... ابن عربی در باب 23 فتوحات میگوید ملامتیه در بالاترین درجه ولایت قرار دارند...[۳]
- نگاهی کلی به ملامتیه و تاریخچه آن گولپینارلى با تإکید بر اینکه مطمئنترین اطلاعات درباره ملامتیه را در رساله الملامتیة نوشته ابوعبدالرحمن سلمی مییابیم، تقسیم ارباب علوم و احوال را به 3 گروه (فقیهان، اهل معرفت و ملامتیه) از آن کتاب نقل کرده و درباره ویژگیهای ملامتیان توضیحاتی داده و سرانجام خودش چنین اظهارنظر کرده است: ملامت، واکنشی است علیه تمایز و تکبر فقها و ریای متشرعان.[۴]
- ملامتیه نخستین: این طریقت از سوی ابوصالح حمدون بن احمد بن عمار قصار نیشابوری از رجال طبقه اول شایع شده است.[۵]
- دومین ملامتیه: بایرامیه طریقتی است که بایرام ولی فرزند قویونلوجهاحمد (متولد آنکارا 753ق.) تأسیس کرد.[۶]
- سومین ملامتیه: سید محمد نور (متولد مصر1288ق.) یکی از ملامتیه دوره سوم است که اکثر طریقتها او را بهعنوان قطب و غوث پذیرفتهاند.[۷]او معتقد به وحدت وجود است نه وحدت شهود.[۸]
اشعار
نویسنده در این کتاب، اشعار بسیاری به زبان ترکی؛ مانند سرودههای عاشق وصفی (شاعر ملامت گرا) آورده است.[۹]
فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه و فهرست اعلام در پایان کتاب درج شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.