حکم الفصوص و حکم الفتوحات

حکم الفصوص و حکم الفتوحات'المسمی'مجمع البحرین فی شرح الفصین، أثر ناصر بن حسن حسینی گیلانی(940ق) شرحی بردو فصّ أوّل (فص آدمی و فص شیثی) از بیست و هفت فصّ کتاب فصوص الحکم محی‌الدین بن عربی می‌باشد.

حکم الفصوص و حکم الفتوحات
حکم الفصوص و حکم الفتوحات
پدیدآورانابن عربی، محمد بن علی (نويسنده)

حسینی گیلانی، ناصر بن حسن (شارح)

مزیدی، احمد فرید (محقق)
عنوان‌های دیگرمجمع البحرین فی شرح الفصین
ناشردار الآفاق العربية
مکان نشرمصر - قاهره
سال نشر1428ق - 2007م
چاپ1
شابک977-344-197-0
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/الف2 ف60238 283 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه شارح

شارح انگیزه خود را إذن شیخ أکبر بر این مهم در غالب مبشّره می‌‍داند و می‌فرماید:

رأیت فی مبشرة کأنّی فی مجلسه رضی‌الله‌عنه و عنده شخص معروف بالصلاح و الخیر و بیده کتاب من کتب الشیخ یقرأ علیه کلما قرأ سطراً، ینتظر منه بیانه و أنا جاثٍ بین یدیه آخذ من لسانه و أشرح ما فیه فینشرح رضی الله عنه حتی أحس منه أثر السرور و القبول و أری منه الإذن فی هذه الفصوص [۱].(در مبشره‌ای (رویای صالحه) دیدم گواینکه در مجلس شیخ هستم و شخصی اهل خیر و صلاح نزد وی، در دستش کتابی از کتاب‌های شیخ بود که بر وی می‌خواند هر سطری که می‌خواند منتظر بیان شیخ می‌ماند من مقابل وی نیم خیز از زبان او مطلب را می‌گرفتم و شرح می‌دادم و اثر سرور و قبول را در ایشان رضی الله عنه حس می‌کردم و اجازه وی را در این فصوص ‌دیدم)

شارح نوشته خود را چنین می‌ستاید که: من چنان حقایق را شرح داده‌ و مطالب را آشکار و اسرار را نمایان و آثار و اخبار را نشر داده‌ام که بواسطه آن صدور عرفان منشرح شده، ایمان و عیان برابری می‌کنند.[۲]

ساختار

شارح، کتاب خود را بر دیباچه و شرح فص آدمی و شرح فص شیثی و یک خاتمه پای‌ریزی کرده است.

وی در دیباچه از پنج موضوع سخن گفته: 1- معرفی إبن عربی و فصوص 2-انگیزه خود 3- تفسیر وجه نام گذاری کتاب به مجمع البحرین با معرفی فصوص و فتوحات 4- وجه برتری علم ذوقی بر علم فکری 5- مسئله وحدت وجود

گیلانی در پایان مقدمه به وجه اختلاف مکاشفه‌ها پرداخته است.

ایشان در ادامه به شرح مفصل دو فص نام برده بر اساس فتوحات دست یازیده و با خاتمه‌ای مختصر نوشته خود را به پایان برده است.

گزارش محتوا

محقق، بر این کتاب مقدمه‌ای مفصل نوشته است. وی پس از حمد و ثنای الهی به معرفی مقام خاتم الولایة إبن عربی و شناخت فصوص الحکم و پس از آن به معرفی إجمالی «مجمع البحرین» روی آورده است.

وی در إدامه ترجمه‌ای مفصل از زندگی ماتن آورده و از کتب خود شیخ بهره برده و به تتبعی گسترده در بیان موافقان و مدافعان إبن عربی روی آورده است و سرآخراز یکصد و چهل و دو کتاب شیخ، نام برده است و با إذعان به گستردگی ترجمه شیخ؛ طالبان را به هجده منبع إرجاع داده و به ترجمه بسیار کوتاهی از شارح روی آورده و در پایان محقق؛ سند و سلسله إجازه خود را در روایت کردن کتاب‌های شیخ ذکر کرده است.‍‍‍‍

أما شارح در مقدمه مفصل خویش پس از حمد و ثنای الهی به فصوص الحکم و مقام إبن عربی اشاره کرده و سپس به انگیزه خود برای نوشتن این شرح در غالب دو مبشره إشاره کرده است و سپس در وجه تسمیه کتاب خویش به «مجمع البحرین» سخن گفته و مراد خویش از بحرین که فصوص و فتوحات باشد را در غالب معرفی آن دو کتاب بیان کرده است.

شارح در ادامه مقدمه در شرافت علم کشفی بر علم فکری سخن رانده است و مفصل در این موضوع وارد شده است و بحث را به وحدت وجود و سخنان عارفان در این موضوع کشانده آن را از امهات می‌داند و هدف خود را از ورود در این بحث تانیس محجوبین، تسکین مترددین و تذکره مشارکین بیان می‌کند[۳].

وی پس از مقدمه، فصلی را به پاسخ گویی از این إشکال که اگر کشف واقع نما بود و ما را به علم صحیح می‌رساند لازمه‌اش عدم اختلاف بین مکاشفین بود و التالی باطل فالمقدم مثله، إختصاص داده است و بحث علم فکری و کشفی را که در مقدمه آورده بود به کمال می‌رساند.

شارح به ترتیب خطبه و فص آدمی و فص شیثی را شرح می‌کند و شیوه او شرح فصوص بر اساس فتوحات است البته با إحاطه‌ای که شارح بر دیگر آثار شیخ دارد دست به تتبعی جانانه زد و معجونی زیبا فراهم آورده و شیخ أکبر را به تفسیر فصوص آورده و دو دریای فصوص و فتوحات را با هم تلاقی داده و «مجمع البحرین» را فراهم آورده است.

شارح پس از اتمام شرح دو فص نام برده، خاتمه‌ای نوشته است و از تاریخ اتمام این اثر در بیستم رمضان 940 ق سخن گفته و نگاشتن این خاتمه مشعر به آن است که خود قصد شرح نویسی بر تمام فصوص را نداشته و برای این دو فص جایگاه ویژهای قائل بوده چنانکه در وصف آن دو می‌گوید: الفصین اللذین کالزهراوین للفصوص[۴] (این دو فص مانند شکوفه فصوص هستند) و یا عمر خویش را کوتاه تر از نوشتن یک دوره شرح می‌دانسته؛ البته در این وادی احتمالات بسیار است.

شارح همان طور که در دیباچه کتاب، اساس نوشتن این شرح را بر مبشره‌ای ربانی می‌گذارد خاتمه آن را نیز با مبشره‌ای که در شب به پایان رساندن کتاب مشاهده کرده ختم می‌کند و چنین می‌نویسد:

رأیت والدی رحمه‌الله و عنده شخص اسمه علی کان مؤدبی فی الصغر و أنا جاث بین یدیهما و فأحضر إلی خلعة سنیة مذهبة و هو یخاطبنی و یحاورنی و یلاطفنی: فأشرب فی قلبی منه الفرح (همان) (در رویای صالحه پدرم را در حالی‌که نزد وی شخصی بنام علی بود (که در کودکی مربی من بود) دیدم، من را مخاطب قرار داده با من گفتگو کرد و ملاطفت نمود و خلعتی طلاکاری و با ارزش به من داد که فرح و شادی را به قلب من روانه کرد)

وضعیت کتاب

‍‌محقق کتاب آقای احمد فرید مزیدی برای تصحیح و تعلیق این کتاب زحمات شایانی متحمل شده است از آن جمله:

  1. آدرس دهی آیات به شیوه درون متنی
  2. آدرس دهی روایات
  3. حواشی توضیحی مفصل
  4. بیان تذکره أعلام

وی در پایان فهرست‌های زیر را پیوست کتاب کرده است:

  1. فهرست آیات
  2. فهرست أحادیث
  3. فهرست إجمالی موضوعات

پانویس

  1. حسینی گیلانی،1428، ص50
  2. رک: همان، ص50-51
  3. رک: همان، ص 92
  4. همان، ص547

منابع مقاله

  1. حسینی گیلانی، ناصربن حسن.(1428ق.2007م).مجمع البحرین. أحمد فرید مزیدی اکبری مصطفوی، نشر دار الآفاق العربیة

وابسته‌ها