طبقات الأطباء و الحكماء (ترجمه محمدكاظم امام)
طبقات الأطباء و الحکماء تألیف سليمان بن حسّان اندلسى مشهور به ابن جلجل، از جمله کارهاى گرانمايه فرهنگى است که نویسنده در دربار اموى در شهر قرطبه به انجام رسانده است. اين کتاب را چنان که خود ابن جلجل در مقدمه مىگويد به خواهش يکى از اميرزادگان اموى نوشته و در آغاز سال 377ق از نگارش آن فراغت يافته است.
طبقات الأطباء و الحکماء | |
---|---|
پدیدآوران | امام، محمدکاظم (مترجم) ابن جلجل، سلیمان بن حسان (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | پیشوایان و سرآمدن دانش پزشکی و فلسفه که از روزگار باستان تا پایان سده سوم درخشیدهاند |
ناشر | دانشگاه تهران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1349 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | پزشکان |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | R 134 /الف2ط2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مورخان و نويسندگانى که از اين کتاب مطالبى نقل کردهاند، درباره نام اين کتاب اختلاف کرده و آن را به نامهاى گوناگون خوانده و نوشتهاند. در نسخهاى که مورد استناد اين چاپ مىباشد نام کتاب بالصراحه نوشته نشده، زيرا صفحه اول -که معمولاً نام کتاب در آن نوشته مىشود- را ندارد، و بلافاصله متن کتاب شروع مىشود.
ابن ابىاصيبعه آن را: «کتاب يتضمن ذکر شىء من اخبار الاطباء و الفلاسفه» ناميده است. و قفطى درباره آن مىگويد: «کتاب کوچکى است در تاريخ حکما.» صاعد اندلسى نيز عباراتى عيناً از آن نقل کرده، اما آنها را نه به آن کتاب نسبت داده و نه نام کتاب را گفته است.
ساختار
ابن جلجل اين اثر را در هفت بخش به نگارش در آورده و در هر بخش زندگى دستهاى از حکماء و اطباء را نقل کرده که به ترتيب عبارتند از:
- سرآمدان و پيشروان حکمت پزشکى و فلسفه عاليه.
- استادان روم و يونان که در دانش پزشکى و فلسفه سرآمد روزگار بودهاند.
- پزشکان و فلاسفه نامدار يونانى که در روزگار فرمانروائى يونانيان پس از دوره تسلط پارس مىزيستهاند.
- ناموران يونانى که در دولت امپراطورى روم پس از بنياد شهر رومه -رم- در آسمان حکمت و فلسفه درخشيدهاند.
- فلاسفه و پزشکان حوزه علمى اسکندريه.
- حکما و فلاسفهاى که از نژاد روم، سريان و پارس نبودهاند.
- حکماى عصر تمدن اسلامى از مسلمانان و مسيحيان که در علوم طب و فلسفه سرآمد روزگار خود بودهاند.
گزارش محتوا
در کتاب به زندگى علمى پنجاهوهفت پزشک و حکيم دوران کهن اشاره مىشود.
گاه بعضى از زندگىنامهها افزون از چند سطر نيست - همانند زندگىنامه ابوموسى هارون اشونى[۱] و يا ابوبکر احمد بن جابر (ص201) و در مقابل زندگى بعضى از پزشکان چندين صفحه است همانند حنين بن اسحاق[۲].
اين کتاب يکى از آثار اواسط سده چهارم است که در اندلس نگاشته شده و از اين عصر کمتر اثرى اسلامى بر جاى مانده است.
در اين کتاب در تراجم فلاسفه و حکما و پزشکان قديم مطالبى از منابع يونانى و لاتين ياد شده که امروزه اصول آنها از ميان رفته است. ابن جلجل تراجم احوال و آثار گروهى از فضلا و پزشکان مغرب زمين و اندلس را ياد کرده است که در هيچ يک از منابع ديگر يا اصلاً ذکر نشده و يا عيناً از اين کتاب گرفتهاند.
اما قطع نظر از اين جهات چون اين کتاب يک معجم تراجم رجال است مىبايستى جامع باشد، و از اين حيث نقص مهمى در بردارد بدين معنى که ابن جلجل از ذکر ترجمه احوال و آثار گروهى از اعلام پزشکان و حکيمان نامور که در خاور زمين تا زمان مؤلف، طلوع و افول کرده و از نژاد ايرانى بودهاند خوددارى و يا غفلت کرده است.
ابن جلجل از تاريخ زندگانى آن گروه و از آثار و نام و نشانشان يا هيچ آگاهى نداشته و سخنى به ميان نياورده است و يا مانند محمد بن زکرياى رازى ترجمه مختصر همراه با داستانى افسانه مانند آورده است. شايد اين کار يعنى خوددارى از آوردن تراجم احوال دانشمندان پارس نيز يکى از جلوههاى سیاسیت نژادپرستى امويان در مغرب زمين بوده است.
وضعيت کتاب
متن کتاب از روى يک نسخه منحصر به فرد به کوشش دکتر فوآد سيد با پيشگفتار و حواشى محققانهاى در تاريخ ماه رمضان 1374ق برابر 1955م در شهر قاهره مصر به چاپ رسيده است.
متن کتاب بىکموکاست با پيشگفتار و حواشى نامبرده توسط سيد محمد کاظم امام با اندک جرح و تعديل و اختصار به پارسى ترجمه گرديده است. پس از پايان يافتن ترجمه، مترجم تعليقات خود بر متن کتاب را درج نموده است.
در پايان کتاب نيز مترجم فهرست اعلام، اماکن و کتب را تنظيم و تدوين نموده است. پس از آن نيز تعليقات مترجم آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب