قائممقام، ابوالقاسم بن عیسی
ميرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانى (1193-1251ق)، مشهور به قائم مقام، وزیر، دیوانی، و صدراعظم دورة قاجار، ادیب، سیاستمدار
نام | قائم مقام، ابوالقاسم بن عیسی |
---|---|
نامهای دیگر | ثنای فراهانی
ثنایی فراهانی، ابوالقاسم بن عیسی قائم مقام، میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی، ابوالقاسم بن عیسی قائم مقام دوم، ابوالقاسم بن عیسی قائم مقام فراهانی |
نام پدر | ميرزا بزرگ قائممقام |
متولد | 1193ق |
محل تولد | هزاوه اراک |
رحلت | 1251 ق |
اساتید | |
برخی آثار | رساله جهادیه |
کد مؤلف | AUTHORCODE00369AUTHORCODE |
ولادت
او فرزند ميرزا بزرگ قائممقام، در سال 1193ق، در هزاوه فراهان اراک، به دنيا آمد.
تحصیلات
وی زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و در تهران کارهاى پدر را انجام داد و در آغاز جوانى علوم متداوله را آموخت.
وى سپس به تبريز نزد پدرش که وزير آذربايجان بود، رفت. چندى در دفتر عباس ميرزا وليعهد، به نويسندگى اشتغال ورزيد و در سفرهاى جنگى با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزيد، پيشکارى شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامى را که پدرش آغاز کرده بود، تعقيب و با کمک مستشاران فرانسوى و انگليسى سپاهيان ايران را منظم کرد و در بسيارى از جنگهاى ايران و روس شرکت داشت.
در سال 1237ق، پدرش درگذشت و او به امر فتحعلى شاه، به جانشينى پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب «سيد الوزراء» و «قائممقام» يافت و به وزارت نايبالسلطنه وليعهد ايران رسيد.
وى که ذاتا مردى بينا و مغرور بود و با بعضى از کارهاى وليعهد مخالفت مىکرد، پس از يکسال وزارت، در اثر تفتين بدخواهان به اتهام دوستى با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبريز به بيکارى گذراند، اما پس از سه سال، در سال 1241ق، دوباره به پيشکارى آذربايجان و وزارت نايبالسلطنه منصوب شد.
در سال 1242ق، فتحعلى شاه به آذربايجان رفت و مجلسى ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريبا عقيده عموم به ادامه جنگ بود، اما قائممقام با مقايسه نيروى مالى و نظامى طرفين، اظهار داشت که ناچار بايد با روسها از در صلح درآمد. اين نظر که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمهاى در مجلس انداخت و جمعى بر وى تاختند و او را به داشتن روابط نهانى با روسها متهم کردند.
پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شکست ايران انجاميد.
شاه، قائممقام را از خراسان خواست و دلجويى کرد و با دستورهاى لازم و اختيارنامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود.
وى در کار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامى خانواده عباس ميرزا ساخت و پادشاهى را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر کرد.
عهدنامه ترکمنچاى در پنجم شعبان 1243ق، به خط او تنظيم و امضا شد و وى که خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد و درباره آن توضيحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بايستى به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پيشکارى آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت کرد.
در اوايل سال 1249ق، نايبالسلطنه براى دفع فتنه ياغيان افغانى عازم هرات شد و قائممقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا که بيمارى سل داشت، در مشهد بسترى شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس ميرزا درگذشت و قائممقام که جنگ را صلاح نمىدانست، با يارمحمدخان افغانى عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر 1250ق، به تهران وارد شد و در همان ماه، جشن وليعهدى او به جاى پدر برپا شد و وليعهد ايران به فرمانروايى آذربايجان و قائممقام به وزارت او عازم تبريز شدند.
چندى نگذشت که فتحعلى شاه در جمادىالآخر سال 1250ق، در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمد شاه قصد عزيمت به پايتخت را کرد. قائممقام، جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه را که در قلعه اردبيل زندانى بودند، نابينا کرد و وسايل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبريز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه بهزودى به همراهى قائممقام به تهران حرکت کرد و روز 14 شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاجگذارى برگزار و قائممقام در منصب صدارت مشغول مملکتدارى شد، اما با اين همه خدمت، صدارت محمد شاه ديرى نپاييد و سختگيرىهاى او در رابطه با انگلستان که به دنبال ايجاد تجارتخانه و اخذ امتياز از دولت ايران بود، باعث دشمنى آنها با وى گرديد.
وفات
سرجان کمپبل، سفير انگليس و ميرزا ابوالحسن خان ايلچى، موفق به بدبين کردن شاه و مردم نسبت به قائممقام شدند و سرانجام شاه در سال دوم سلطنت خود، در سال 1251ق / 1835م، دستور داد او را زندانى و پس از چند روز در 30 صفر 1251ق او را خفه کردند. او را در حرم عبدالعظیم(ع) دفن کردند.
آثار
وى از خوشنويسان صاحبنام و از تأثيرگذاران در روند خط فارسى است. او نثر فارسى را به نثر فصيح و روان برگردانيد و پس از او بسيارى از منشيان دوره قاجار سبک او را تقليد کردند. او در شعر نيز استعدادى شگفتآور داشت، اما اثر جاويدان وى، «منشآت» اوست.
«مجموعه رسائل» و منشآت وى که حاوى چند رساله، نامههاى دوستانه، عهدنامهها و وقفنامههاست و محمود خان ملک الشعراء مقدمهاى بر آن نوشته، به اهتمام شاهزاده فرهاد ميرزا، در سال 1280ق، در تهران چاپ شده است.
منابع مقاله
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مرکزی